محمدمهدی بخشی
محمدمهدی بخشی
خواندن ۴ دقیقه·۶ سال پیش

عجب نوشته باحالی! نظر شما چیست؟

اخیرا گم‌شدگی در اینستاگرام پیدا کرده ام! مرضی که از مرض قند بدتر است. بعد از فیلتر شدن تلگرام، اینستاگرام شد مأمن و مأوای من! تعداد استوری هایم از 0.1 استوری در روز رسید به ۱۰ استوری در روز! و در این استوری ها چه میگذارم؟ خزعبلاتی که هنگام گشت و گذار میبینم را با دوستانم به اشتراک میگذارم.

از وقتی چنین مشکلی در من پیدا شده متوجه نکات جالبی شدم؛ نکاتی پیرامون اینستاگرام و مطالب فارسی منتشر شده در آن. یکی از این نکات، عبارت «نظر شما چیه؟» بود. عبارتی که در زیر هر پست نظرخواه و نظرنخواه میشود دید؛ برای نمونه، امروز پستی دیدم به این کپشن: «تلخ ترین عکس دنیا؛ پدر این بچه بر اثر تصادف فوت کرده و نیرو های امدادی در حال بیرون آوردن جسدش هستن! پلیس داره سعی میکنه حواس دختر بچه رو پرت کنه؛ نظر شما؟؟» و من در فکر بودم که واقعا چه نظری باید بدهم؟ آیا من باید بگویم «آره خیلی تلخه»؟ یا «تلخ تر از اینم دیدم!»؟ یا «خوش به حالشون که همچین پلیسایی دارن، پلیسای ما پدره رو نشون میدن که دختره یاد بگیره تصادف نکنه!»؟ کدام؟ من چه نظری باید بدهم الان؟ واقعا چرا باید نظر من را بدانی؟ واقعا چرا باید نظر داد اصلا؟!

عکس پست مذکور. متاسفانه خود پست را دیگر نیافتم.
عکس پست مذکور. متاسفانه خود پست را دیگر نیافتم.

رفتم سراغ کامنت ها و نظرات بقیه در مورد این پست با ۶۴۰ کامنت! :

  • «مادر منم تو تصادف جلوی چشمای من جون داد و درگذشت این صحنه .......»
  • «تلخترین عکسی که دیدم عکس اون کودک آفریقایی که از گشنگی داشت میمرد و کرکس منتظر مرگ کودک بود ک اونو بخوره»
  • «دقیقا برای منم این اتفاق افتاده...»
  • «این تلخترین عکس دنیاست ؟ لابد چون تو اروپاست ؟ حالا اگه مثلا دو تا کودک یمنی بودن که بر اثر بمب باران سقف خونه افتاده روشون اصلا تلخ نبود»
  • «خدایا خودت یاور یتیمان باش»
  • «ایران بود دس دختر رو میگرفتن میووردن بالای سر جنازه بش میگفتن با بابات خدافظی کن»
  • «با این شدت تصادف کرده چطور بچه زنده مونده ؟؟؟»
  • «??? و یادی کنیم از پلیسای بیشرف خودمون»

و باقی کامنت ها به همین منوال! اینجاست که میبینیم نه تنها مدیران صفحات، نظرخواه شدند بلکه مردم هم بسیار متمایل به نظردِهی شدند! و مسئله جالب تر وقتی پیش می‌آید که میبینیم به هر کامنت هم، عده‌ای جواب‌ها داده اند: مثلا «خخخ»، «دمت گرم»، «روحشون شاد» یا یک سری بحث ها که کشیده شده بود به دعوای سر اینکه آیا خودکشی خوب است یا نه!

لازم به ذکر است که پست مذکور حتی کمی تا قسمتی دروغ هم حواله کرده! طبق اینجا، کسی کشته نشده و تیم امدادی در حال نجات والدین کودک است. این هم معضل دیگر!

به این مسئله با جهان‌بینی های متفاوتی میشود جواب داد!:

  • بدبین: «این افراد دستمزد گیر اشرار خارجی و جاسوسان و نفوذی های داخلی هستن! میخوان باعث بشن مردم تو همه چیز دخالت کنن، مگه مردم باید در مورد همه چیز نظر بدن؟ خودم دیدم یه پست عکس جوراب گذاشته بود و نوشته بود جوراب قشنگیه، نظر شما چیه؟ خب آدم **** من چه نظری بدم؟ مگه سلیقه هر کس برای خودش نیست؟»
  • خوش‌بین: «اگر بخواهیم ارکان دموکراسی رو در کشور رعایت کنیم و به نظرات مردم گوش بدیم، باید صحبت هاشون رو بشنویم! باید از نظراتشون مطلع بشیم تا در پست های (اینستاگرامی!) بعدی بتونیم نظرات مردم رو اعمال کنیم. در این مورد، مشکلی وجود نداره فقط بعضی مواقع نظرخواهی ها زیاد میشن، همین!»
  • مالی‌نگر: «بدبخت چیکار کنه؟ اگر پست ها کامنت نداشته باشن یا کامنتشون کم باشه، صفحه معروف نمیشه پس تبلیغاتی هم گیرش نمیاد؛ پس باید از مردم حرف کشید تا سود کرد! »
  • سیاه‌نگر: «مردم انقدر در جامعه خفه شدن و صداشون بریده شده که عقده ای شدن و میخوان حرفشونو بزنن، دلشونو خالی کنن؛ و این عقده گشایی باید تو اینستاگرام، فضای‌آزاد، اتفاق بیوفته»

و دیدگاه های دیگر. من [بعد از دیدن تعداد زیادی پست مختلف و بررسی نوع این پست ها و صفحات مختلف] فکر میکنم دلیل این قضیه ترکیبی از دیدگاه بدبین و مالی‌نگر باشه. قرار دادن یک قاضی درون هر ایرانی که باید یاد بگیرد از هر اطلاعات اندکی، قضاوتی در حد اعدام یا تبرئه انجام بدهد! یا کسب شهرت و درآمد. به هر حال این روند اصلا مناسب نیست، احتمالا شما هم شنیده یا دیده اید که ما ایرانی ها در سریعترین زمان در مورد همه چیز قضاوت میکنیم، نه در شبکه های اجتماعی: بلکه در زندگی عادی، در محیط کار و هر جایی با دیدن هر چیزی شروع میکنیم به قضاوت. اگر با دیدگاهی مخالف روبرو شویم، سریع انگ میزنیم و نسبت ناروا (و گاه کلمات رکیک) نثار طرف مقابل میکنیم؛ اگر دیدگاه موافق باشد با تشویق و تحسین و افعال روشنفکرانه از این دیدگاه حمایت میکنیم. چنان قضاوت میکنیم که قضات درجه یک مملکت، دهان باز مانده، بر سر خود میکوبند که ای وای که اینها چرا اساتید من در دانشگاه نبودند. به طور کلی، قضاوت برای ما امری متداول شده؛ حال شما این مشکل را بگذارید کنار آن «نظر شما چیست»ها!

زود قضاوت نکنیم!
زود قضاوت نکنیم!

کاش این مشکل هم (اگر واقعا مشکل باشد که من فکر میکنم هست) حل شود تا بتوانیم برویم سراغ باقی مشکلات و آن ها را هم حل کنیم :)) حداقل سعی کنیم نگارش درست فارسی را مجددا احیا کنیم!

نظر شما چیه؟ :))

اینستاگرامفضای مجازینظردموکراسیای بابا
یه برنامه نویس که قراره دنیا نویسی کنه!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید