محمدحسین زینلی
محمدحسین زینلی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

دانشگاهی نبودن

دانشگاهی بودن مثل کوهنوردی می‌مونه و چالش‌های شبیه به اون رو داره، ولی وقتی انتخاب می‌کنی دانشگاهی نباشی در واقع انتخاب می‌کنی در شرایطی که همه مسیر راحت‌تره کوهنوردی رو حتی بعضا به زور دارن طی می‌کنن تو صخره‌نوردی کنی!

همین اول بگم، اگر رویات رو توی شغل‌های مشخصی می‌بینی (مثل پزشکی، معلمی، نظامی‌گری، ...) چاره‌ای جز اینکه مسیر آکادمیک رو طی کنی نداری، هر چند وقتی دنبال رویات باشی همون رو هم با کیفیت متفاوتی طی می‌کنی!

از طرفی این رو هم بدون طی نکردن مسیر آکادمیک و دانشگاهی نبودن به این معنی نیست که تو به هیچ مدرکی نیاز نداری! بالاخره یه مرجعی باید اعتبارت رو تایید کنه تا دیگران بتونن بهت اعتماد کنن. مثل این می‌مونه که بگی من حرفه‌ای‌ترین راننده‌ی ایرانم ولی گواهی‌نامه رو قبول ندارم!

باشه تو حرفه‌ای‌ترین راننده، ولی بالاخره من همسفر تو باید خیالم راحت باشه که حداقل‌هایی که راهنمایی و رانندگی میگه رو داری!

کارشناسی (باقی مدارک دانشگاهی کمتر) دقیقا همین جوریه، وجود حداقل‌هایی رو که باید داشته باشی رو فقط تایید می‌کنه. این تویی که اگر دنبال رویای خاصی می‌خوای بری باید چند برابر تلاش کنی!

حالا بریم سراغ صخره‌نوردی!

کسی که دانشگاهی نیست و از مسیر آکادمی نمیره باید:

اول – یادبگیری که چجوری خودت می‌تونی یادبگیری! یا به عبارت دیگه باید هنر خودآموزی رو تو خودت ایجاد کنی. برای داشتن چنین هنری مهارت‌های مختلفی مثل زبان انگلیسی، آشنایی با کامپیوتر و اینترنت، نوآوری و ... لازمه.

دوم – به نحوی برای خودت اعتبار ایجاد کنی، حالا این اعتبار می‌تونه از همکاری با استادهای حوزه‌ی تخصصیت و تایید اونا ایجاد بشه، می‌تونه هم با انتشار نتایجی که به دست آوردی باشه! مثلا برنامه‌نویسی که دانشگاهی نیست، وقتی برنامه‌ای بنویسه که عالی عمل کنه، کسی نمی‌تونه اعتبارش رو به خاطر دانشگاهی نبودن زیر سوال ببره!

سوم – باید حداقل چهار برابر دانشگاهی‌ها کتاب بخونی، و روش کتاب خوندنت هم باید بهینه باشه و اینجوری نباشه که هرچیزی رو به هر شکلی بخونی.

چهارم – باید برای رشد خودت استاد (یا به اصلاح منتور) پیدا کنی که مسیر پیشِ‌رو رو یه مقداری برات روشن‌تر کنه و راه و از چاه بهت نشون بده. این استاد رو هم نمی‌تونی با خوندن کتاب‌های موفقیت یا داستان زندگی امثال استیو جابز پر کنی!

پنجم و مهم‌ترین مورد – باید خیلی حساب‌شده‌تر و کامل‌تر از بقیه برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری کنی، چون تو برعکس بقیه که تو یه مسیر مشخصی حرکت می‌کنن، انتخاب کردی یه مسیر کاملا تازه رو بری!

ششم – باید از جامعه بپذیری حالا که هنجارش رو شکستی سخت‌تر باهات کنار بیاد. نهایتا کنار میاد و حتی شاید تو رو به عنوان الگو هم معرفی کنه (مثل بیل گیتس) ولی طول می‌کشه. پس جامعه رو به خاطر مسیری که انتخاب کردی سرزنش نکن. به قول هاروی اسپکتر، برنده‌ها وقتی طرف مقابل بازی می‌کنه غر نمی‌زنن!


پی‌نوشت:

  • خواهش می‌کنم فقط از سر تنبلی یا به خاطر اینکه سخته انصراف ندین، قرار نیست بعد از انصراف همه چی آسون بشه!
  • تقریبا همه‌ی کارها برای یه دانشگاهی انجام دادنش آسون‌تره، هرچند برای صخره‌نورد لذت‌بخش تره!
  • سربازی در کمینه! ازش نترس ولی شوخی هم نگیرش!
دانشگاهتحصیلآموزش
پیکاسو می‌گه: «قواعد رو جوری استادانه یادبگیر، تا بتونی هنرمندانه بشکونی»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید