من گرفتار درد توام ...
گرفتار درد زندانی که در آتش سوزی اوین بود ...
گرفتار درد پدری که کمرش را اقتصاد حکومتی شکست ...
گرفتار درد پسری که بجای پدر کار می کند ...
گرفتار درد نوید که برای حمایت از مردم محکوم شد ...
گرفتار درد شروین که برای یک شعر ساده گرفتار شد ...
گرفتار درد نخبگان که در اوین زندانی هستند ...
گرفتار درد نخبگانی که مجبور به ترک کشورند ...
گرفتار درد پسری که بخاطر نداشتن رانت زندگیش نابود شد ...
من گرفتار درد این مردمم، خواهان پایان این حکومتم ...
به این دیکتاتوری پایان دهید
ما مردم می خواهیم و خواستن توانستن است
پس منتظر شروعی زیبا در زندگیمان هستیم