در عصر دیجیتال، اتوماسیون مالی با بهکارگیری فناوریهای هوش مصنوعی به یکی از مؤثرترین راهکارها برای کاهش هزینههای عملیاتی کسبوکارها تبدیل شده است. در این مقاله میخوانید چگونه برنامههای هوشمند مالی میتوانند فرآیندهای پرهزینه را خودکار کرده و با افزایش دقت و بهرهوری، صرفهجویی قابلتوجهی در منابع شرکتها ایجاد کنند. امروزه با رشد حجم اطلاعات و پیچیدگی بیشتر امور حسابداری، نیاز به راهکارهایی که بتوانند کارهای تکراری مالی را بدون دخالت گسترده نیروی انسانی انجام دهند، بیش از پیش حس میشود. در همین راستا، اتوماسیون مالی و هوش مصنوعی به عنوان ابزارهای کلیدی در مدیریت هزینهها و بهبود دقت مالی مورد توجه قرار گرفتهاند.

فواید استفاده از اتوماسیون مالی مبتنی بر هوش مصنوعی برای کسبوکارها بسیار متنوع و استراتژیک است. مهمترین مزیت این راهکار، افزایش قابلتوجه بهرهوری است؛ با خودکارسازی کارهای دستی مانند ثبت اسناد حسابداری، پردازش فاکتورها و تطبیق گزارشها، زمان انجام این وظایف به شدت کاهش مییابد. طبق گزارش یک کنفرانس تخصصی حسابداری، استفاده از هوش مصنوعی در روندهای مالی موجب کاهش خطاهای انسانی، افزایش سرعت پردازش دادهها و در نتیجه کاهش چشمگیر هزینههای عملیاتی سازمانها شده است. افزون بر این، دادههای مالی حجیم توسط الگوریتمهای هوشمند با سرعت و دقت بالا پردازش میشوند و امکان پیشبینی روندها و برنامهریزی دقیقتر مالی را فراهم میآورند. مطالعات جهانی نیز نشان میدهد استفاده از هوش مصنوعی میتواند به کاهش هزینهها کمک کند؛ برای نمونه، ۴۳٪ مراکز تماس مشتری در یک گزارش Statista اعلام کردهاند که پس از بهکارگیری اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی، هزینههای عملیاتی آنها به طور میانگین ۳۰٪ کاهش یافته است. همچنین نتایج نظرسنجی NVIDIA در سال ۲۰۲۳ حاکی از آن است که ۳۶٪ متخصصان مالی کاهش بیش از ۱۰٪ در هزینههای سالانه شرکتشان را با بهکارگیری هوش مصنوعی گزارش کردهاند. مطالعات Deloitte نیز نشان میدهد بانکهای پیشرو، هوش مصنوعی را در برنامههای استراتژیک خود گنجاندهاند و از آن برای صرفهجویی در هزینه و بهبود تجربه مشتری بهره میبرند. این اعداد و آمار روشن میکنند که اتوماسیون فرایند مالی با هوش مصنوعی چگونه میتواند هزینهها را به شکلی پایدار کاهش دهد.
از سوی دیگر، هوش مصنوعی در اتوماسیون مالی با بهبود دقت فعالیتها، خطاهای پرسنل را به طور چشمگیری کاهش میدهد. برای مثال، در یکی از بانکهای ایرانی پیادهسازی راهکارهای هوشمند سبب شد بهرهوری فرایندهای بانکی تا ۴۰٪ افزایش یافته و خطاهای عملیاتی تا ۷۰٪ کاهش یابد. این کاهش خطاها به معنای حذف بسیاری از هزینههای مربوط به جبران اصلاح اشتباهات و رسیدگی به شکایات مشتریان است. اتوماسیون مالی همچنین موجب یکنواختی و استانداردسازی فرآیندها میشود؛ زمانی که نرمافزارها یک وظیفه را مکرراً و بدون خستگی انجام میدهند، تکرار کاری و خطر خطاهای انسانی به شکل چشمگیری کاسته میشود.
علاوه بر وظایف اجرایی و صرفهجویی در هزینهها، اتوماسیون مالی با فراهمآوری داشبوردها و گزارشهای تحلیلی لحظهای بینش عمیقی از وضعیت مالی شرکت ارائه میدهد. مدیران میتوانند با استفاده از این اطلاعات در تصمیمگیریهای خود سریعتر عمل کرده و با تدوین استراتژیهای مبتنی بر داده از هزینههای غیرضروری جلوگیری نمایند. همچنین این رویکرد باعث انطباق بیشتر با قوانین مالیاتی و استانداردهای حسابداری میشود؛ گزارشهای خودکار دقیق ریسک خطا و جریمه را کاهش داده و اعتماد سهامداران و نهادهای ناظر را افزایش میدهد. در مجموع، اتوماسیون مالی نه تنها هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد، بلکه کیفیت گزارشگری مالی را نیز ارتقا میبخشد و پایههای تصمیمسازی را مستحکمتر میکند.
اتوماسیون هوشمند امکان بهبود فرآیندهای گزارشگری مالی و کنترلهای داخلی را نیز فراهم میآورد. با استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، شرکتها میتوانند گزارشهای مالی را در زمان واقعی تولید کرده و الگوهای نابهنجار یا ناهماهنگیها را سریعتر تشخیص دهند. برای مثال، الگوریتمهای پیشرفته میتوانند تراکنشهای مشکوک را شناسایی کرده و هشدارهای فوری در مورد احتمال تقلب یا خطای دادهای ارائه دهند. در پروژهای که توسط بانک کشاورزی ایران اجرا شد، سیستم «هوشیار» با بررسی تمام تراکنشها و اطلاعات مشتریان، رفتارهای نامتعارف را بر اساس الگوریتمهای دادهکاوی شناسایی میکند و تخلفات احتمالی را سریعتر کشف میکند. خودکارسازی این بخش باعث میشود روند کشف تقلب و ایرادهای مالی عملاً بیوقفه انجام شود و هزینههای ناشی از تخلفات گسترده نیز کاهش یابد.
در بخش خدمات مشتری و بانکداری دیجیتال نیز اتوماسیون مالی هوشمند نقش مهمی ایفا میکند. بانکها و مؤسسات مالی با استفاده از چتباتها و دستیارهای مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی قادرند به پرسشهای متداول مشتریان پاسخ دهند و بسیاری از خدمات ساده بانکی مانند پرداخت قبوض یا استعلام مانده حساب را به صورت خودکار انجام دهند. این کار باعث میشود کارشناسان مرکز تماس به مسائل پیچیدهتر رسیدگی کنند و هزینههای پشتیبانی مشتری کاهش یابد. به عنوان نمونه، بانک Wells Fargo با استفاده از یک چتبات یادگیری ماشین روی پلتفرم Facebook Messenger اطلاعات حساب و خدمات پایه بانکی را در اختیار مشتریان قرار میدهد. این اتوماسیون خدمترسانی هزینههای تلفن و نیروهای انسانی را کاهش داده و رضایت مشتریان را از طریق پاسخدهی سریع و ۲۴ ساعته افزایش میدهد. علاوه بر این، اتوماسیون مالی با ایجاد داشبوردهای کاربری و اپلیکیشنهای موبایل خودکار، امکان پیگیری تراکنشها و پرداختها را برای مشتریان تسهیل میکند و حجم مراجعات حضوری به شعب را کاهش میدهد.
هوش مصنوعی در حوزه مالی نقش مهمی در افزایش امنیت و کشف تقلبهای مالی ایفا میکند. با استفاده از مدلهای یادگیری ماشین، مؤسسات مالی میتوانند تراکنشهای غیرمعمول را به صورت خودکار شناسایی کرده و هشدارهای فوری برای تیمهای نظارتی ارسال نمایند. این تحلیل خودکار باعث کاهش محسوس هزینههای ناشی از ناهنجاریهای مالی و جلوگیری از خسارتهای بزرگ میشود. در بسیاری از بانکها، الگوریتمهای هوشمند برای شناسایی پولشویی و تقلب در تراکنشها به کار رفته است؛ برای مثال، این سامانهها میتوانند بهصورت مداوم رفتارهای مالی را تحلیل کرده و هرگونه تخلف را قبل از اینکه به بحران تبدیل شود، هشدار دهند. به طور کلی، اتوماسیون مالی با هوش مصنوعی سطح امنیت مالی را افزایش داده و هزینههای ناشی از از دست رفتن سرمایه یا جریمهها را کاهش میدهد.
استراتژی موفق در زمینه اتوماسیون مالی با هوش مصنوعی نیازمند برنامهریزی دقیق و تحلیل نیازهای سازمان است. برخی سازمانها علاوه بر RPA، از پلتفرمهای مدیریت فرایند کسبوکار (BPM) برای بهینهسازی گردش کارهای مالی استفاده میکنند. این سامانهها امکان طراحی و مدیریت مراحل مختلف عملیات مالی را به صورت یکپارچه فراهم میکنند و اجرای خودکارسازی در هر مرحله را تسهیل میکنند. هنگام استفاده ترکیبی از BPM و RPA، هر مرحله از فرایند مالی میتواند به صورت اتوماتیک انجام شود و انعطافپذیری سازمان در مواجهه با تغییرات ناگهانی بازار افزایش مییابد.
اولین گام معمول، شناسایی فرایندهای مالی تکراری و پرحجم است که بیشترین وقت و هزینه را از کارکنان میگیرند. عملیاتهایی مانند ثبت و اصلاح دادههای حسابداری، پردازش فاکتورها، تطبیق صورتحسابها و تهیه گزارشهای ماهانه اغلب به خودکارسازی نیاز دارند. پس از شناسایی این موارد، شرکتها میتوانند از ابزارهای اتوماسیون فرایند رباتیک (RPA) یا پلتفرمهای تخصصی هوش مصنوعی استفاده کنند تا فرآیندهای مالی پرحجم و تکراری را بدون نیاز به دخالت دستی کارکنان اجرا کنند. با این کار کارکنان میتوانند بر وظایف استراتژیکتر مانند تحلیل دادههای مالی و برنامهریزی بلندمدت تمرکز کنند و هزینههای مرتبط با نیروی انسانی در کارهای ساده کاهش یابد. علاوه بر این، بخش حسابهای پرداختنی (Accounts Payable) و دریافتنی (Accounts Receivable) نیز از اتوماسیون هوشمند بهرهمند شده است. برای نمونه، برخی شرکتها با بهکارگیری RPA و هوش مصنوعی، فاکتورهای ورودی را به صورت خودکار پردازش و در سیستمهای مالی ثبت میکنند و پرداختها را مطابق با قوانین تجاری اجرا مینمایند؛ این مکانیسم زمان بستن دفاتر مالی را کوتاهتر کرده و از تأخیر در پرداختها جلوگیری میکند.
علاوه بر خودکارسازی وظایف تکراری، سرمایهگذاری در تحلیل پیشبینی و هوش تجاری بخش مهمی از استراتژی اتوماسیون مالی است. استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین برای پیشبینی جریان نقدی، ریسک اعتباری و بودجهبندی میتواند به سازمانها کمک کند منابع مالی را بهینه تخصیص دهند و از هزینههای غیرضروری جلوگیری کنند. برای نمونه، یک سامانه هوشمند میتواند با تحلیل دادههای مالی گذشته، روندهای افزایش هزینهها را پیش از وقوع شناسایی کند و پیشنهاداتی برای کاهش هزینهها ارائه دهد. همچنین بهرهگیری از هوش مصنوعی در تحلیل ریسک اعتباری و پرتفوی وامها میتواند هزینهها را کاهش دهد. برای مثال، الگوریتمهای دادهکاوی قادرند احتمال نکول بدهی یک مشتری را پیشبینی کرده و از تخصیص اعتبار به افراد پرخطر جلوگیری کنند؛ این امر هزینههای ناشی از مطالبات سوخته را به شدت کاهش میدهد. در نتیجه، شرکتها میتوانند در زمان مناسب اصلاحاتی در بودجه و فرایندها اعمال کنند و از بروز مشکلات مالی جدی جلوگیری نمایند.

استراتژی دیگر، بهرهگیری از سیستمهای ERP هوشمند و یکپارچهسازی سامانهها است. بسیاری از شرکتها با استقرار یک سامانه جامع مالی-اداری (ERP)، امکان همگامسازی اطلاعات مالی، فروش، موجودی و منابع انسانی را فراهم میکنند. وقتی دادههای مالی و عملیاتی در یک پلتفرم مشترک تجمیع میشود، پیادهسازی الگوریتمهای اتوماسیون بین فرایندها سادهتر میگردد. برای مثال، در یک شرکت با ERP یکپارچه، ثبت خودکار خرید مواد اولیه میتواند به صورت خودکار بهروز شود و فرایند حسابداری بدون نیاز به دخالت دستی انجام شود. افزون بر این، اتوماسیون مالی هوشمند میتواند در مدیریت گردش نقدینگی مؤثر باشد. با پیشبینی دقیق جریان ورودی و خروجی نقدی، شرکتها قادر خواهند بود زمانبندی پرداختها و دریافتها را بهینه کنند و از هزینههای تأمین مالی اضطراری جلوگیری نمایند. بهعلاوه، استفاده از سامانههای تحلیلی هوشمند برای شبیهسازی سناریوهای مختلف بودجهبندی به مدیران کمک میکند هزینهها را پیشاپیش مدیریت کنند و واکنش سریعتری به تغییرات اقتصادی داشته باشند.
تدوین یک نقشه راه تحول دیجیتال که شامل فناوریهای RPA، یادگیری ماشین و تحلیلات پیشرفته باشد، شرط لازم برای موفقیت اتوماسیون مالی است. سازمانهای پیشرو در صنعت مالی ابتدا یک مرکز تعالی یا تیم تخصصی هوش مصنوعی تشکیل میدهند تا پروژهها را مدیریت و کنترل کنند. این تیم میتواند علاوه بر اجرای پروژههای داخلی، با شرکتهای فناور شریک شده و از تجربیات آنان برای سرعتبخشیدن به پیادهسازی بهره گیرد. همچنین آموزش نیروی انسانی و تغییر فرهنگ سازمانی از دیگر عناصر کلیدی است. کارکنان باید با ابزارهای جدید آشنا شوند و نسبت به تغییر فرایندها نگرش مثبت پیدا کنند. از سوی دیگر، پشتیبانی و چارچوبهای قانونی مناسب نیز اهمیت دارد؛ به عنوان مثال در ایران، تدوین سند تحول دیجیتال و ایجاد زیرساختهای فناوری اطلاعات توسط نهادهای سیاستگذار، بستری برای تسهیل پیادهسازی اتوماسیون مالی فراهم کرده است.
نمونههای بسیاری از پیادهسازی موفق اتوماسیون مالی با هوش مصنوعی در سطوح بینالمللی و داخلی وجود دارد که تأثیرات آن را به خوبی نشان میدهد. در داخل ایران، یکی از نمونهها بانک قرضالحسنه مهر ایران است که در سالهای اخیر توجه ویژهای به هوش مصنوعی معطوف کرده است. مدیرعامل این بانک اعلام کرده است بهکارگیری فناوری هوش مصنوعی در عملیات بانکی «انقلابی» ایجاد کرده و بهرهوری را تا ۴۰٪ افزایش داده است؛ همچنین تأکید شده است که این فناوری به عنوان نیرویی خستگیناپذیر میتواند میزان خطاها را تا ۷۰٪ کاهش دهد. علاوه بر این، برخی کسبوکارهای ایرانی پس از گذار به نرمافزارهای مالی هوشمند کاهش چشمگیری (معمولاً دهها درصد) در هزینههای پردازش مالی خود گزارش کردهاند.
در دیگر مناطق جهان نیز نمونههای مشابه وجود دارد. در هند، برخی بانکها فرایند وامدهی شخصی را با ابزارهای RPA خودکار کردهاند؛ بهطوری که درخواستهای وام که پیش از آن چندین روز طول میکشید، اکنون در چند ساعت به نتیجه میرسد. همچنین بانکهای بزرگ اروپایی مانند ING و DBS با استفاده از رباتهای نرمافزاری، بخش زیادی از فعالیتهای حسابداری و پردازش تراکنشها را به صورت خودکار انجام میدهند؛ این دستاوردها موجب کاهش چشمگیر هزینههای نیروی انسانی و افزایش سرعت خدمترسانی شده است. در سطح جهانی، بانک JPMorgan Chase با پروژهای به نام COiN (Contract Intelligence) توانسته است فرآیندی را خودکار کند که پیش از آن ماهها کار حقوقی و پردازشی میبرد. با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، این بانک اکنون تحلیل قراردادهای وام را که پیشتر سالانه ۳۶۰٬۰۰۰ ساعت کار حقوقی را دربرمیگرفت، به چند ثانیه کاهش داده است. این اقدام نه تنها خطا را کاهش داده، بلکه هزینههای بالای نیروی انسانی در تحلیل اسناد را به شدت پایین آورده است.
علاوه بر مؤسسات بزرگ مالی، شرکتهای فعال در حوزه فینتک نیز از فناوریهای هوش مصنوعی بهره میبرند. برای نمونه، نرمافزارهای حسابداری مبتنی بر هوش مصنوعی در ایران میتوانند فرایندهای سادهای مانند صدور فاکتور، ثبت خودکار درآمد و هزینه و تهیه گزارشهای لحظهای مالی را انجام دهند. این ابزارهای هوشمند با دقت بالا از بروز خطا جلوگیری میکنند و به مدیران مالی اجازه میدهند در زمان مناسب تصمیمات بهتری بگیرند. همچنین، سامانههای مشاوره سرمایهگذاری خودکار (Robo-Advisor) که با هوش مصنوعی کار میکنند، به مشتریان امکان میدهند بدون نیاز به مشاوران گرانقیمت، پرتفوی سرمایهگذاری خود را بهینه کنند و هزینههای بالای مشاوره مالی را کاهش دهند.
با وجود تمام مزایا، پیادهسازی اتوماسیون مالی با هوش مصنوعی چالشهایی نیز دارد که لازم است سازمانها به دقت به آنها توجه کنند. یکی از مهمترین مشکلات، هزینه و پیچیدگی راهاندازی اولیه است. بهکارگیری نرمافزارهای پیشرفته هوش مصنوعی و رباتیک ممکن است نیاز به سرمایهگذاری قابل توجهی داشته باشد و تخصص فنی لازم را طلب کند. از سوی دیگر، کیفیت دادهها و سهولت دسترسی به اطلاعات دقیق مالی مسئلهای حیاتی است؛ بدون دادههای منظم و باکیفیت، الگوریتمهای هوشمند نمیتوانند نتایج قابل اتکا ارائه دهند. همچنین، یکپارچهسازی سامانههای هوش مصنوعی با سیستمهای قدیمی (Legacy) یک چالش بزرگ محسوب میشود؛ بسیاری از سازمانها هنوز از نرمافزارها و پایگاههای داده سنتی استفاده میکنند و باید برای اتصال آنها به راهکارهای جدید برنامهریزی دقیقی انجام شود. علاوه بر این، ملاحظاتی مانند مقاومت کارکنان در برابر تغییر و نگرانیهای امنیتی و حریم خصوصی دادهها وجود دارد؛ بنابراین نیاز است همزمان با استقرار فنآوریهای جدید، آموزش و فرهنگسازی در سازمان پیگیری شود.
برای غلبه بر این چالشها، چند راهکار اساسی وجود دارد. ابتدا، تعیین اهداف روشن و نقشه راه دقیق برای اتوماسیون مالی ضروری است. سازمانها باید پروژههای اولیه را با تحلیل دقیق هزینه-فایده (ROI) تعریف کنند و از پروژههای کوچکمقیاس (پایلوت) شروع نمایند تا نتایج ملموس در کوتاهمدت به دست آورند. سپس با تحلیل نتایج اولیه، میتوان پروژهها را در مقیاس وسیعتر اجرا کرد. در کنار این، همکاری با شرکتهای مشاوره و فناوری میتواند تجربه و تخصص لازم را در اختیار بگذارد و بهترین راهکارها را به سازمان پیشنهاد دهد. از نظر فنی نیز استفاده از پلتفرمهای ابری و ترکیبی میتواند به کاهش هزینههای زیرساختی کمک کند. بسیاری از راهکارهای RPA و هوش مصنوعی امروزی قابلیت استقرار در فضای ابری را دارند؛ این امر علاوه بر انعطافپذیری بیشتر، هزینه اولیه سرمایهگذاری را کاهش میدهد. استفاده از معماری هیبریدی ابری (ترکیب ابر خصوصی و عمومی) به شرکتها امکان میدهد براساس نیاز و ملاحظات امنیتی، دادهها و مدلهای هوش مصنوعی را در محیط مناسب نگهداری کنند. در نهایت، توجه به مسائل امنیت سایبری و تدوین استانداردهای دقیق برای دسترسی به دادهها بسیار مهم است تا نگرانیهای مرتبط با اعتماد به فناوریهای خودکار کاهش یابد.

استفاده از اتوماسیون مالی مبتنی بر هوش مصنوعی ابزاری قدرتمند برای کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش کارایی در حوزه مالی است. به کمک این فناوری، کسبوکارها میتوانند فرایندهای تکراری و زمانبر را به صورت خودکار اجرا کنند، خطاهای انسانی را به حداقل برسانند و تمرکز نیروی انسانی خود را بر فعالیتهای مهمتر معطوف کنند. مطالعه نمونههای داخلی و بینالمللی نشان داده است شرکتهایی که زودتر رویکرد هوشمندانه در خودکارسازی فرایندهای مالی را اتخاذ کردهاند، صرفهجوییهای قابل توجهی در هزینهها و افزایش رضایت مشتری و ثبات مالی را تجربه کردهاند. گزارشها حاکی است بسیاری از این شرکتها بازگشت سرمایه اجرای اتوماسیون مالی را در کمتر از یک سال مشاهده کردهاند. بهطور کلی، اتوماسیون مالی نه تنها باعث کاهش مستقیم هزینهها میشود، بلکه اثرات ثانویه مهمی مانند افزایش شفافیت، انطباق با مقررات و توانمندی تصمیمگیری سریع را نیز به همراه دارد. در نتیجه سازمانها باید این فرصت را غنیمت شمرده و با تدوین استراتژی مناسب و همکاری با شرکای فناوری، راهکارهای هوشمند را در قلب امور مالی خود مستقر کنند. نظر شما چیست؟