در دنیای پیچیدهٔ اقتصاد امروز، «شفافیت گزارشگری مالی» بهعنوان یک اصل اساسی در جلب اعتماد سرمایهگذاران و ذینفعان شناخته میشود. فناوریهای نوینی مانند بلاکچین و هوش مصنوعی میتوانند به شیوههای کاربردی موجب افزایش دقت، سرعت و در عین حال شفافیت در ارائه گزارشهای مالی گردند. برای مثال، فناوری بلاکچین با ساختاری توزیعشده و دفتر کل تغییرناپذیر خود، هر تراکنش مالی را بهصورت دائمی ثبت میکند؛ این امر اساساً شفافیت و پاسخگویی در زنجیرهٔ تأمین دادههای مالی را افزایش میدهد. همچنین استفاده از هوش مصنوعی در پردازش حجم گستردهای از دادهها میتواند به تحلیل سریعتر و دقیقتر اطلاعات مالی کمک کند. گزارشهای اخیر نشان میدهند که ترکیب این دو فناوری در بانکداری و گزارشگری مالی بهعنوان دو نیروی محرک اصلی تحول در نظامهای مالی شناخته میشوند. در ادامه، به بررسی کاربردهای عملی بلاکچین و هوش مصنوعی در تضمین شفافیت گزارشگری مالی میپردازیم و نمونههای موفق بینالمللی و داخلی را مرور میکنیم.

فناوری بلاکچین با اتصال دادهها در ساختاری زنجیرهای، امکان دسترسی لحظهای و غیرقابلدستیابی به دستخوردگی هر تراکنش مالی را فراهم میکند. بهواسطه این ساختار غیرمتمرکز، همهٔ اعضای شبکه یک نسخه مشترک از دفتر کل دارند که پس از ثبت داده، دیگر نمیتوان آن را بدون اجماع شبکه تغییر داد. این موضوع «شفافیت گزارشگری مالی» را ارتقاء میبخشد؛ زیرا همه ذینفعان اعم از سرمایهگذاران، حسابرسان و رگولاتورها میتوانند در زمان واقعی به اطلاعات یکسانی دسترسی داشته باشند و ردپای هر تراکنش را پیگیری کنند. برای مثال، یک گزارش از FinTech Strategy نشان میدهد که «تکنولوژی بلاکچین با تأمین تمامیت و امنیت دادههای مالی، شفافیت و پاسخگویی در صنعت مالی را افزایش میدهد». به بیان دیگر، ظهور این فناوری امکان خودکارسازی روند ثبت تراکنشها را فراهم میکند تا خطا و تقلب بهشدت کاهش یابد.
یکی از ویژگیهای کلیدی بلاکچین، وجود دفتر کل غیرقابلتغییر است. هر بلوک در این زنجیره حاوی هش منحصربهفردی است که آن را به بلوک قبلی متصل میکند؛ بنابراین کوچکترین دستکاری در هر داده، کل زنجیره را نامعتبر میکند. علاوه بر این، کپیهای متعدد دفتر کل در گرههای مختلف شبکه ذخیره میشود و تنها در صورت توافق اکثریت نودها، هرگونه تغییر مجاز است. این معماری موجب میشود که امکان تقلب یا پاک کردن سوابق مالی بهطور عملی از بین برود. نتیجه این مکانیسمها، ایجاد اعتماد و شفافیت کامل در گزارشگری مالی است؛ بهطوریکه هر تراکنش از ابتدا تا پایان برای حسابرسان قابل ردیابی بوده و نیاز به واسطههای شفافیتساز حذف میگردد. همچنین، قابلیت قراردادهای هوشمند بلاکچین، اجرای خودکار قواعد مالی و گزارشهای هوشمند را تسهیل میکند و در نتیجه احتمال خطاها و نقض قوانین به حداقل میرسد. پژوهشها نشان دادهاند که استفاده از بلاکچین میتواند با ایجاد سیستمی غیرقابلتغییر، شفاف و در دسترس برای ثبت و گزارشگری مالی، ضمن افزایش اعتماد سرمایهگذاران، تقلب و اشتباههای انسانی را نیز کاهش دهد.
در سطح جهانی، بسیاری از شرکتها و نهادهای مالی بهطور آزمایشی یا عملیاتی از بلاکچین برای بهبود گزارشگری مالی استفاده کردهاند. برای مثال، موسسات بزرگ مالی از فناوری دفتر کل توزیعشده برای ایجاد «ردپای حسابرسی زنده» استفاده میکنند که حسابرسان را قادر میسازد تا صحت و اعتبار اطلاعات مالی را در زمان واقعی تأیید کنند. این رویکرد علاوه بر ارتقای شفافیت، هزینهها و زمان حسابرسی را نیز کاهش میدهد. در سوی دیگر، در ایران نیز پروژههایی برای بهرهگیری از بلاکچین در سیستمهای بانکی در دست اجراست. یکی از این نمونهها، پلتفرم «برنا» است؛ پروژهای ملی که توسط شرکت خدمات انفورماتیک طراحی شده و هدف آن یکپارچهسازی زیرساختهای بانکی کشور بر بستر بلاکچین است. برنا که مخفف «بستر نوین اعتماد» است، میتواند با اتصال بانکها به شبکهای امن، خدماتی مانند احراز هویت بینبانکی (KYC) و تراکنشهای بینبانکی شفاف را فراهم سازد. به بیان دیگر، اگر این پروژه و امثال آن به مرحله عملیاتی برسند، میتوان انتظار داشت که دامنه «شفافیت گزارشگری مالی» در سیستم بانکی ایران بهطور چشمگیری گسترش یابد. علاوه بر برنا، شرکتهای بینالمللی مانند IBM و بیپی (BP) نیز از بلاکچین برای ثبت خودکار قراردادها و گزارشگری مالی کلان پروژهها استفاده میکنند که منجر به افزایش اعتماد عمومی نسبت به صحت گزارشهای مالی این شرکتها شده است. جمعبندی شواهد موجود نشان میدهد که بلاکچین به عنوان یک فناوری حامی شفافیت، میتواند با ارائه یک سابقه شفاف و غیرقابلتغییر از تراکنشها، انحرافات مالی را میگیرد و گزارشگری مالی را به سمت «هوشمندی بیشتر» سوق دهد.
هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری برای تحلیل خودکار دادههای حجیم، نقش مهمی در تسریع و بهبود کیفیت گزارشگری مالی ایفا میکند. استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین و پردازش زبان طبیعی باعث شده که حجم عظیمی از اطلاعات مالی بتواند سریعتر تحلیل شده و خطاهای انسانی در ورود داده کاهش یابد. برای مثال، سیستمهای هوش مصنوعی قادرند در زمان واقعی حجم زیادی از تراکنشها را پایش و الگوهای مشکوک را شناسایی کنند. نتایج تحقیقات نشان میدهند که بهکارگیری هوش مصنوعی در حسابداری و حسابرسی موجب افزایش دقت گزارشات و پیشبینی مسائل مالی شده است. علاوه بر این، از آنجا که بخش زیادی از افشاهای مالی به شکل متنی و غیرساختاریافته منتشر میشود، تکنیکهای متنکاوی میتوانند اطلاعات مفید را از گزارشها و اسناد متنی استخراج کنند. در مقالهای اشاره شده است که «پژوهشها نشان دادهاند پژوهشگران حسابداری و مالی امروزه تکنیکهای هوش مصنوعی را برای درک رابطه بین متن افشاشده شرکت و عناصر بنیادی شرکت بیشتر بهکار میگیرند». به عبارت دیگر، هوش مصنوعی امکانات جدیدی برای بررسی دقیقتر افشاهای کیفی فراهم کرده است. مجموع این پیشرفتها باعث میشود گزارشهای مالی هوشمندتر تولید شده و شفافیت فرآیند گزارشگری مالی ارتقا یابد.
ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند به سادهسازی و دقت فرایند گزارشگری مالی کمک کنند. به طور خلاصه، فعالیتهای تکراری و زمانبر مانند استخراج داده از سیستمهای مختلف، تطبیق اطلاعات و تهیه گزارشهای اولیه را میتوان خودکارسازی کرد که این امر سرعت تهیه گزارش را افزایش داده و خطاها را کاهش میدهد. همچنین هوش مصنوعی قادر است الگوها و روندهای پنهانی در دادههای مالی را شناسایی کند. یک گزارش تخصصی نشان میدهد که هوش مصنوعی با تحلیل الگوها و روندهای پنهان در دادههای کلان، میتواند پیشبینی بهتری از متغیرهای مالی ارائه دهد و تصمیمگیری مالی را بهبود بخشد. علاوه بر این، هوش مصنوعی در حوزه انطباق مالی (Compliance) نیز کاربرد فراوان دارد؛ الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوانند با بررسی دادههای گزارشهای مالی، صحت رعایت استانداردها و مقررات را ارزیابی کنند و در صورت تخلف یا انحراف از قواعد GAAP یا IFRS هشدار دهند. بهعنوان مثال، سیستمهای هوشمند میتوانند صورتهای مالی را برای یافتن موارد مشکوک به دستکاری بررسی کنند یا اسناد هویتی و تراکنشها را با روشهای تطبیقی شبیهسازی کرده و فرآیندهای نظارتی را خودکار کنند. در عمل، مزایای هوش مصنوعی در حوزه مالی شامل خودکارسازی فرایندها، بهبود کیفیت و انطباق گزارشها، تحلیل عمیقتر دادهها و افزایش امنیت و کشف سریع تقلب است. بنابراین استفاده از هوش مصنوعی، گزارشگری مالی هوشمندتر و قابلاعتمادتری را ممکن میسازد و در نتیجه «شفافیت گزارشگری مالی» را ارتقاء میدهد.
در عمل، بسیاری از بنگاهها و موسسات مالی از هوش مصنوعی در گزارشگری و حسابرسی خود استفاده میکنند. برای نمونه، بانکها برای کشف تقلب از الگوریتمهای یادگیری ماشین بهره میبرند؛ این سیستمها میلیاردها تراکنش را در لحظه تحلیل کرده و فعالیتهای مشکوک را پرچمگذاری میکنند. علاوه بر آن، شرکتهای بزرگ مشاوره و حسابرسی مانند KPMG و PwC، پلتفرمهایی مبتنی بر هوش مصنوعی برای تحلیل ارقام مالی توسعه دادهاند که تضمین میکند اعداد واردشده در گزارشها با سیاستهای شرکتی و مقررات بینالمللی سازگار است. در ایران نیز توجه به هوش مصنوعی در حسابداری رو به افزایش است. بهعنوان مثال، جامعه حسابداران رسمی ایران در نشریه تخصصی خود گزارش داده است که «بهرهگیری از هوش مصنوعی و دادههای کلان میتواند سطح اطمینان از منصفانه بودن اطلاعات صورتهای مالی را افزایش دهد». این یافته نشان میدهد استفاده از هوش مصنوعی در حسابرسی علاوه بر بهبود دقت تحلیلها، ضامن عدالت و شفافیت در گزارشگری مالی میشود. همچنین در ایران نرمافزارهای حسابداری مبتنی بر هوش مصنوعی برای کسبوکارهای کوچک و متوسط در حال معرفی است که با اتوماسیون فرایندهای مالی و ارائه گزارشهای هوشمند، به افزایش انطباق و شفافیت مالی کمک میکنند. مجموعاً، نمونههای متعددی در سطح داخلی و خارجی وجود دارد که نشان میدهد هوش مصنوعی میتواند با خودکارسازی فعالیتهای تکراری، بهبود تطبیق با مقررات و کشف سریع تقلب، گام مؤثری در جهت افزایش شفافیت گزارشگری مالی بردارد.

در عصر جدید، مفهوم «گزارش مالی هوشمند» به گزارشهایی اطلاق میشود که فراتر از اعداد خام بوده و با استفاده از فناوریهای نوین تحلیلی، قابلیت تفسیر خودکار و ارائه توصیههای تصمیمساز دارند. ترکیب فناوری بلاکچین و هوش مصنوعی، چارچوبی نوین برای تحقق چنین گزارشهای هوشمند فراهم میکند. بلاکچین تضمین میکند که دادههای اصلی در هنگام ذخیره شدن تغییرناپذیر و معتبر باقی بمانند، و هوش مصنوعی بهسرعت الگوها و ناهنجاریها را شناسایی میکند؛ این هماهنگی موجب تولید گزارشهایی میشود که هم دقت بالایی دارند و هم به سرعت تهیه میشوند. در نتیجه، «انطباق مالی» یا پیروی از استانداردها و مقررات نیز بهبود مییابد. چرا که سیستمهای هوشمند میتوانند به صورت لحظهای دادههای ثبتشده در بلاکچین را با سیاستهای مصوب تطبیق دهند و هر گونه مغایرت را پیش از اتمام دوره گزارشگری شناسایی کنند. برای مثال، در این چارچوب میتوان تضمین کرد که تمام تراکنشهای گزارششده با استانداردهای بینالمللی (مانند IFRS) سازگار باشند و نتیجه گزارش جامعیت داشته باشد. در نهایت، این سازوکار ترکیبی موجب میشود که خروجی گزارشهای مالی نهتنها دقیق و قابلاعتماد باشد، بلکه بهدلیل «شفافیت گزارشگری مالی» به شکل لحظهای قابل بررسی و پیگیری برای همه ذینفعان باشد. این سطح از گزارشگری هوشمند میتواند چارچوبی فراهم کند که در آن الزامات انطباق مالی بهطور خودکار برقرار شود و گزارشهای مالی به عنوان بستر تصمیمگیری پایدار و قابل اتکا عمل کنند.
با وجود مزایای فراوان فناوریهای بلاکچین و هوش مصنوعی در ارتقای شفافیت گزارشگری مالی، موانع و چالشهایی نیز پیش روی پیادهسازی گسترده این تکنولوژیها قرار دارد. از یک سو، مسائل فنی و زیرساختی در بسیاری از سازمانها هنوز به حدی نرسیده که بتوانند دادههای حجیم مبتنی بر بلاکچین یا پردازشهای پیچیده هوش مصنوعی را بهراحتی مدیریت کنند. از سوی دیگر، نگرانیهای قانونی و نظارتی مطرح میشود؛ بهخصوص آنجا که برخی از الگوریتمهای هوش مصنوعی «جعبهسیاه» بهشمار میروند و شفافیت عملکرد آنها در تصمیمگیریها محدود است. پرسش مهم حقوقی و حاکمیتی این است که «آیا میتوان به فرایندهایی که خود از جزئیات آن بیاطلاعیم اعتماد کرد؟». این مسأله نیازمند تدوین چارچوبهای جدید برای تضمین شفافیت در فرایندهای خودیادگیر است. افزون بر این، در حوزه بلاکچین نیز مسائلی مانند حریم خصوصی دادهها، توان عملیاتی شبکه و موانع قانونی استفاده از رمزارزها میتواند مانعی برای شفافیت بیشتر باشد. از نظر محتوایی، برای تحقق کامل شفافیت گزارشگری مالی، لازم است استانداردهای حسابداری و حسابرسی بهروزرسانی شده و دستورالعملهای روشنی برای پذیرش فناوریهای نوین تدوین گردد. با وجود این چالشها، چشمانداز آینده امیدبخش است. تحلیلگران پیشبینی میکنند که با پیشرفت زیرساختهای فناوری اطلاعات و افزایش پذیرش دیجیتال، مفاهیمی مانند گزارشگری مالی لحظهای (real-time financial reporting) و سیستمهای هشدار هوشمند مالی به واقعیت خواهند پیوست. در چنین فضایی، «شفافیت گزارشگری مالی» با کمک فناوریهایی مانند بلاکچین و هوش مصنوعی به یک استاندارد تبدیل خواهد شد و سازمانها را ملزم میسازد که دادهها و گزارشهای خود را در بستری کاملاً قابلدسترسی و قابلباور ارائه کنند. بررسی روندها نشان میدهد که آیندهٔ شفافیت مالی در گرو توسعه راهکارهای یکپارچه و نظارتی مبتنی بر فناوریهای نوین است.