از صفر شروع کردن بخشی مهمی از زندگی منه! شروع انعکاسی ساده از زندگیه. همیشه همراه با حس ترس ، حس سرزندگی ، حس کودکانه و کنجکاویه. برای من که با حس ترس و اضطراب رفیق دیرینه ام شروع یک کار جدید ، مقابله با ترس زندگی کردنه پس شوق یادگیری و کنجکاوی می تواند صلاح خوبی برای جنگ نرم انسان با ترس هایش باشد
چالش جدیدی که برای زندگی ام تراشیده ام، پاشیدن یک رنگ جدی به علاقه ی کودکی ام است . نویسندگی! طعم شیرین نوشتن را دوران مدرسه چشیدم. مثل هر دختر نوجوانی دفترچه خاطرات بسیاری را سیاه کردم و از ترس خوانده شدن پاره کردم. وقتی جوان و در جستجوی درک دنیا بودم با نوشتن مشکلاتم را حل میکردم و حالا که چند قدمی سی سالگی ایستاده ام . نیاز دارم به نوشتن را جدی تر بگیرم. حالا آمادگی این را دارم که نوشته هایم را کسی غیر از خودم بخواند.
پس امروز را شروع نوشتن بنامم یا مقابله با ترس از انتقاد فرقی ندارد. حالا آماده ام که بگویم این خود واقعی من است :)