ویرگول
ورودثبت نام
تینک
تینکدر پی یافتن پرسش‌ها، هرگز به یک شیوه اندیشیدن اعتماد نکن!
تینک
تینک
خواندن ۸ دقیقه·۱ روز پیش

شبکه‌های اجتماعی: اهمیت کنترل ما بر زمان!

در طی یک دهه اخیر، زندگی ما به شکل گسترده‌ای درگیر با ابزارهای رایانه‌ای و اینترنتی شده است؛ به طوری که حالا دیگر برای زدن کارت اتوبوس‌ هم، با استفاده از یک گوشی و نرم‌افزار شهرداری، می‌توانیم کار را دربیاوریم و دیگر نیازی به کارت‌های قدیمی که اگر چند دقیقه کنار گوشی‌مان باشد خراب می‌شوند نداریم. برای ارتباطات هم که دیگر نیازی به گفتن نیست. پیامرسان‌هایی مثل تلگرام یا واتس‌اپ، شما در هر زمان که بخواهید به فردی با هزاران کیلومتر آنطرف‌تر متصل می‌‌کنند و می‌توانید به هر میزان که می‌خواهید با آن شخص صحبت کنید و هزینه آن نیز، به معنی واقعی کلمه ناچیز است.

از سوی دیگر، پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام یا یوتیوب نیز تبدیل به محلی برای کسب درآمد کاربران ایرانی شده‌اند؛ به نحوی که صدها هزار نفر، از طریق فروش محصول یا تولید محتوا و تبلیغات، به درآمد قابل توجهی از آن رسیده‌اند. تا حدی که در زمان قطعی اینترنت در پاییز 1401، آمارهایی مبنی بر اینکه یک میلیون کسب و کار اینترنتی از بین رفته‌اند و با مشکل مواجه شده‌اند منتشر شد.

در چنین شرایطی، تصمیم‌گیری درباره نوع فعالیت و میزان حضور در این شبکه‌ها تصمیم راحتی نیست؛ چرا که این شبکه‌ها و ابزارها، نه یک محیط ارتباطی ساده که محل زیست مجازی کاربران‌اند و درآمدزایی از آن‌ها نیز، کاملا ممکن شده است و هرکس که بتواند با فعالیت در این فضا، اعتماد کاربران بیشتری را جذب کند می‌تواند از آن به عنوان بستری برای درآمد نیز استفاده کند.

بنابراین، لازم است که هرشخص، بسته به سبک زندگی خود، وضعیت شغلی و نیازی که دارد نگاهی به نوع فعالیت و زیست مجازی‌اش بیندازد و درباره روند آن تصمیم‌گیری کند؛ چرا که در ازای میزان فعالیتی که در این فضا دارد، بخشی از عمر و زمانش را مصرف می‌کند و زمان، آنقدر بخشنده نیست که بخواهد همیشه برای ما باقی بماند.


چرا و چطور کنترل کنیم؟

پاسخ‌دادن به این سوال، آسان نیست؛ چرا که اولا یک جواب کلی وجود ندارد و هر شخصی بسته به نوع کاری که می‌کند باید درباره آن تصمیم‌گیری کند و دوما، هر پاسخی به آن می‌تواند افراد را از مزیت‌های احتمالی برخی از این شبکه‌ها محروم کند. برای مثال، اگر بخواهم برای خودم یک پاسخ کلی بدهم، قطعا اولین قدم آن عدم حضور در اینستاگرام است و برای من دلیل واضحی وجود دارد: من در اینستاگرام هیچ پیج فعالی ندارم و نوع فعالیتی که نیاز دارد هم با وقت من همخوانی ندارد؛ بنابراین هر حضوری در آن مساوی درگیر شدن در اکسپلور عجیب و غریب آن است!

بنابراین، دوست دارم به جای آنکه چنین توصیه‌هایی انجام بدهم، بیشتر درباره اینکه چرا باید کنترل کنیم صحبت کنم؛ چرا که به قول نیچه، هرکس چرایی کار خود را بداند، چگونگی‌اش را نیز درک خواهد کرد.

به نظر من، مهم‌ترین دلیل برای این فرآیند کنترل بر رفتارهای مجازی این است که عدم کنترل آن آسیب‌زا است. به خصوص اگر شما در سنین نوجوانی و جوانی باشید. چرا که تحقیقات و پیمایش‌های اجتماعی ثابت کرده است که در این بازه زمانی افراد با حضور در این دست پلتفرم‌ها و استفاده کنترل نشده از آنها، درگیر مشکلاتی نظیر «کاهش کیفیت خواب»، «افزایش اضطراب و استرس»، «کاهش عزت نفس»، «جامعه گریزی و عدم ارتباط‌گیری با بقیه افراد» و ده‌ها مشکل دیگر که با چند جست‌وجوی ساده به زبان انگلیسی می‌توان مستندات علمی دقیق آنها را دید.

از این رو، ما مشاهده می‌کنیم که هر سال کشورهای جدیدتری به روند محدودسازی شبکه‌های اجتماعی برای افراد آسیب‌پذیر می‌پیوندند. برای مثال استرالیا در سال گذشته، قانونی را تصویب کرد که شبکه‌های اجتماعی بزرگ مانند اینستاگرام، گوگل و ... را موظف به بهبود سامانه‌های تشخیص سن و بن کردن کاربران زیر 16 سال می‌کند. روندی که در کشورهای اروپایی دیگر نیز پیگیری شده است. برای مثال بخش زیر بخشی از گزارش روزنامه گاردین در رابطه با این موضوع ترجمه و گذاشته شده است:

دانمارک اعلام کرده است که شبکه‌های اجتماعی را برای افراد زیر ۱۵ سال ممنوع خواهد کرد. نخست‌وزیر، مته فِرِدِریکسِن، گفته است که تلفن‌های همراه و شبکه‌های اجتماعی «در حال دزدیدن دوران کودکی فرزندان ما هستند». این سیاست ممکن است سال آینده به قانون تبدیل شود.

نخست‌وزیر اسپانیا، پدرو سانچز، از پارلمان خواسته است لایحه‌ای را تصویب کند که حداقل سن استفاده از شبکه‌های اجتماعی را به ۱۶ سال افزایش می‌دهد.

در فرانسه، رئیس‌جمهور امانوئل مکرون تهدید کرده است که استفاده از شبکه‌های اجتماعی را برای افراد زیر ۱۵ سال ممنوع خواهد کرد. یک کمیسیون پارلمانی نیز چنین اقدامی را توصیه کرده و حتی پیشنهاد «مقررات منع رفت‌وآمد دیجیتال شبانه» برای نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله را مطرح کرده است.

این‌ها نشان می‌دهد که دولتمردان کشورهای غربی، کم‌کم دارند به این نتیجه می‌رسند که حفاظت از سلامت جسمی و روانی نسل‌های آینده‌شان، بر شعارهای احمقانه آزادی بیان اولویت دارد؛ درحالی که در ایران، هر اقدامی در راستای صیانت از کاربران در فضای بی‌در و پیکر ما، منجر به خیل عظیمی از فحاشی‌ها و انتقادات تند خودش و مردمی می‌شود و همه ترجیح می‌دهند تا بچه‌ی دو سه ساله‌شان به جای بازی و درگیری در دنیای واقعی، غرق در گوشی و ابزارهای دیجیتال باشد.

این درحالی است که حتی در کشورهای جنوب خلیج فارس نیز، دولت‌های عربی درحال بررسی تاثیر این ابزارها برای افراد هستند. به طوری که ما مشاهده می‌کنیم امارات متحده عربی نیز درحال قانون‌گذاری رسانه‌ای برای محدودسازی دسترسی کاربران زیر 18 سال به محتواهایی که «مضر و خطرناک» خوانده می‌شوند است و از سوی دیگر نیز، از سوی نهادهای عمومی مثل Screen Wise UAE به مردم عادی توصیه شده تا به افراد زیر 14 سال گوشی هوشمند اختصاصی داده نشود و حضور در پلتفرم‌های اجتماعی نیز به بعد از 16 سالگی و با نظارت والدین همراه باشد.

بنابراین، همه این‌ها نشان می‌دهد که این کنترل حضور افراد در پلتفرم‌ها، چه به صورت عمومی و از سوی نهادهای دولتی و چه صورت شخصی، اهمیت بسیاری دارد و نکته دیگر نیز این موضوع است که این محدودیت‌ها، نمی‌توانند به صورت عمومی و برای افراد بالغ از نظر قانونی باشند؛ اما همان افراد نیز، نیاز به مراقبت از خود دربرابر خطرات مشابه دارند.

بنابراین، اصل این موضوع که ما به نوعی فعالیت‌هایمان را سودمندتر و کارآمدتر کنیم، احتمالا پذیرفته شده است. چرا که این فعالیت‌ها مستقیما با وضعیت سلامتی جسمی و روانی ما رابطه مستقیمی دارند و نمی‌توان به این راحتی‌ها از آن گذشت.

اما چگونه کنترل کنیم؟

به نظرم بهترین راه‌حل این است که سراغ ابزارهایی مثل Digital Wellbeing یا Digital Balance که خود تلفن‌های همراه در اختیار ما می‌گذارند برویم و میزان فعالیت‌هایمان در طول روز را بررسی کنیم و طبق داده‌هایی مثل اینکه از هرکدام از این ابزارها چقدر در روز و هفته استفاده کرده‌ایم برای تحلیل میزان زمان استفاده استفاده کنیم.

حالا طبق داده‌هایی که در اینجا داشته‌ایم می‌توانیم به درک بهتری از زیست مجازی خود برسیم. به شخصه وقتی اولین‌بار این بخش را بررسی کردم و دیدم بیش از 4.5 ساعت از روزم را صرف حضور در اکسپلور اینستاگرام می‌کردم، حسابی از موضوع جا خورده و آن را حذف کردم و البته که در طی این یکی دو سال، همواره استفاده‌ام از آن کم بوده و است در حد یک استوری تولد اعضای خانواده در آن حضور داشته‌ام.

اما اصل ماجرا این است که با داده‌ها و بررسی اینکه میزان استفاده‌تان مطابق با برنامه‌ریزی روزانه‌تان و نوع فعالیت‌‌تان است، می‌توانید تصمیم بگیرید که استفاده از کدام را افزایش دهید، استفاده از کدام را کاهش دهید و مواردی دیگر نظیر این و ضمن اینکه می‌توانید با استفاده از این ابزارها، میزان استفاده کودکان و نوجوانان خود را نیز کنترل کنید و محدودیت‌های زمانی و محتوایی برای گوشی‌هایشان بگذارید.

برای مثال، اینکه دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتری مثل من، زمانی حول و حوش 4 ساعتش را صرف دیدن ویدیوهای آموزشی یوتیوب برای تمرین کدزنی یا یادگیری بهتر مفاهیم کند، این مسئله چیز عجیبی نیست؛ اما اینکه شخصی مثل من، بیاید همین زمان را صرف دیدن ویدیوهای سرگرمی و اینستاگرامی در هردو پلتفرم نامبرده کند، تنها منجر به افزایش احتمال آسیب‌های چشمی، آرتروز و درگیری با آلزایمر در سنین بالاتر می‌شود و زمانم را هم هدر می‌دهد.


متاسفانه، از آنجا که در ایران همیشه جریان‌های سیاسی‌ای در راس کار هستند که اهمیتی به منافع ملی نمی‌دهند ما شاهد این مسئله هستیم که فضای مجازی ما نیز یله، رها، بی‌چارچوب و ول است. از سوی دیگر، هیچ آموزشی نیز به نسل جوان‌تر برای حضور در این فضا در مدارس یا در خانواده و رسانه‌های عمومی داده نمی‌شود و افراد، به طور گسترده حتی در سنین بزرگسالی هم گاها با خطرات و چالش‌های این فضا آشنا نیستند. از سوی دیگر نیز، به دلیل فیلترینگ بی‌سر و ته پلتفرم‌های پرکاربرد، فیلترشکن‌ها به طور گسترده در دسترس همه افراد حتی کودکان و نوجوانان قرار دارد. نتیجه این می‌شود که هیچ حریم‌خصوصی برای مردم عادی وجود ندارد و از سوی دیگر نیز، در آن بازه سنی حساس، کافی است کمی درون مدارس بچرخید تا ببینید که نیمی از صحبت‌ها در رابطه با محتوای پورنوگرافی است که این روزها در مابقی کشورهای دنیا نیز درحال محدود شدن است.

از این رو، مهم است که هرکسی خودش برای خودش و آینده اطرافیانش، به سراغ این برود که بداند چطور از این امکانات نه برای غرق کردن خود در انواع محتواهای پوچ، بی‌ارزش و مخرب که برای رشد و توسعه فردی خودش استفاده کند و چه خوب بود، اگر نهادهای حاکمیتی نیز، به اهمیت حفاظت از مردم خود در برابر این مشکلات و خطرات آن واقف بوده و در راستای آن اقدام می‌کردند.

شبکه‌های اجتماعی
۰
۰
تینک
تینک
در پی یافتن پرسش‌ها، هرگز به یک شیوه اندیشیدن اعتماد نکن!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید