محمدرضا
محمدرضا
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

تمدن سازی از بیخ و بن

منطقه‌ای را در نظر بگیرید همانند سرزمین‌های بیابانی آفریقا که بومی‌های آنجا آداب رسوم خاص و فرهنگ عجیب و وحشی دارند؛ فقیر و عقب مانده هستند و در شرایط نامطلوبی زندگی میکنند. فردی از بین آنها پیدا میشود که در طی حدود ۳۰ سال آنها را به حدی آن‌ها را پرورش میدهد و زیرساخت سازی میکند که آن قوم عقب مانده بتواند با حمله نظامی کشور آمریکا را تسخیر کند.

این سناریو چه قدر دور از ذهن است؟


اگر اتفاق در تاریخ ثبت شده باشد واکنش شما چیست؟

آن گروه عقب‌مانده و بی‌تمدن اعراب جاهلی بودند که سرزمین دور افتاده‌ و بیابانی حجاز زندگی میکردند؛ در سرتاسر آن شبه جزیره فقط ۱۷ نفر توانایی خواندن و نوشتن داشتند. فردی به نام محمد ابن عبدالله در ۴۰ سالگی بین آن‌ها به پیامبری مبعوث شد و در حدود ۲۰-۳۰ سال آن قوم بدوی و جاهل را با تعالیم‌اش بسیار رشد داد و برای آنها زیرساخت‌های فرهنگی و اقتصادی فراهم کرد. پس از شهادت پیامبر، خلفا ( در صغیفه ) حکومت جانشینی که پیامبر تعیین کرده بود (علی ابن ابی طالب) با عهد شکنی غضب کردند؛ ( که حتی دختر پیامبر را شهید کردند، که حکومت غصبی شان را حفظ کنند. )

اما نکته اصلی اینجاست، که هنگامی که آن‌ها حکومت را تصاحب کردند، به حدی قدرت و زیرساخت از زمان پیامبر در دستانشان بود که توانستند اقوام پیشرفته‌تری که که همزمان آن‌ها زندگی میکردند که از قبل تمدن، فرهنگ ،‌ارتش، ثروت و قدرت داشتند؛ مثل ایران، روم و مصر. را با قدرت نظامی تصرف کنند.

مشخص کردن جناح: ما به هیچ عنوان از حمله به ایران و مصر توسط لشکر اسلام در آن زمان دفاع نمیکنیم. چرا که همان کسانی که به ایران حمله کردند، همان‌هایی بودند که حضرت فاطمه دختر پیامبر ( مادر شیعیان جهان ) رو به قتل رسوندند و حق امام علی رو گرفتند و او را ۲۵ سال خانه نشین کردند. در حالی که خود مشغول شهوت رانی و کشور گشایی بودند. حتی فراتر بریم: ما شیعیان علاوه بر این‌ها، یه خورده حسابی داریم باهاشون؛ سر ماجراهای سیلی و پهلوی شکسته بین درودیوار و آتش زدن خانه.


در نگاه اول، این واقعه تاریخی به ما نشان بدهد که حتی اگر پست ترین قوم روی زمین هم باشید و هیچ امکاناتی هم نداشته باشید، با تعالیم درست و حکومت یه فرد خارق العاده می‌توان در کم تر از ۳۰ سال به قدرت اول دنیا تبدیل شوید.


اکنون که ما به آن تعالیم دسترسی داریم پس چرا قدرت اول دنیا نیستیم؟

مگر الان امکانات بهتری از آن زمان (عرب جاهلی) برای انتشار این تعالیم و مدیریت و هماهنگی حکومت نداریم، پس مشکل کجاست؟ چرا سبک زندگیمان کاملا برعکس اصولی شده است که به ما آموختند؟

اصول وارونه زندگی ما:

  • به ما گفتند همه چیز به جماعت؛ صله رحم کنید؛ انزوا ممنوع. ید الله مع الجماعة. دعا هم میخواید بکنید به جماعت. نماز به جماعت. اصلا فرق اسلام با ادیان قبلیش در همین بود. ادیان قبلی همه فرد محور بودند.
  • حفظ اسرار؛ در سبک زندگی قدیمی‌های ما این اصل خیلی مهم بود، کم تر تو زندگی هم کنکاش میکردن، کمتر به نمایش میذاشتن، فخر فروشی و این داستان‌ها ضدارزش بود. الان فرهنگ ایسنتاگرامی که هر چیزی رو فریاد میزنن، از غذایی که خوردن تا اینکه کجا رفتن و چی خریدن. قدیمی تر ها خرید هاشون رو تو کیسه مشکی میذاشتن، معلوم نباشه، یکی نبینه حسرت بخوره. حضرت علی (ع): تمام خیر دنیا در حفظ اسرار و دوستی با نیکان نهفته است، و تمام شر دنیا در افشای سر و دوستی با اشرار جمع شده است.
  • هویت برتر؛ انتم اعلون ان کنتم مومنین. الگوهای ما از هیچ چیزی جز خدا نمیترسیدن، به غیر از خدا امید نداشتن، جز برای رضایت او کار نمیکردند. اما فرهنگ ما تقریبا برعکس شده؛ از هرچیزی میترسیم جز خدا.
  • حب و بغض: حب و بغض یک اهمیت خاصی داره و نیاز هست بیشتر بهش پرداخته بشه، ولی اجمالا به همین قدر اکتفا کنیم که: اگر کسی حب وبغض اش درست تنظیم شده باشه، در هر جا و زمانی کار درست رو انجام میده و کاملا منطبق بر مسیر حرکت میکنه. به ما گفتند: حب بالله و بغض الله، یعنی هرچی هدا دوست دارد، تو همان را دوست بدار. اما فرهنگ غالب ما شده: حب بالدنیا و بعض بالله.


حالا من نوعی چی کار کنم؟

ای شیعیان زینت ما باشید. فزرند زمان خود باش. مردم رو به غیر از زبان به دین دعوت کنید ( مثلا با عمل )

خودتون به حدی رشد کنید که بتونید دست ۴ نفر رو بگیرید. در کارها مسارعت کنید و بهترین فرد باشید.

و دنبال آن فرد خارق العاده باشیم که بیاد و همه جهان رو رشد بده و به عقلانیت برسونه.


ادامه در مقاله بعدی ( حول رشد فردی و زینت شدن )



حضرت فاطمهرشد فردیسبک زندگیقدرت نظامی
بازیکن این زندگانی دنیا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید