قصه پر ماجرای صنایع بومی و محلی
دکتر مشکات اسدی، دکترای جامعه شناسی سیاسی
دکتر آزیتا تقوایی، دکترای سیاستگذاری علم و فناوری
اغلب گمان میرود که مفاهیمی مثل اقتصاد دیجیتال، پلتفرم و بهخصوص پلتفرم های C2C (پلتفرمهایی که امکان تعامل میان مشتریان در آن فراهم است)، در ارتباط با جوامع شهری و طبقه متوسط جامعه معنا پیدا میکند و گویا مفاهیم مانوس سایر جوامع و اقشار درآمدی نیستند.همانطور که هر وقت صحبت از صنعت 4 می شود، بیشتر نگاهمان به سمت صنایع دیجیتال و اقتصاد دیجیتال در بخش صنعت است.
اما از آنجایی که بیش از 30 درصد جمعیت کشور روستانشین هستند، پرسشی که مطرح میشود این است که چگونه میتوان از قابلیتها و ظرفیتهای اقتصاد دیجیتال و پلتفرم های مختلف در راستای حل مسائل جوامع روستایی نیز بهره برد و مشکلی از مشکلات عدیده آنها را برطرف نمود.
فناوری اطلاعات و ارتباطات در روستا می تواند در قالب مفهوم توانمندسازی به حساب آید و توانمندسازی می تواند ابعاد گوناگونی چون آموزش، بهداشت، بازاریابی و داد و ستد، درآمد، گردشگری، بهره وری و غیره را داشته باشد.
اما در این جوامع در سه حوزه گردشگری، صنایع غذایی و صنایع دستی مفهوم اقتصاد دیجیتال و توسعه فناوری ملموستر است چرا که در جوامع روستایی فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نه تنها کارکردهای اقتصادی دارد و منجر به رشد اقتصادی آنها می شود، بلکه به دلیل توانمندسازی زنان روستایی و همراه کردن آنها با مردان در جریان سازی های اقتصادی و اجتماعی، کارکردهای اجتماعی قابل توجهی نیز دارد که در نهایت شکاف جنسیتی را در این مناطق کمرنگ تر می سازد.
گستردگی جغرافیایی فروشندگان بومی و محلی
وقتی در مورد ظرفیتهای فناوری اطلاعات و برای توانمندسازی جوامع محلی صحبت می شود، مسلماً پلتفرم هایی که در راستای تقویت و قابلیتمندی این سه حوزه فعالیت میکنند اهمیت بالایی خواهند داشت.وقتی در مورد ظرفیتهای فناوری اطلاعات و برای توانمندسازی جوامع محلی صحبت می شود، مسلماً پلتفرم هایی که در راستای تقویت و قابلیتمندی این سه حوزه فعالیت میکنند اهمیت بالایی خواهند داشت.
برای مثال پلتفرمی مثل دیجی کالا با انجام یکسری اقدامها حمایتی از صنایع بومی و محلی، از مسئولیتهای اجتماعی خود، کسب و کارهای کارآفرینی اجتماعی خلق کرده است. نکته قابل توجه این است که یک پروژه مسئولیت اجتماعی زمانی پایدار خواهد شد که بتوان از طریق آن کسب درآمد کرد. از این رو شاخه مسئولیت اجتماعی دیجی کالا در نوع خودش یک کسب و کار یا بیزینس کارآفرینی اجتماعی تلقی میشود و صرفاً یک مسئولیت اجتماعی نیست.
اکثر پلتفرم هایی که در زمینه توانمندسازی و تسهیل فروش صنایع بومی و محلی فعالیت می کنند، بیشتر بر روی فروش و بازاریابی این دسته از محصولات متمرکز می شوند. اما باید توجه داشت که یک محصول بومی از زمانی که قرار است تولید شود تا زمانی که به بازار و فروش برسد یک فرآیند مهم و قابل تاملی را طی می کند.اکثر پلتفرم هایی که در زمینه توانمندسازی و تسهیل فروش صنایع بومی و محلی فعالیت می کنند، بیشتر بر روی فروش و بازاریابی این دسته از محصولات متمرکز می شوند. اما باید توجه داشت که یک محصول بومی از زمانی که قرار است تولید شود تا زمانی که به بازار و فروش برسد یک فرآیند مهم و قابل تاملی را طی می کند.
تولید کننده در جوامع محلی محصول خود را تولید می کند، سپس پلتفرم خرده فروشی آنلاینی مانند دیجی کالا، به تولیدکننده معرفی می شود. در این مسیر دیجی کالا در قالب مسئولیت اجتماعی خود و در راستای توانمندسازی جوامع بومی و محلی، امکان ایجاد شبکه و ارتباط تولیدکنندگان با خریداران را به طور رایگان فراهم میآورد تا از این طریق تعداد کاربران یا به عبارتی یوزرهای هم پلتفرم و هم صنایع محلی بالا رود.
اما بعد از مدتی شاهد کوچ صاحبان صنایع محلی از چنین پلتفرم هایی به سمت اینستاگرام یا تلگرام هستیم. این کوچ تنها یک دلیل دارد، و آن هم نارضایتی آنها از قوانین و شرایط پیچیده حاکم بر پلتفرمها است. چرا که بعد از مدتی صاحبان صنایع موظف به پرداخت هزینه بابت خدمتی است که در پلتفرم به آنها ارائه می شود.
نکته اینجاست که توایدکننده صنایع بومی و محلی خیلی به این مسأله توجه نمیکند که از زمانی که محصولش را تولید میکند تا زمانی که آن را به دست خریدار نهایی می رساند، با فرآیند مشخصی رو به رو است که مرحله به مرحله آن هزینه بر بوده و باید برای آن پرداخت صورت گیرد.در واقع آگاهی کافی را نسبت به این فرآیند ندارد.
برای مثال چالش برانگیزترین مرحله این فرآیند مرحله انبارداری و لجستیک محصولات است. و به همین خاطر بعد از مدتی که پلتفرم خدمات رایگان به تولیدکنندگان محصولات بومی و محلی ارائه می کند، مطالبه پرداخت یکسری هزینهها را از آنها دارد و این در حالیست که به دلیل عدم آگاهی کافی صاحبان این صنایع از فرآیند کار، گمان میبرند که دلیلی برای این پرداخت وجود ندارد و از این رو بعد از مدتی شاهد کاهش چشمگیر فروش مستقیم محصولات بومی و محلی در این پلتفرم ها هستیم.شاید هم به دلیل همین رغبت کم عرضه کنندگان محصولات بومی و محلی، جذابیت خرید اینترنتی این محصولات از نظر کاربران در مقایسه با سایر محصولات در پلتفرمهای فروش آنلاین مثل دیجی کالا کمتر است.
تمایل به خرید اینترنتی کالاهای مختلف در پلتفرم دیجی کالا
در واقع تولیدکننده صنایع بومی و محلی ترجیح میدهد در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام یا مواردی که امکان ارتباط با خریدار نهایی را دارد، محصولات خود را بفروشد و هزینههای مرتبط با لجستیک و انبارداری را که متحمل میشود از طریق خریداران خود پوشش دهد تا بدین طریق هزینه ای را به صاحب پلتفرم پرداخت نکند.در واقع تولیدکننده صنایع بومی و محلی ترجیح میدهد در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام یا مواردی که امکان ارتباط با خریدار نهایی را دارد، محصولات خود را بفروشد و هزینههای مرتبط با لجستیک و انبارداری را که متحمل میشود از طریق خریداران خود پوشش دهد تا بدین طریق هزینه ای را به صاحب پلتفرم پرداخت نکند.در واقع تولیدکننده صنایع بومی و محلی ترجیح میدهد در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام یا مواردی که امکان ارتباط با خریدار نهایی را دارد، محصولات خود را بفروشد و هزینههای مرتبط با لجستیک و انبارداری را که متحمل میشود از طریق خریداران خود پوشش دهد تا بدین طریق هزینه ای را به صاحب پلتفرم پرداخت نکند.در واقع تولیدکننده صنایع بومی و محلی ترجیح میدهد در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام یا مواردی که امکان ارتباط با خریدار نهایی را دارد، محصولات خود را بفروشد و هزینههای مرتبط با لجستیک و انبارداری را که متحمل میشود از طریق خریداران خود پوشش دهد تا بدین طریق هزینه ای را به صاحب پلتفرم پرداخت نکند.
اما درست در همین نقطه نارضایتی مشتریان و خریداران به دلیل افزایش قیمت محصولات عرضه شده، پیش میآید و به مرور صاحبان محصولات بومی و محلی بازار خود را از دست می دهند.
می توان گفت که در امر مهم توانمندسازی جوامع بومی و محلی و بازاریابی برای محصولات آنها، آنچه که بیشتر از زیباسازی و پکیجینگ این نوع محصولات اهمیت دارد، آگاه سازی صاحبان این نوع صنایع از فرآیند تولید تا بازار محصولاتشان است. اینکه فرآیند فروش یک کالا فرآیند پیچیدهای است که شامل انبارداری، لجستیک، بازاریابی، خدمات پس از فروش و مسائل مالی می شود.
در راستای بر طرف کردن این چالش، دیجی کالا دو استراتژی مؤثر را به طور همزمان در پیش گرفته است:
اول اینکه برای کمک به پایدارتر شدن کسب و کارهای بومی و محلی تلاش کرده است تا امتیازها و امکاناتی را برای آنها در نظر بگیرد. تخفیف کمیسیون فروش، آموزشهای آنلاین مقدماتی، اختصاص ظرفیت انبار بدون دریافت هزینه و اختصاص ظرفیت تبلیغاتی به شکل رایگان بخشی از امکاناتی است که دیجی کالا برای فروشندگان بومی و محلی اش در نظر گرفته است.
در استراتژی دوم، دیجی کالا همکاری با استارتاپ ها یا کسب و کارهای واسطی مثل پادرو را اتخاذ کرده است که به نظر میرسد در کنار پلتفرمهایی مثل دیجی کالا میتوانند مؤثر عمل کنند. بدین ترتیب که به جای آنکه خود دیجی کالا به طور مستقیم با جوامع محلی و پیچیدگی های آن مواجه شود، ارتباط گرفتن و تعامل آنها را به استارتاپهای واسط میسپارد و در عوض امکانات عرضه و برخورداری از پلتفرم دیجی کالا را به این نوع کسب و کارهای واسط ارائه می دهد.
برای مثال در سال گذشته دیجی کالا با همراهی صنایع دستی آرانیک به ساخت کوره ای با ظرفیت بالا برای تولید سفال کوهمیتگ استان سیستان و بلوچستان کمک کرد تا علاوه بر حفظ سفال کوهمیتگ به ایجاد جریان درآمدی پایدار برای سفالگران این منطقه کمک کند.
در پایان میتوان اذعان داشت که برقراری ارتباط با جوامع بومی و محلی به دلیل پیچیدگی های فرهنگی، کار بسیار دشوار و تخصصی است که پلتفرم فروش آنلاینی مثل دیجی کالا در صورتی که تصمیم جدی به حمایت از این صنایع را دارد، لازم است به طور حرفهای و با برنامههای مشخص از قابلیتهای استارتاپهای واسط که بعضا محلی و بومی هستند، بهره مند گردد.