بلک فرایدی، یا همان جمعه سیاه، برخلاف نام ظاهریاش، رویدادی با حالوهوای هیجانانگیز و پرجنبوجوش است که ریشه در سنتهای آمریکایی دارد. این روز که در آخرین جمعه ماه نوامبر و درست پس از روز شکرگزاری برگزار میشود، آغاز غیررسمی فصل خریدهای تعطیلات کریسمس به شمار میآید. در این روز، شور و اشتیاق خرید به اوج خود میرسد و فروشگاهها با تخفیفهای استثنایی، مشتریان را به سمت خود جذب میکنند.
در ادامه مقاله به بررسی سیاستهای تخفیف بلک فرایدی، چگونگی اجرای آن در ایران و همچنین چالشهای مرتبط با آن خواهیم پرداخت. این روز اگرچه برای مشتریان فرصتی طلایی محسوب میشود، اما جنبههای پیچیدهای نیز دارد که نباید از آنها غافل شد.
تاریخچه بلک فرایدی به دهه ۱۹۵۰میلادی بازمیگردد، زمانی که خیابانهای آمریکا در آخرین جمعه ماه نوامبر مملو از مردمی میشد که برای خریدهای پایان سال هجوم میآوردند. فروشگاهها نیز برای جذب این سیل عظیم خریداران، تخفیفهای ویژهای ارائه میکردند.
این روز برای اولین بار توسط پلیس فیلادلفیا "بلک فرایدی" نامگذاری شد، نه به دلیل جذابیت تخفیفها، بلکه به دلیل هرجومرجی که در خیابانها ایجاد میشد و ماموران امنیتی را با چالشی جدی در مدیریت اوضاع روبهرو میکرد.
با گذشت زمان، معنای این نام از جنبهای منفی به مفهومی مثبت تغییر کرد. بلک فرایدی به روزی تبدیل شد که هم برای خریداران فرصتی طلایی برای تهیه کالاهای موردنیازشان با قیمتهای کاهشیافته بود و هم برای فروشندگان به نقطه عطفی برای افزایش فروش و سوددهی تبدیل شد.
بلک فرایدی نهتنها یک رویداد خرید ساده، بلکه سیاستی اقتصادی و حسابشده است که برای افزایش فروش و تخلیه انبارها طراحی شده است. فروشگاهها در این روز با ارائه تخفیفهای چشمگیر و پیشنهادات جذاب، مشتریان را ترغیب میکنند تا کالاهای مورد نیاز یا حتی محصولات لوکس و غیرضروری را خریداری کنند.
هدف اصلی کسبوکارها در بلک فرایدی خالی کردن موجودی انبارها از کالاهای قدیمی و جذب بیشترین میزان سود از طریق افزایش حجم فروش است. در سالهای اخیر، این رقابت به اوج خود رسیده است و اکنون محصولات پرفروش و گرانقیمت مانند گوشیهای پرچمدار، تلویزیونهای پیشرفته، نسل جدید دوربینها و گران قیمتترین لباسها نیز با تخفیفهایی شگفتانگیز، حتی تا ۷۰درصد زیر قیمت اصلی، به فروش میرسند.
همچنین آنلاین شاپها و فروشگاههای اینترنتی نیز در این میدان رقابت وارد عمل میشوند و پیش از آغاز بلک فرایدی با برنامهریزیهایی مانند تقویت زیرساختهای فنی و سرورها، تجربه خریدی راحت و سریع را برای کاربران فراهم میکنند. همچنین تبلیغات گسترده دیجیتال، کمپینهای پیشفروش و شمارش معکوس تا آغاز بلک فرایدی نیز از جمله ابزارهایی است که این فروشگاهها برای ایجاد هیجان بیشتر در میان خریداران به کار میبرند.
در سالهای اخیر، فرهنگ بلک فرایدی به ایران نیز راه پیدا کرده و فروشگاهها، بهویژه فروشگاههای آنلاین، تلاش میکنند با ارائه تخفیفهای مختلف، توجه مشتریان را جلب کنند. اما جلب رضایت خریداران نیازمند استراتژیهای صحیح و اجرای دقیق است.
بسیاری از برندها در ایران سعی دارند همان سیاستهای موفق جهانی را پیاده کنند، از تقویت سرورها برای جلوگیری از مشکلات فنی گرفته تا محدود کردن ساعات تخفیف برای ایجاد هیجان بیشتر در بین مشتریان. همچنین برخی از فروشگاهها با ارائه تخفیفهای واقعی یا بازاریابی خلاقانه سعی در جذب مشتریان دارند.
با این حال، بلک فرایدر یا همان جمعه سیاه در ایران همیشه هم شفاف و صادقانه اجرا نمیشود و گاهی بیشتر شبیه به یک بازی تبلیغاتی است تا یک رویداد واقعی با تخفیفهای معتبر. بسیاری از آنلاین شاپها و فروشگاهها با افزایش غیرواقعی قیمتها و سپس اعلام تخفیفهای کذایی و ساختگی، عملاً مشتریان را فریب میدهند و از این آب گل آلود حسابی ماهی صید میکنند. این روند نهتنها اعتماد مشتریان را به خطر میاندازد، بلکه باعث سردرگمی و اتلاف وقت برای خریداران میشود.
بلک فرایدی، با تمام جذابیتهایی که برای خریداران به همراه دارد، متأسفانه به فضایی برای انواع کلاهبرداریها و سوءاستفادهها نیز تبدیل شده است. این مشکلات بهویژه در فروشگاههای آنلاین بیشتر به چشم میآید. تخفیفهای غیرواقعی، ارسال کالاهای بیکیفیت، تأخیر در ارسال سفارشات و حتی گاهی عدم ارسال کالاها بهطور کامل، از جمله رایجترین مشکلاتی هستند که خریداران در این روز با آن مواجه میشوند.
به عنوان مثال، ممکن است محصولی را با تخفیف ۹۰درصدی در یک سایت ببینید، اما پس از کلیک کردن روی آن با یک صفحه خالی مواجه شوید و متوجه شوید که اصلاً محصولی برای فروش وجود نداشته و تنها یک ترفند فریبکارانه بوده است.
به نظر میرسد هدف اصلی بسیاری از فروشندگان از این نوع تبلیغات، صرفا بالا بردن تب خرید و فروش است. در واقع، این تخفیفها بیشتر شبیه به یک بازی با اعداد و ارقام هستند که بیشتر به نفع فروشندگان تمام میشود تا خریداران، و در نهایت تجربهای منفی برای مصرفکنندگان بهدنبال دارد.
همچنین ممکن است برخی فروشندگان تخفیفهای وسوسهکنندهای را تبلیغ کنند، اما وقتی بررسی میکنید، متوجه میشوید که قیمتهای اصلی کالاها پیش از بلک فرایدی بهطور مصنوعی افزایش یافتهاند تا تخفیفهای ارائهشده بیشتر به چشم بیایند و این حس را به مشتریان القا کنند که در حال خرید یک کالا با قیمت منصفانه هستند و قرار است سود زیادی نصیبشان شود.
برخی از فروشگاهها نیز در این ایام پا را فراتر گذاشته و کالاهای بیکیفیت یا حتی تاریخ مصرف گذشته را تحت عنوان تخفیفهای ویژه بلک فرایدی به فروش میرسانند. مشتریان که تحت تأثیر تبلیغات جذاب و تخفیفهای اغواکننده قرار میگیرند، این محصولات را خریداری میکنند، اما پس از دریافت کالا متوجه میشوند که کیفیت آنها به هیچ عنوان با قیمت پیشنهادی تطابق ندارد یا حتی تاریخ مصرف آنها گذشته است.
این نوع شیوههای تبلیغاتی فریبنده نه تنها باعث سردرگمی و ناامیدی مشتریان میشود، بلکه به اعتبار و شهرت برندها نیز آسیب میزند. سوالی که مطرح میشود این است که آیا این پلتفرمها واقعاً درک درستی از مفهوم بلک فرایدی دارند، یا صرفاً از شهرت این روز برای جذب مشتری و بهرهبرداری از هیجان بازار استفاده میکنند؟
سخن پایانی
بلک فرایدی، با تمام جذابیتها و فرصتهایی که برای مشتریان و کسبوکارها ایجاد میکند، نیازمند شفافیت، صداقت و قیمتگذاری و ارائه تخفیفهای واقعی است. در ایران، اگرچه این سنت به نوعی پذیرفته شده است، اما فاصله زیادی با استانداردهای جهانی دارد. افزایش آگاهی مشتریان، وضع قوانین مشخص و تقویت زیرساختهای نظارتی میتواند به بهبود این شرایط کمک کند. برای کسبوکارها نیز ایجاد اعتماد در مشتریان نه تنها در کوتاهمدت بلکه برای موفقیت بلندمدت آنها ضروری است.