قوانین و مقررات حاکم بر محیط کسب و کار به طور مستقیم و غیرمستقیم تأثیرات گستردهای بر استراتژیهای کسب و کار دارند. این تأثیرات از جنبههای مختلف میتوانند رخ دهند:
1. تعیین محدودیتها و مرزها: قوانین و مقررات تعیین کننده محدودیتها و مرزهایی هستند که کسب و کارها نباید فراتر از آنها بروند. این محدودیتها میتوانند به شکل تعداد کارسازی، محدودیتهای تجارت بینالمللی، حداقل حقوق کارگران و غیره باشند که تأثیر مستقیمی بر استراتژیها و تصمیمات عملیاتی دارند.
2. تأثیر در انتخاب بازار و صنعت: قوانین ممکن است تأثیر زیادی بر انتخاب بازارهای هدف و صنایع مورد علاقه کسب و کار داشته باشند. ممکن است در برخی موارد، محدودیتها و مقررات محلی باعث شود که یک کسب و کار از ورود به یک بازار یا صنعت خاص خودداری کند یا برعکس، در برخی شرایط میتواند این محدودیتها را به عنوان فرصتهای جدید برای ورود به بازارهای تازه در نظر بگیرد.
3. تأثیر در انحصار و رقابت: قوانین میتوانند نقش مهمی در تنظیم رقابت و انحصار بازارها داشته باشند. ممکن است بازرگانیها ملزم به رعایت اصول رقابتسالاری باشند و این موضوع تأثیر مستقیمی بر رقابتها و استراتژیهای تبلیغاتی آنها دارد.
مشاهده سر فصل ها و توضیحات دوره جامع تیک رشد
4. تأثیر در نوآوری و توسعه محصول: برخی قوانین و مقررات ممکن است تأثیر در نوآوری و توسعه محصولات داشته باشند. به عنوان مثال، قوانین محدودیتهای انرژی میتوانند کسب و کارها را ترغیب کنند تا به محصولات بیشتری با کارایی انرژیای بالا تمرکز کنند.
5. تأثیر در مدیریت منابع انسانی: قوانین حقوق کار و مقررات مرتبط با کارمندان تأثیر زیادی بر سیاستهای استخدامی، آموزش و توسعه پرسنل، حقوق و مزایا، و مدیریت منابع انسانی کسب و کارها دارند.
در کل، قوانین و مقررات تأثیرات مهمی بر استراتژیها و تصمیمات کسب و کار دارند که ممکن است باعث ایجاد فرصتها یا تهدیدها، تغییر روندها و جهتدهی به توسعه کسب و کار شوند. بنابراین، در تدوین استراتژیها، توجه
به محیط حقوقی و قوانین مرتبط حیاتی است.