سلام شما در حال مطالعه متن اپیزود ویژه پادکست تیمچه هستید. تیمچه یک پادکست با موضوعی در حول و حوش اقتصاد است. اقتصاد فقط اعداد پیچیده نیست. علم اقتصاد توانایی توضیح رفتارها و تصمیمات مختلف انسانی را دارد. در تیمچه هربار یک موضوع را از نگاه اقتصاد برای شما توضیح خواهم داد و سعی خواهم کرد تعاریف علمی اقتصاد را از طریق مثالهایی که در روزمره درگیر آن هستیم با شما در میان بگذارم. پس همراه من، سینا موسوی باشید تا سری بزنیم به موضوعاتی که شاید در هیچجای دیگری پیدا نکنید.
برای دنبال کردن پادکست تیمچه میتونید از لینک زیر یا جستجو کرد در اپهای پادگیر وگوگل، قسمتهای مختلف رو بشنوید و من رو دنبال کنید.
https://zil.ink/timcheh
این اپیزود از اپیزودهای ویژهای است که اسم موقت آنرا تیمچه پلاس گذاشتهام و موضوعاتی مثل اقتصاد و تاریخ را در آن مطرح خواهم کرد.
برای اینکه این موضوع را شروع کنیم باید به عقب برگردیم و مقداری از تاریخ صحبت کنیم. بریم به سالهای میانی قرن 16 میلادی در انگلستان که هنری هشتم به سلطنت رسیده بود.
هنری هشتم بسیار هوسباز و قدرتطلب بود و معشوقههای زیادی داشت. او به همسرش کاترین آراگان، شاهزاده خانم اسپانیایی وفادار نبود و میخواست همسرش را که به اجبار پدر به عقد خود درآورده بود را طلاق بدهد.
اما در آن زمان کلیسای کاتولیک رم و شخص پاپ قدرت خیلی زیادی داشتند پادشاهان برای مشروعیت دادن به حکومت و پادشاهی خود نیاز به تایید پاپ داشتند و باید به پاپ باج هنگفتی به عنوان مالیات پرداخت میکردند. با همین قدرت پاپ اجازه طلاق را به هنری نداد. پاپ معتقد بود اولا طلاق در مسیحیت به شدت نهی شده در ثانی با این طلاق قدرت مسیحیان بجای جنگ با مسلمانان و دشمنان، صرف جنگ و تضعیف بین مسیحیان میشود.
در همین بین، کشاکش هنری هشتم و پاپ موضوع دیگری هم برای هنری هشتم اهمیت داشت. اقتصاد انگلستان به واسطه جنگهای طولانی با فرانسه به شدت ضعیف شده بود اما اموال کلیسا در خاک انگلستان هرروز بیشتر میشد. هنری نمیخواست مقهور قدرت پاپ بشود و چشم به اموال کلیسا و پول سرشاری آن داشت،هنری میدانست کلید حل مشکلات اقتصادی و پیشرفت کشورش، اموال کلیسای کاتولیک در خاک انگلستان است.
در میان جنگهای داخل اروپایی، انگلستان با فرانسه هلند اتریش و... کشور دیگری هم حضور داشت، اسپانیا. اسپانیا با خیال پاکسازی هرگونه نشانههای اسلام و مسلمانان در کشورش در هیچ جنگی شرکت نکرد و به تفتیش عقاید و دادگاهی محاکمه مسلمانان و یهودیان میپرداخت و البته توجه و تمرکز خود را روی ساخت ناوگانهای کشتی اقیانوسپیما گذاشته بود و به کشف سرزمینهای جدید میپرداخت.اسپانیا موفق شد قاره آمریکا را کشف و شروع به ساخت مستعمره در آمریکای مرکزی و جنوبی (کشورهایی مثل ونزوئلا، کوبا، آرژانتین، بولیوی، مکزیک، حوزه کارائیب و.... از جمله این مستعمرات بودند)کرد.این مستعمرات سرشار از منابع طلا، مواد معدنی، نیروی کار ارزان(بردهها) و ..... بودند و با ضعیف شدن کشورهای اروپایی این اسپانیا بود که با پول و کشتیهای بزرگ و مستعمرات ثروتمند، تبدیل به قدرت اول و البته بسیار بزرگ آن دوره شد.
به انگلستان برگردیم افکار پروتستان در آن زمان در خیلی از کشورهای اروپایی مثل آلمان، هلند و فرانسه گسترش پیدا کرده بود و به طبع آن این افکار به انگلستان هم رسیده بود. این قسمتی از عقاید پروتستان که مخالف کلیسای کاتولیک و قدرت پاپ بود به مذاق هنری هشتم بسیار خوش آمده و البته میتوانست مشکل قدیمی هنری را که جدا شدن از همسرش کاترین بود را با خیال راحت حل کند. البته پذیرفتن کلیسای پروتستان مزایای بسیار دیگری هم داشت! مهمترین آن قدرت مصادره همه اموال و داراییهای کلیسا در انگلستان به نفع سلطنت خود بود.
هنری هشتم مذهب پروتستان را پذیرفت و مقام پادشاهی انگلستان را اسقف اعظم کلیسای پروتستان انگلستان قرار داد تا تمام قدرت را در دستان خود متمرکز کند. هنری همه مخالفان خود و طرفداران کلیسای کاتولیک و شخص پاپ را به سختی سرکوب کرد و آنها را به زیرزمین ها فرستاد.
تمام اموال کلیسا که کم هم نبودند مصادره شد و با هنری موفق شد با یکی از معشوقههای بسیار زیباش که خانواده قدرتمندی هم داشت ازدواج کرد. هنری از همسر اولش کاترین آراگان یک دختر به اسم ماری داشت از همسر دومش دختری به اسم الیزابت گیرش آمد و از همسر چهارمش پسری به اسم ادوارد.
هنری هشتم بالاخره جان به جان آفرین تسلیم کرد و پسر 6 ساله اش ادوارد به اسم ادوارد ششم به سلطنت رسید. ادوارد بخاطر سن کمش نیاز به نایب السلطنه داشت که او هم پروتستان بود.
متاسفانه ادوارد هم به دلیل مریضی که کاملا مشخص نیست چه مرضی بود در کمتر یکسال فوت کرد و بحث جانشینی بسیار داغ شد.ماری با تهمانده کاتولیکهای معتقد لشگری جمع کرد و لندن را تسخیر کرد. هنری قبل از مرگ، قانونی را تصویب کرده بود که بعد از او همه فرزندان او چه پسر چه دختر میتوانند به پادشاهی برسند و ماری با استفاده از همین قانون و مرگ برادرش به سلطنت رسید.
ماری که بعدا به ماری خونین معروف شد به واسطه مادرش کاترین، کاتولیکی دوآتشه بود؛ به محض به قدرت رسیدن دستور کشتار پروتستانها و برگشتن به کلیسای کاتولیک را داد. پاپ هم که فضا را مهیا دید مشروعیت ماری را تایید و برای اتحاد مسیحیان پیشنهاد کرد ماری با ولیعهد اسپانیا که بعدا پادشاه اسپانیا شد عقد و ازدواج کند.
ماری زیاد در قدرت باقی نماند. ماری دچار کیست تخمدان شد و بخاطر اینکه هنوز علم پزشکی خیلی ابتدایی بود، از همین عارضه جان خود را از دست داد.
حالا همه چشم به فرزند بعدی هنری داشتند. الیزابت دختری که اگر ماری کمی دیرتر مرده بود دستور قتلش را صادر میکرد تا خیال خودش را راحت کند.
الیزابت پروتستان بود و وقتی به حکومت رسید دستور به برگشتن به تنظیمات حکومت پدرش داد. در همین حین ولیعهد اسپانیا که دیگه پادشاه اسپانیا شده بود ادعا پادشاهی انگلستان را هم کرد. فلیپ معتقد بود که با ازدواج با ماری و مرگش حالا انگلستان خاک او محسوب میشود و حکومت الیزابت مشروعیت ندارد.
الیزابت کاملا روشنفکر و اصلاحطلب بود و به این درک رسیده بود که نمیتواند به تنهایی حکومت کند و نیازمند مشاوران ارشدی دارد تا هم سیستم حکومتی را اصلاح کند هم اسپانیا را که در آن زمان قدرت بسیار بزرگی بود را شکست بدهد. پس شورایی درست کرد از بهترینهای آنزمان انگلستان! (امروز این شورا به مجلس عیان شناخته میشود.)
ملکه الیزابت و این شورا به این نتیجه رسیدند که جنگ با اسپانیا دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد و انگلستان نیازمند تدبیری است تا قبل از شروع جنگ، اسپانیا ضعیف شود تا انگلستان شانسی برای پیروزی داشته باشد. بنابراین تصمیم گرفتند با دزدان دریایی حوزه دریای کارائیب و مستعمرات اسپانیا یک معالمه کنند. انگلستان به دزدان دریایی پیشنهاد داد در ازا غارت کشتیهای اسپانیایی تابعیت انگلستان و محلی برای فرار به این دزدان بدهند و البته اجناس غارت شده هم برای خود دزدان دریایی باقی بماند! خیلی از دزدان دریایی این پیشنهاد را پذیرفتند و چون وقتی به کشتیهای اسپانیایی حمله میکردند دیگر امکان فروش اجناس غارت شده در مستعمرات و کشورهای دوست اسپانیا وجود نداشت سیل اجناس غارت شده به انگلستان آغاز شد و با قیمتی کمتر از دزدان دریایی
خریداری شد و چرخ اقتصاد انگلستان شروع به حرکت کرد.
در نهایت اسپانیا بزرگترین ارتش دریایی دنیا در آنزمان که شامل 130 کشتی بزرگ جنگی میشد را آماده و به جنگ انگلستان فرستاد. از بد حادثه در نزدیکی جزیره انگلستان طوفانی شدید رخ داد و دو سوم این ناوگان جنگی از بین رفت و باقیمانده این ناوگان را انگلیسی ها نابود کردند.
این ضربه و شکست چنان کمر اسپانیا را شکست(هم نظامی و هم اقتصادی) که شروعی بود بر پایان و ضعف مفرط اسپانیا در سالهای بعد. انگلستان اما با رهبری ملکه الیزابت اول شروع به تقویت قدرت دریایی و اشغال سرزمینهای جدید و ثروتمند و البته تصاحب مستعمرات اسپانیا در قاره آمریکا مخصوصا آمریکای مرکزی و حوزه کارائیب بخاطر ثروت زیاد و تولید شکر که در آن زمان منبع ثروت عظیمی محسوب میشد کرد.
تمام این متن بالا برای این بود تا برسیم به سرزمینهای زیبا و ثروتمند حوزه کارائیب.باید به جامائیکا برویم شهر کینگستون (پایتخت جامائیکا) و بندر معروف آن پورترویال. در زمانهایی که جنگ بین اسپانیا و انگلستان ادامه داشت این شهر پرجمعیتترین شهر کارائیب بود و اکثر جمعیت آنهم دزدان دریایی و ملوانها و سربازان مزدور تشکیل میداد که از انگلستان پول و تجهیزات میگرفتند تا به کشتیها و مناطق حکمرانی اسپانیا و مستعمراتش حمله کنند.وقتی جنگ اتفاق افتاد و انگلستان پیروز شد و این مناطق را از چنگ اسپانیا درآورد، دیگر نیازی به خدمات دزدان دریایی نبود، انگلستان نمیخواست منافعش در مستعمرات جدید، توسط دزدان دریایی مورد تهدید قرار بگیرد و دزدان دریایی هم از یک ثروت بزرگ محروم شده بودند. بعد از کش و قوس فراوان انگلستان نیروی نظامی بزرگی شامل کشتی و نیروی پیاده به کارائیب و جامائیکا فرستاد و دست به سرکوب شدید دزدان دریایی زد اما پورت رویال و کینگستون را برای آنها باقی گذاشت تا محلی برای فرار و فروش اجناس دزدی باقی بماند و تا سالها جامائیکا درگیر این مسئله بود.
جامائیکا امروز همچنان درگیر دزدی و کارهای خلاف قانون است اما نه از جنس دزدان دریایی بلکه از جنس شرکتهای چندملیتی که برای فرار از مالیات به این کشور آمدهاند.
برخی بنگاههای بینالمللی فعال در آنجا که از نرخ 25درصدی مالیات شرکتی ناراضی هستند راههایی را پیدا میکنند تا با استفاده از جزایر ویرجین بریتانیا و سایر بهشتهای مالیاتی سود شرکت را از مالیات مصون نگه دارند. وسعت و گستره این چپاول مشخص نیست. جامائیکا برآوردی از شکاف مالیات شرکتی خود منتشر نمیکند. اما مشکل آنقدر جدی است که دولت را وادار کرد از خارج کمک بخواهد. از سال 2017 تاکنون، حسابرسان اداره مالیات جامائیکاTAJ) ) در دورههای آموزشی شرکت کردهاند تا در زمینه شناسایی و به چالش کشاندن برنامههای مالیاتی شرکتهای بزرگ آموزش ببینند. بازرسان مالیاتی بدون مرز (TIWB) با پشتیبانی سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) و سازمان ملل وظیفه کمکرسانی را بر عهده دارد.
جامائیکا تنها کشوری نیست که از فرار مالیاتی رنج میبرد. برآوردهای مربوط به درآمدهای وصولنشده متفاوت هستند. سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه بیان میکند که خزانهداریهای سراسر جهان سالانه 100 تا 240 میلیارد دلار را به خاطر فرار مالیاتی شرکتها از دست میدهند. تحقیق صندوق بینالمللی پول در سال 2016 نشان داد که مجموع این فرار مالیاتی میتواند بیش از 600 میلیارد دلار، معادل یکچهارم کل درآمدهای مالیاتی وصولشده شرکتی در جهان باشد. فرار مالیاتی همراستا با رشد داراییهای غیرملموس مانند حق مالکیت معنوی افزایش یافته است چراکه اینگونه داراییها را در مقایسه با داراییهای فیزیکی سادهتر میتوان به بهشتهای مالیاتی انتقال داد. تحلیل وضعیت شرکتهای چندملیتی آمریکایی و شرکتهای تابعه آنها در سطح بینالملل در سال 2017 نشان داد سهم سود اعلامی در دیگر مناطق از 5 تا 10 درصد در دهه 1990 به 25 درصد افزایش یافته است. کشورهای فقیر شدیدترین ضربه را میخورند چون آنها بیشتر از کشورهای ثروتمند به درآمد حاصل از مالیات شرکتی متکی هستند. علاوه بر این، قوانین مالیاتی بینالمللی که در اصل به نفع اقتصادهای پیشرفته تدوین شدهاند به ضرر آنها عمل میکنند.
سرمایهگذاران بینالمللی در جامائیکا در حوزههای گردشگری، معدن، غذا و نوشیدنیها فعال هستند. با خروج اقتصاد از بحران بدهی سود این بنگاهها افزایش یافت. تراکنشهایی که به عنوان مثال از طریق پورتال رزرو آنلاین یک گروه مسافرتی و با اخذ کارمزد از طریق نمایندگی منطقهای آنها صورت میگیرند به شکل کاملاً قانونی درآمدها را به خارج از کشور انتقال میدهند. اما مقررات بینالمللی که تحت نظارت سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه هستند بیان میکنند که این نوع قیمتگذاری انتقال پول با نرخ بازار فاصله دارد و غیرشفاف و قابل دستکاری کردن است.
در گذشته سازمان مالیاتی جامائیکا ضعیف بود و حسابرسان آن در کسب مهارت و درک پیچیدگیهای قیمتگذاری انتقالات فرامرزی مشکل داشتند. اوضاع در سال 2015 تغییر کرد. قانونی جدید مودیان بزرگ را ملزم میساخت تا اطلاعات بیشتری درباره تراکنشها ارائه دهند و آنها را وادار میکرد ثابت کنند قیمتگذاریها منطقی هستند. این قانون همزمان جریمههای سنگین و حتی مجازات زندان را برای متخلفان از قیمتگذاری انتقالات تعیین کرد. در سال 2017 بازرسان مالیاتی بدون مرز استفان شولتز حسابدار کارکشته اداره مالیات فدرال آلمان را به ماموریتی دوهفتهای فرستاد تا به 70 نفر همتای خود در اداره مالیات جامائیکا ترفندهای تجارت را آموزش دهد. از آن زمان تاکنون او ششبار به جامائیکا رفته است.
خشم کارائیب
شرکتها ادعا میکنند که قانون جدید و مداخله بازرسان مالیاتی بدون مرز هزینه تطبیق را برای آنها بالا برده است. در یک رویداد اخیر در کینگستون یکی از مدیران بنگاه مشاورتی EY پا را از این فراتر گذاشت و سعی کرد تصویر بازرسان مالیاتی بدون مرز را در انظار عموم نامطلوب سازد. او ادعا کرد که مردم عادی جامائیکا ممکن است دخالت آنها را به عنوان «سفیدپوستان خارجی به ما میگویند چه کار کنیم» تلقی کنند. اما آقای شولتز میگوید حسابرسی اطمینانی را فراهم میسازد که شرکتها به آن نیاز دارند. الزامات بیشتر ارائه دادهها کار زیادی نمیطلبد. به گفته آقای شولتز شرکتها از قبل 90 درصد از آنچه ما به دنبال آن هستیم را دارند.
اداره مالیات جامائیکا از کمکی که دریافت میکند خشنود است. آنگونه که یکی از حسابرسان توضیح میدهد بازرسان مالیاتی بدون مرز به آنها کمک کردهاند هنگامی که شرکتها اسناد را ارائه میدهند از موارد غیرضروری بگذرند. همچنین وقتی در مورد قیمتگذاری تراکنشها بین حسابرسان و مشاوران ورزیده شرکتها اختلاف نظر ایجاد میشود حسابرسان توانایی بیشتری در مذاکره پیدا کردهاند. یکی دیگر از حسابرسان در ادامه میگوید به تازگی تیم ما با هیجان زیاد از جلسهای در یک شرکت بازگشت. برای اولینبار در تاریخ بررسی وضعیت یک مودی بزرگ افراد ما صحبت کردند در حالی که طرف مقابل لال شده بود و نمیتوانست به سوالات پاسخ دهد. ما امیدواریم وقتی یک بنگاه صورتحساب را دریافت کرد دیگر بنگاههای موجود در آن صنعت حساب کار دستشان بیاید و شاید حتی درخواست حسابرسی بدهند تا وضعیت مالیاتیشان شفاف شود. این اتفاق در لیبری روی داد، هنگامی که اداره مالیات با کمک بازرسان مالیاتی بدون مرز شرکتهای معدنی را هدف گرفت.
اینگونه حسابرسیها به کندی انجام میشوند و معمولاً با فرآیند واخواست و اعتراض دو سال به طول میانجامند. اولین نمونه حسابرسی که اداره مالیات جامائیکا با همکاری بازرسان مالیاتی بدون مرز انجام داد به پایان خود نزدیک میشود. صورتحساب مالیاتی را میتوان به صورت الکترونیکی پرداخت کرد اما شرکت هنوز باید یک رسید کاغذی را از اداره مالیات دریافت کند. مجموع مبالغ خیلی زیاد نیست. یکی از مقامات میگوید در یک پرونده بزرگ انتظار میرود به طور بالقوه 350 میلیون دلار جامائیکا (6 /2 میلیون دلار) وصول شود. آقای جیمز کارانجا رئیس دبیرخانه بازرسان مالیاتی بدون مرز میگوید به ازای هر دلار هزینه 100 دلار درآمد بیشتر وصول میشود. برنامه بازرسان مالیاتی بدون مرز تاکنون به 52 درخواست کمک از آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین، کارائیب و شرق اروپا پاسخ داده و قرار است تا پایان سال 2020 به 100 منطقه کمک کند. گینهنو پاپوآ تازهترین مورد است که برای شفافسازی موضوعات مالیاتی گروهها به کمک نیاز دارد. این برنامه همچنین به اندونزی در پردازش دادههایی که تحت مقررات جهانی تبادل اطلاعات مالیاتی گردآوری میشوند کمک میکند.
بازرسان مالیاتی بدون مرز باید همزمان با بزرگ شدن متحول شود حداقل به این دلیل که قوانین مالیات شرکتی بینالمللی در حال تدوین هستند. این قوانین بهروزرسانی نشدهاند. شرکتهای چندملیتی به راحتی میتوانند از تناقضات موجود بین قوانین کشورها استفاده کنند و سودهای مشمول مالیات را انتقال دهند یا حتی پنهان سازند. اما بازنویسی قوانین موضوعی پیچیده است. اولین مرحله که تحت هدایت سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه در سال 2015 انجام گرفت موفق شد به چندین نوع از گریز مالیاتی شدید بپردازد اما نتوانست موافقت و اجماع جهانی را برای مالیات بر اقتصاد دیجیتال به دست آورد.
اداره مالیات جامائیکا در نظر دارد یک متخصص بینالمللی دیگر را برای تقویت مهارت در امور بانکداری و مخابرات بهکار گیرد. آقای شولتز با این دو صنعت کمتر آشنایی دارد. اما هرچه اعتمادبهنفس حسابرسان بالاتر میرود نگرانیهای مربوط به اغوای آنها شدت میگیرد. گزارشها نشان میدهند شرکتهای چندملیتی و بنگاههای مشاوره مالیاتی به دنبال آنها هستند. آیا کسی برای مزدور شدن آماده است؟