ماهی ها گریه شان دیده نمیشود، گرگها خوابیدنشان، عقابها سقوطشان، انسانهای حرومزاده ذات پلید و کثیفشان
روزهای قبل تر ذره ای میشد روی حرف کسی که دوسش داری حساب کنی اما الان انچنان خنجری در قبال دوست داشتنت برایت کنار میزارن که پس از سالها وقتی نگاه میکنی به جاش چیزی جز اه نداری بکشی و کلی چرا ها که درقبال هرزگی اون برات پیش میاد ! قدیما میگفتن خدا جای حق نشسته ولی اینقدر حق ها نا حق شده که دیگه خدا هم خسته شده
الان هرکسی که حرومزاده تر باشه و حق دل رو نا حق کنه در اسایش کامل و خنده و سفر زندگی میکنه در مقابلش دل شکسته دیگه جمع شدنش سخته! این ادمها چطوری خنده رو لبهاشون میاد چطوری؟
