سلام به همگی سیزده بدرتون مبارک باشه
اصلا یه سوال؟ دروغ سیزده بدر از کجا شروع شد؟
بیش ازشصت سال است که در ایران، گفتن دروغ سیزده نوروز، یا همان «ماهی آوریل» فرانسویها، از سوی چند روزنامهنگار ایرانی رواج پیدا کرده است. آغازماه آوریل یکروز پیش ازسیزده نوروز میباشد، و این همزمانی دستآویزی شد، که درسیزده نوروز که ویژه جشن، شادی و نیایش برای باران و باروری زمین است، زیرنام شوخی دروغ بگویند.
برای شناخت روز(poisson d’avril) «ماهی آوریل»، باید به جستجو درریشههای اسظورهای ماه آوریل پرداخت. رومیها ماه چهارم سال ترسایی را، که با پایان ماه مارس آغاز میشود، «آپریلیس» = (aprilis) نامگذاری کردهاند، که به زبان لاتین به آن، « آپریر»= (aperire) گفته میشود، «آپریر» به چم باز شدن و شکفته شدن آمده است، در این ماه جوانههای گل و گیاه در زمین شکفته و بارورمیشوند.
دسیموس مانیوس اوسونیوس، (Decimus Magnus Ausonius 310 – 395)، چکامه سرای باستانی، که چامه هایش را به زبان لاتین می سروده است ، نماد آوریل را مرد جوانی نشان میدهد، که تاجی از گلهای کوچک سفید و گیاهان سبز بافته شده بر سر دارد ، ودر کنارش دیگچهای دیده میشود، که در آن گیاهان خوشبو میجوشند.
اوسونیوس، درسرزمینی که هم اکنون استان بوردو، در خاک فرانسه شناخته میشود، زندگی میکرده است . در ایران باستان، سیزدهمین روز هر ماه بنام تیر، نامیده میشد. در اسطورههای ایرانی آمده است، که سرپرست این روز ایزد تیر یا « تیشتری» می باشد. این ایزد به شکل اسبی بود، که با دیو خشکسالی و خشکی، که دیو «اپوش » نام دارد، همواره در نبرد است.
خشکی و بیآبی، زندگی گیاهان و جانوران و آدمی را نابود میکند، و کشور ایران همواره با کمبود آب روبرو بوده است. از اینرو در روز تیر، که روز سیزدهم ماه فروردین است، ایرانیان برای در خواست باران از آسمان، از خانههای خود بیرون میرفتند، و روزی را در دشت و دمن بسر میبردند. و پیروزی تیریا تیشتر را بر دیو اپوش جشن میگرفتند، و به شادی و بازی پرداخته، و بیاد ایزد تیر اسب سواری می کردند.
آناهیتا، ایزد بانوی آب و باروری در نزد نیاکان ایرانیان بوده است. ایرانیان سبزههایی راکه برای نوروز و در خانههای خود سبز کرده بودند، به آبهای روان و جویبارها میسپردند، تا سپاس خود را به آناهیتا پیشکش کنند، و با این کار دانههای بارور، برای روئیدن به آناهیتا باز گردانده می شد.
گره زدن شاخههای گیاهان و سبزهها از سوی دختران نوجوان، نماد پیوند زن و مرد، درروند باروری آدمیان میباشد.
درمصر دیسه نفتیس(Déesse Nephtis )، نماد نیروی اهریمنی در نازایی زمین بود، او همسرتیفون (Typhon)، خدای بدیها و گورها و نازایی بود. دراختر شناسی، دراین روز خورشید از برج «حوت» یا ماهی در آمده، و به برج «حمل» یا بره رفته است.
گفته میشود که لویی سیزدهم پادشاه فرانسه، شاهزادهای از، لورن( Lorrain )، را در دژی در شهر نانسی (Nancy) فرانسه زندانی کرده بود، این شاهزاده توانست در روز نخست ماه آوریل، از زندان بگریزد،وبا شنا از رودخانه مئوز(Meuse) بگذرد، و مردم لورن گفتند: «ماهی که برای نگهداری به فرانسویان سپرده شده بود گریخت.»
در داستان دیگری آمده است، که در ماه آوریل، هنگامیکه ماهیگیران با دستهای تهی و بار کم به ساحل باز میگشتند، مردم بندر برای آنان روی تکههای چوب و مقوا، نقش ماهی را میکشیدند و به آنان میدادند، و ماهیگیران هنگام بازگشت برای اینکه از سوی مردم ریشخند نشوند، به دروغ میگفتند که قایقشان در دریا به گل نشسته و نتوانستهاند ماهی بگیرند، و مردم هم با آوای بلند و شوخی به آنان میگفتند « هاها، ماهی آوریل».
در داستان دیگری آمده است، که در سال ۱۵۶۴ در سده شانزدهم ترسایی، پادشاه فرانسه شارل نهم، بر آن می شود تا آغاز سال نو را که تا آن زمان روز نخست ماه آوریل بود، به روز نخست ماه ژانویه ، که گفته می شد به تاریخ زایش عیسی مسیح نزدیکتر است دگرگون کند. ازآن پس مردم پیشکشهایشان را به یکدیگر، که درآن زمان بیشتر خوراکی بود، در آغاز ماه ژانویه میدادند، و کم کم روز نخست ماه آوریل هم به شوخی به یکدیگر ماهی چوبی یا کاغذی میدادند.
بیشترین روزهای پرهیز از خوردن گوشت درآیین کاتولیک، درماه آوریل و روزپاک میباشد، و آنان در این روزها ماهی میخوردند.
کم کم کارشوخی و ماهی چوبی و کاغذی به گفتن دروغ کشید شد. درسالهای شصت رادیو فرانس اینتر، در گزارشی به دروغ گفت، که یک هواپیمای گالاکسی به گنجایش هزار تن، به رایگان مردم را برای دو روز به نیویورک می برد و باز میگرداند، و از مردم خواسته شد که برای نام نویسی به زیر برج ایفل بروند، در این روز هزاران تن برای سفر رایگان در زیر برج ایفل گرد آمدند، و بیهوده ساعتها رادر زیر باران سپری کردند. در دیگر کشور های جهان نیز چنین اخبار دروغین در رادیو ها و روزنامه ها درج گردیده است.
لقب میگیرد اما در مناطق دیگر تا پایان روز ادامه دارد.
گمانهزنیهای مختلفی در مورد ریشهٔ این رسم مطرح است. یکی از معروفترین آنها پیدایش دروغ آوریل را به اقدام شارل نهم پادشاه فرانسه در سال 1564 نسبت میدهد که در هنگام اصلاح تقویم گریگوری جشنهای سال نو را از اول آوریل به اول ژانویه منتقل کرد. پس از آن مخالفان این تغییر همچنان در روز اول آوریل به دید و بازدید عید میرفتند دوستان و آشنایانشان این افراد را که بر برگزاری عید در روز اول آوریل اصرار داشتند، دست انداخته و سرِ کار گذاشته و آنها را «احمقهای آوریل» مینامیدند.
دروغهای معروف اول آوریل در تاریخ به شرح زیرند:
تلویزیون هلند در دهه 1950 خبر واژگونی برج پیزا را پخش کرد.
درختهای ماکارونی: بی بی سی یک برنامه پانوراما در 1957 پخش کرد که درختهای ماکارونی را در سوئیس نشان میداد. بی بی سی اعلام کرد که سوسکهای ماکارونی که محصولات را از بین میبردند قلع و قمع شدند. بسیاری از مردم با بی بی سی تماس گرفتند و پرسیدند که چگونه درختهای ماکارونی را کشت میکنند. این واقعه در حقیقت از فیلمی به نام St Albans گرفته شده بود.
دروغ هایی مبنی بر بیرون آمدن از خانه: در 1985 روزنامه L.A. Weekly خبری را در روز دروغ آوریل چاپ کرد که بسیاری از مردم توسط آن فریفته شدند.
آلاباما عدد پی را تغییر میدهد: روزنامه New Mexicans for Science and Reason در آوریل 1998 مقالهای را چاپ کرد که توسط فیزیکدانی به نام Mark Boslough نوشته شده و در آن آمده بود که قوه مقننه آلاباما رای داد که ثابت پی تغییر کرده است. این واقعه ظاهرا اولین بار در داستانی به نام غریبهای در سرزمین غریب (Stranger in a Strange Land) تالیف رابرت هاینلاین آمده است.
ترور بیل گیتس: در 2003 خیلی از وبسایتهای کره شمالی و چینی اظهار داشتند که CNN خبر داد که بیل گیتس موسس مایکروسافت در نتیجه 1٫5٪ افت در بورس سهام چین ترور شد. (به هر حال CNN در چین تحریم شد)
آب در مریخ: در 2005 یک خبر در وبسایت رسمی ناسا پخش شد که آب را در مریخ نشان میداد. این تصاویر در حقیقت یک لیوان آب بر روی شکلاتی با نام مارس (Mars Candy Bar) بود که به معنی مریخ است.
پری مرده: در 2007 یک دروغساز در وبگاهش تصاویری را منتشر کرد که جسد یک موجود ناشناخته 8 اینچی را نشان میداد که گفته میشد یک پری مومیایی شده است. او سرانجام پری را در eBay به قیمت 280 یورو فروخت!
شبکه تلویزیونی بیبیسی در سال 2008 گزارشی از کشف نوعی پنگوئن پرنده در قطب جنوب را پخش کرد. در این گزارش یک فیلم تلویزیونی از پنگوئنها و پرواز آنها تا جنگلهای آمازون نیز پخش شد.
زمان استاندارد: در کشورهای مختلف این شوخی آورده شده است که میگوید سیستم زمان به نوعی تغییر خواهد کرد که در آن، واحد زمان بر اساس توانهایی از 10 ذکر میشوند.
کنترل Gmail با حرکات بدن: گوگل در اول آوریل 2011 امکان جدیدی را در سرویس ایمیل خود معرفی کرد که به کمک آن و بدون استفاده از موشواره و صفحه کلید، کاربران به کمک وبکم می توانند به مدیریت ایمیل خود بپردازند و نامههای خود را بررسی کنند.
Google nose: شرکت گوگل در 1 اوریل 2013 امکان جدیدی را تحت عنوان google nose منتشر کرد ، در واقع قرار بود گوگل nose هر بویی را توسط موبایل و رایانه ایجاد کند و کاربران قادر به بوییدن آن باشند !
دروغ سیزده در ایران
بیش ازشصت سال است که در ایران، گفتن دروغ سیزده نوروز، یا همان «ماهی آوریل» فرانسویها، از سوی چند روزنامهنگار ایرانی رواج پیدا کرده است. آغازماه آوریل یک روز پیش ازسیزده نوروز میباشد، و این همزمانی دستآویزی شد، که درسیزده نوروز که ویژه جشن، شادی و نیایش برای باران و باروری زمین است، زیرنام شوخی دروغ بگویند.
اسماعیل پوروالی، روزنامه نگار سرشناس ایرانی که میان همکارانش به آقای مدیر شناخته شده بود، در ماهنامه روزگار نو در اردیبهشت 1370 خورشیدی در پاریس نوشت: « ما شمارهی سیزده فروردین سال 1322 شمسی روزنامهی «نبرد» را یک پارچه به صورت دروغ درآوردیم. یکی از این دروغها، نطقی بود از هیتلر، که در آن بحبوحهی جنگ، دستور آتشبس میداد و این مژدهای بود که همهی مردم از پیر و جوان ، زن و مرد و بزرگ و کوچک را خوشحال میکرد. درکنار این دروغ شادیدهنده، دروغ آزاردهندهای که در آن روز بساط سیزده نوروز خیلی ها را به هم ریخت، خبر فوت «حاج محتشم السلطنه» رئیس مجلس وقت بود، که چون در بین مردم تهران بخصوص بازاریها وجهه و احترام و اعتباری خاص داشت. هزارها نفر راه خانهی او را درپیش گرفتند تا در مراسم تشییع جنازهاش شرکت کنند.» روزنامه نبرد در آن زمان به مدیریت خسرو اقبال اداره میشد، واز همکارانش نیزمی توان، محمود تفضلی، جواد فاضل، حسن ارسنجانی، جهانگیر تفضلی و اسماعیل پوروالی و سه، چهار تن دیگر که در آن قلم میزدند نام برد. اسماعیل پور والی، چند سال پیش در پاریس در گذشت.
یکی از جنجالیترین دروغ آوریل در ایران خبر کج شدن و احتمال سقوط برج میلاد بود که روزنامه شرق در آخرین شماره خود در سال 1383 منتشر ساخت. این شوخی توسط رسانههای اپوزیسیون جدی گرفته شد و به تحلیل آن پرداختند. برخی دیگر نیز آن را به برنامه اتمی ایران نسبت دادند. همچنین قیمت ملک در مناطق اطراف برج نیز برای مدتی کاهش یافت.
حال مشخص نیست چرا با این که دروغ، یکی از مذموم ترین اعمال است، چرا هنوز در برخی فرهنگ ها جا داشته و به آن پرداخته می شود.
دروغ سیزده و آنچه که در موردش نمی دانیم !
به گزارش دلگرم به نقل از ایسنا: موضوعهای مورد بررسی فولکلور و فرهنگ عامه بسیار متنوعند و نوروز و سیزده به در یکی از آنها محسوب میشود. در واقع باورهای عامیانه، جلوهای از فرهنگ عامه یا فولکلور است. عقاید و باورهای انسانها، درست و نادرست، علمی و خرافه، تازه و کهنه، تلخ یا شیرین، زشت یا زیبا، خندهدار یا ملالانگیز، همه و همه ریشه در فرهنگ چندهزار ساله یک تمدن دارد که به مرور زمان یا به همان شیوه اولیه باقی مانده یا دستخوش تغییراتی شده است.
با اینکه عامه مردم دروغ سیزده را باور کردهاند و دیگران را با آن در یک روز سرگرم میکنند اما در بیشتر کتابهایی که به موضوع آداب و رسوم جشنهای ایرانی یا فرهنگ عامیانه میپردازند، به پدیدهای تحت عنوان دروغ سیزده اشارهای نشده است و به نظر میرسد این امر مثل بسیاری از موارد دیگر، یک فرهنگ وارداتی باشد.
با توجه به اسناد تاریخی موجود، ایرانیان همیشه از دروغگفتن منع شدهاند. کهنترین اثر منثور یا لوح درباره دروغ مربوط به دعای کوروش کبیر در تخت جمشید است که به خط میخی و به این معنا برای ما باقی مانده است: «خداوند این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ محفوظ دارد».
در بخشهای گوناگون شاهنامه هم ابیاتی در نکوهش دروغ وجود دارد از جمله خسرو انوشیروان در آغاز پادشاهی خود اعلام میکند: «اگر جفت شود زبان بر دروغ / نگیرد ز بخت سپهری فروغ / سخن کژ ز بیچارگی است / به بیچارگان بر بباید گریست».
در کتاب باورهای عامیانه مردم ایران نوشته دکتر حسن ذوالفقاری با همکاری علیاکبر شیری نوشته شده است: «در فرهنگ عامه، هر گاه کسی حرف کذبی یا کفری بر زبان جاری کند باید استغفار کند و خط بینی بکشد، به این شکل که انگشت اشارهاش را بر زمین پر خاک، سپس روی بینیاش میکشد و اگر کسی به دروغ به یکی از اسمای مقدس یاد کند و بلایی بر او نازل نگردد، میگویند از خدا برگشته است. همچنین زنی که باردار است نباید حسد ورزد یا دروغ بگوید چون در دوران بارداری این اعمال زشت باعث میشود که روزی و نعمت خداوند از او دور شود.»
همچنین آمده است: «زمانی که شخص رنگرز موفق به ساخت رنگ مورد نظرش نشود، میگویند «خُم رنگرزی ورگشته» و اگر دروغ بزرگ و باورنکردنی در شهر شایع شود وضع به حالت عادی برمیگردد.»
برخی جامعهشناسان، دروغ سیزده را زیرگروه جامعهشناسی شایعه میدانند. از نظر برخی تحلیلگران رویکرد روانشناختی شایعه (آلپورت و پستمن) عوامل گوناگونی موجب شکلگیری رواج شایعه میشوند که تمایل برای رفع ابهام، یکی از آنهاست. از موافقان با دیدگاه آلپورت و پستمن میتوان به میلر، رابرت رنپ، فورستر و اجکا اشاره کرد. آنان هم معتقدند وجود ابهام (فقدان اطلاعات) در مورد موضوعات مهم در بین گروههای متجانس مثل مردم یک شهر، یک یگان نظامی و ... موجب رواج سریع شایعات میشود.
گفته میشود سه عامل اصلی در فرآیند شکلگیری شایعه وجود دارد: شایعه غالباً از طریق صحبتها و مکالمات شخصی افراد منتقل میشود بدون اینکه این امر نیازمند دلیل و برهان باشد. شایعه عمدتاً مربوط به وقایع و رویدادهای مهم، اشخاص مشهور، مسئولان، مردم، سازمانها و نهادهای مهم است. شایعه خبری است که در نتیجه مباحثات گروهی به صورت بازسازیشدهای در آمده است.
دکتر محمدباقر تاج الدین - جامعهشناس و استاد دانشگاه - معتقد است: «درباره وقوع شایعه در جامعه ایران هنوز پژوهشهای دقیق و علمیای صورت نگرفته است و هرگونه اظهار نظر در این زمینه صرفاً در حد برخی پیشفرضها و محصول برخی تأملات مربوط به هر رشته علمی بوده و برای اظهار نظر دقیقتر ضرورت دارد که پژوهشهای جدیتری صورت بگیرد. شایعه و شایعهپراکنی تقریباً در تمامی جوامع وجود دارد و نمیتوان آن را خاص برخی جوامع دانست اما میتوان گفت که شایعه در برخی جوامع بیشتر از سایر جوامع رواج دارد و این موضوع به شرایط روانی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن جوامع بستگی دارد. نکته مهم در این زمینه این است که برخلاف تصور معمول و رایجی که وجود دارد شایعه را فقط افراد نمیسازند بلکه در موارد زیادی مشاهده شده که برخی گروهها، سازمانها، نهادها، بنگاههای اقتصادی و حتی دولتها با اهداف خاصی شایعهپراکنی میکنند. باید بررسی و واکاوی کرد مشکل کجاست که تا این حد و اندازه شایعههای گوناگون در ایران رواج مییابد و میلیونها نفر را درگیر میکند و ذهن و روان آدمیان را مورد تاخت و تاز قرار میدهد و صد البته عواقب بسیار جبرانناپذیری را هم به همراه دارد.»
او برخی دلایل بروز و رواج شایعه در جامعه را به صورت فهرستوار این چنین بیان میکند: «سنخ روانی ایرانیان به گونهای است که عموماً عادت به بزرگنمایی برخی مسائل داشته و بر همین اساس به طور خودکار برخی شایعهها را رواج میدهند. ایرانیان عموماً دارای روحیه دیونوسوسی هستند که محصول شادی، سرمستی، شور و هیجانات بوده و این روحیه را کم و بیش در طول تاریخ هم به نمایش گذاشتهاند. چنین روحیهای تا حدود زیادی از نظم، ترتیب و عقلانیت دوری میجوید و هر مطلبی را بدون تأمل و تعمق میپذیرد و کمتر آن را به محک خرد و عقل میسنجد. این گونه است که بارها و بارها در اماکن عمومی و سایر مکانها مشاهده میشود که کسی مطلب بی پایه و اساسی را میگوید و بقیه هم بدون تأمل و تفکر آن را سریعاً میپذیرند و صد البته به دیگران هم منتقل میکنند و برخی مطالب نادرست و غلط در جامعه شیوع پیدا میکند. شرایط تاریخی یکی دیگر از این عوامل است. کشور ایران به دلایل تاریخیای چون حملات و یورشهای گستردهای که به خود دیده و همچنین به دلیل اینکه در تاریخ گذشته خویش در ذیل حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی بوده لذا پنهانبودن بسیاری از امور در چنین حکومتهایی مستعد شایعهسازی و شایعهپراکنی بوده است و به گونهای این مشکل فرهنگی و تاریخی همچنان در جامعه رواج دارد. از طرفی رواج شایعه در جامعه ایران نوعی التیامبخشی برای رنجها و مشکلات است. چرا که عموماً نهادها و سازمانهایی برای پاسخگویی به انبوه مشکلات و مسائل وجود نداشته و حقیقتاً اگر پاسخگویی منطقیای در این زمینه وجود داشته باشد، به احتمال زیاد برخی از این شایعهها خودبهخود برطرف شده و زمینه بروز و ظهور نخواهند یافت. در بسیاری از مواقع بنا به برخی اقتضائات افراد، گروهها و جناحها برای حذف و شکست رقبا دست به شایعهسازی میزنند تا از این طریق بتوانند حریف را از میدان رقابت بیرون کنند و از این طریق به اهداف خاصشان دست یابند. در ایران نهادها و سازمانهای دولتی و حتی غیردولتی، خود را کمتر موظف به پاسخگویی شفاف و منطقی دانسته و با این کار زمینه را برای بروز انواع و اقسام شایعات فراهم ساختهاند. به عبارت دیگر، پنهانکاری نهادها و سازمانها یکی از مهمترین دلایل بروز و ظهور شایعه در دنیای امروز است. همچنین در جامعه ایران افراد عموماً گرفتار فرهنگ شفاهی بوده و کمتر به دنبال ایجاد فرهنگ مکتوب هستند و اساساً فرهنگ شفاهی بر فرهنگ مکتوب غلبه دارد. به این معنا که ایرانیان عموماً مباحث شفاهی را بر مطالعه و تأمل و تحقیق ترجیح میدهند و این چنین فرهنگی بسیار زمینه را برای بروز و ظهور فرهنگ شایعه تقویت میکند.»
تاثیرات اجتماعی دروغ سیزده
اما دروغ سیزده چه تاثیرات اجتماعی میتواند به همراه داشته باشد؟ دکتر فریده مجیدی - مردمشناس و جامعهشناس - در اینباره به ایسنا میگوید: «به نظر میرسد تاریخِ موضوع دروغ سیزده در ایران به بیش از شصت سال پیش میرسد که از سوی چند روزنامهنگار ایرانی رواج پیدا کرده است. آغاز ماه آوریل یک روز پیش از سیزده نوروز است و این همزمانی، دستآویزی شد که در سیزده نوروز که ویژه جشن، شادی و نیایش برای باران و باروری زمین است، زیر نام شوخی سیزده با مردم و دیگر رسانهها شوخی کنند و شمارهٔ سیزده فروردین سال ۱۳۲۲ شمسی یکی از روزنامههای آن زمان را یکپارچه به صورت دروغ درآوردند. مشابه مراسم دروغ سیزده که در روز سیزده به در همراه با شوخی و خنده از سوی دوستان و اعضای خانواده و نزدیکان انجام میگیرد، مراسم دروغ اول آوریل در برخی کشورهای اروپایی و همچنین اول ماه نیسان است که در ترکیه نیز انجام میگیرد. دروغ سیزده حالت شوخی دارد و در مبحث جامعهشناسی شایعه جا میگیرد. به عبارتی دروغ سیزده به در نوعی شایعه است که از روی شوخی یا قدرت شکل میگیرد.»
او خاصیت دروغ سیزده را مبهمبودن آن عنوان میکند: «وقتی دروغ سیزده به زبان آورده میشود، شنوندگان را دچار ابهام میکند و اگر سریع لو نرود، گوینده به نوعی امتیاز و قدرت میگیرد که توانسته شوخی را انجام دهد که دیگران به سرعت پی به صحت و سقم آن نبرند. البته تا قبل از پایان روز دیگران را در جریان شوخیبودن مطلب میگذارند. اگر دروغ سیزده ریشه ایرانی داشت حتما پژوهشگرانی که در زمینه فرهنگ عامه کار میکردند به آن میپرداختند اما اشارهای به آن نشده و به احتمال زیاد یک فرهنگ وارداتی است.»
چرا دروغی مثل سیزده در یک جامعه شکل میگیرد و از آن استقبال میشود؟
این عضو هئیت علمی پژوهشکده مردمشناسی به این پرسش چنین پاسخ میدهد: «در واقع دروغ سیزده برخی از خصوصیات اخبار زرد را دارد و در عین حال تفاوتهایی هم با آن دارد. دروغ سیزده محدود به یک روز است و خیلی سریع ابهامزدایی میشود. از طرفی در فرهنگ شفاهی شکل میگیرد و در یک گروه خاص مطرح میشود و با اخبار زردی که مکتوب میشوند تفاوت دارد. این دروغ میتواند به صورت شوخی یا از موضع قدرت باشد. اگر فردی بتواند دروغی را مطرح کند که تا شب روشن نشود برای او نوعی پیروزی به همراه دارد چون دروغ خوبی گفته است. اما اگر دروغی که فرد گفته زود لو برود به عبارتی فرد در کارش شکستخورده محسوب میشود چون نتوانسته کارش را خوب انجام دهد. ورود به سال نو یک مراسم گذار است یعنی وارد سالی میشویم که درباره اتفاقات پیش رو چیزی نمیدانیم و با اینکه این نو شدن جشن و شادی را به همراه دارد اما با نوعی اضطراب و استرس هم همراه است و حالت هیجانی را در افراد ایجاد میکند. دعاهای ابتدای سال هم بیانگر همین موضوع است و همه آرزو میکنند سال جدید پر از دگرگونی و حال خوب باشد. به عقیده من شاید افراد سعی میکنند به وسیله یک دروغ، سایه نحس موضوع دیگری را از بین ببرند مثل روز سیزده به در که با دروغ همراه میشود تا نحسی روز سیزدهم را به وسیله آن از بین ببرند. شاید مسئله اشاعه فرهنگی در موضوع دروغ سیزده مطرح است و گفته میشود زمانی که شارل نهم هم میخواسته تقویم را از ماه آوریل به ژانویه تغییر دهد دروغ آوریل شکل گرفته. به احتمال زیاد این موضوع به فرهنگهای دیگر نیز سرایت کرده است.»
تضمینی مو بکار و قسطی پرداخت کن | «تخفیف 3میلیونی» تا پایان هفته
نحسبودن عدد سیزده یا روز سیزدهم فروردین هم یکی دیگر از باورهایی است که مردم عامه آن را به زبان میآورند و در بسیاری از منابع به آن اشاره شده است.
در کتاب باورهای عامیانه مردم ایران به نحس بوده عدد سیزده هم اشاره شده است: «سیزده را نحس میدانند و هنگام شمارش اعداد از ذکر سیزده خودداری میکنند و به جای سیزده میگویند یازده، دوازده، زیاده. برای رفع نحوست سیزده هنگام شمردن به جای سیزده میگویند زیاده و در پیمانهکردن خرمن هنگام رسیدن به اعداد نه تا سیزده آنها را تکرار نمیکنند و در عوض عدد ماقبل را دوبار میشمارند. چون اعتقاد دارند که این اعداد نحس هستند. روزهای سیزده ماه را نحس میدانند. همچنین روز سیزدهم فروردین جزو روزهای نحس آورده میشود و رسم دارند که صبح زود همین روز خانوادهها باید هرکدام مقداری آتش در پشت پلاسهای خود روشن کنند تا نحسی این روز از بین برود.»
به نظر میرسد سیزدهگریزی و ترس از آن مختص ایرانیان نیست و در فرهنگهای مختلف وجود دارد. اصطلاح یونانی «سیزدههراسی» نشانگر گستردگی و نفوذ این باور است. این باور آنقدر قوی است که بسیاری از هتلهای بزرگ دنیا یا دوازده طبقه هستند یا اگر میخواهند بیشتر از دوازده طبقه باشند، نام طبقه سیزدهم را نمیبرند چون بسیاری از مردم، ماندن در طبقه یا اتاق سیزدهم را نمیپذیرند. همچنین اغلب فرودگاهها گیت سیزدهم ندارند.
درباره منشا ایجاد این باور اظهارنظرات زیادی شده است؛ از جمله آنکه میگویند چون یهودا که به حضرت عیسی (ع) خیانت کرد، سیزدهمین عضوی بوده که در شام آخر حضور داشته است، پس از آن زمان سیزده نحس شده است.
البته سیزده در همه فرهنگها نحس نیست و در فرهنگهای باستانی چین و مصر نشانه شانس است. مصریان باستان فلسفه زندگی را طیکردن مراحل و رسیدن به تکامل معنوی میدانستند. این مسیر معنوی سیزده مرحله داشته که دوازده مرحله آن در این دنیا و مرحله سیزدهم آن در دنیای دیگر و پس از مرگ بوده است بنابراین شماره سیزده نماد مرگ شده است. اما مرگ نابودی و تباهی تلقی نمیشده، بلکه یک انتقال باشکوه و مطلوب بوده است. اکنون هر چند تمدن مصر از بین رفته، نماد مرگ برای سیزده باقی مانده و این عدد نشانه مرگ، ترس و نحسی شده است.
در قانون حمورابی که از زمان بابلیهای باستان به جا مانده، قانون شماره سیزده وجود ندارد و بعد از قانون شماره دوازده، قانون شماره چهارده آمده است. معلوم نیست که چرا بابلیها سیزده را تا این حد نحس دانستهاند. شاید علت آن از این امر ناشی میشود که در بیت سیزدهم سرود روحانی «ایشتر» که شعر حماسی بابلیهاست نام الهه مرگ آمده است که خوشایند نیست.
باورها عقاید پیشینیان در تمامی جنبههای زندگی از تولد تا مرگ بوده که گاهی خرافی و گاهی درستند. در مقابل باور قوی افراد، بسیاری هم دروغ سیزده یا نحس بودن این روز را خرافه میدانند و به آن اعتقادی ندارند.
من این مطلب رو ننوشتم دوستان فقط خواستم سیزده بدر یه چیزی گذاشته باشم،منبع مطلب اینجاست
پ.ن ولی من هنوز جذابیته دروغ گفتن در یک روز موعود رو درک نمیکنم