این گفتگو بین طاهره خواجهگیری و حمیدرضا احمدی صورت گرفته است. این گفتگو به مناسبت ده سالگی بازار انجام شده است.
زمانی یک صنعت یا اکوسیستم ساخته میشود که شبکهسازی، برقراری ارتباط و آشنایی بین افراد و اعضا و اجزای مختلف آن صنعت یا اکوسیستم ایجاد شود و اجزای آن در تعامل با یکدیگر قرار بگیرند. برگزاری رویدادها یکی از مهمترین راهکارها برای رسیدن به این هدف است. در این گزارش و در گفتوگو با حمیدرضا احمدی، از بنیانگذاران همفکر و برگزارکنندههای رویداد استارتآپویکند در ایران، به بررسی اهمیت رویدادها در صنعت برنامهها و بازیها و اکوسیستم استارتآپی ایران پرداختهایم.
برگزاری رویدادهای بزرگ در صنعت برنامه و بازی موبایلی چه تاثیری در پیشرفت این صنعت در سالهای اخیر داشته و بزرگترین اثرات چنین رویدادهایی چه بوده است؟
رویدادها دو ویژگی خاص برای ساختن هر جامعهای (کامیونیتی) دارند؛ یکی اینکه هیجانی دارند و این هیجان به این دلیل است که اتفاقی رخ میدهد که ارزش خبری و پیآری دارد، عکس تهیه میشود و گزارش نوشته میشود و... و مهمتر اینکه افرادی را دور هم جمع میکند.
خود دور هم جمعشدن افراد هم مزیتهایی دارد. مثلا این افراد با همدیگر آشنا شده، صحبت میکنند و با هم مرتبط میشوند که این نکته اکوسیستم یک حوزه را چند قدم جلوتر میبرد و دیگر اینکه ناخودآگاه آن رویداد اعلام میکند که افراد متخصص آن حوزه، چه کسانی هستند. یعنی تعدادی لیدر برای آن حوزه معرفی میشوند.
آن زمان مربیانی که برای رویداد استارتآپویکند دعوت میکردیم، خیلی با هم بحث یا به اصطلاح کلکل داشتند که چه کسی بهعنوان مربی این رویداد اسمش درج میشود یا چه کسی رئیس مربیان است. یا اگر فردی را برای استارتآپویکند دعوت نمیکردیم، قهر میکرد که چرا اسمش نیست و حضور ندارد. یعنی چنین رویدادهایی تا این اندازه در معرفی افراد بهعنوان یک متخصص یا لیدر موثر بودند و به شکلگیری یک صنعت منجر میشدند. هر اعتباری که به یک مربی میرسید، چندین برابر امروز ارزش داشت چون سالهای آغازین این صنعت بود. آن رویدادها در آن حالتی که افراد هنوز حوزه را نمیشناختند، از اهمیت زیادی برخوردار بودند.
بزرگترین رویدادهایی که در صنعت برنامهها و بازیهای موبایلی در این سالها شاهدش بودهاید، کدام است؟
تا وقتی که کانون کارآفرینی بود یعنی تا حدود سال ۹۴، جدا از رویدادهایی که ما برگزار میکردیم، رویداد استارتآپ گرایند برگزار میشود. بهطور کلی همفکر، استارتآپویکند و جشنواره وب از بزرگترین رویدادهای این حوزه بودند. بعد از اینکه کانون کارآفرینی تعطیل شد، جای خاص و متمرکزی برای برگزاری رویداد نبود و به همین دلیل از آن زمان به بعد، همه آستین بالا زدند و تلاش کردند که رویداد برگزار کنند. یعنی به نوعی مرکزیتزدایی شد و به نظر من اینکه برگزاری رویداد از حالت مرکزیت کانون کارآفرینی بیرون آمد و بین همه پخش شد، اتفاق خوب و مثبتی بود. چون تا آن زمان نیاز بود که کانون رویداد برگزار کند تا ادبیات این حوزه به اصطلاح جا بیفتد اما بعد از آن، دیگر نیازی نبود که رویدادها از طرف یک مرکز خاص برگزار شوند. بنابراین با مرکزیتزدایی، رویدادهای زیادی برگزار شد؛ برخی ساخته ایدهپردازی خود ما ایرانیها بودند و ایده برخی هم از رویدادهای جهانی گرفته میشد.
مسئله دیگری که در آن سالها وجود داشت این بود که به دلیل اینکه به استارتآپ ویکند به دلیل خارجی بودن یا هر چیز دیگری ایراد میگرفتند، دیگر کسی برای گرفتن مجوز از رویدادهای خارجی و برگزاری آن در ایران، اقدامی نکرد و به همین دلیل بیشتر رویدادهای دانشگاهی و دورهمیهای کوچک با اسمهای مختلف برگزار شدند و هیچکدام برندینگ ویژهای کسب نکردند.
بنابراین میتوانم بگویم که از حدود سال ۹۱، رویدادهای بزرگ با مرکزیت کانون کارآفرینی برگزار میشد و از سال ۹۵ به بعد، رویدادهای کوچک و پخششده برگزار میشد.
مزایا و مضرات این رویدادها برای این صنعت نوپا در ایران چه بوده است؟
مهمترین مزیتهای این رویدادها این بود که به شکلگیری صنعت و آشناکردن افراد با مفاهیم و ادبیات کارآفرینی کمک زیادی کردند. ایجاد شبکههای ارتباطی بین افراد خبره و افراد ناآشنا با این حوزه و لیدرها و مربیان از دیگر مزایاهای برگزاری این رویدادها بود. دورشدن از استانداردهای جهانی و رسوخ سلیقهها در روند برگزاری رویدادها را میتوان از مضرات آن برشمرد.
این رویدادها تفاوتشان با رویدادهای دولتی به چه صورت است؟
به نظر من بحث رویدادهای دولتی و غیردولتی مطرح نیست. بلکه باید از رویدادهای بینالمللی و رویدادهای محلی یا بومی حرف بزنیم. رویدادهای بینالمللی مثل استارتآپویکند شور و انرژی ویژهای داشتند و ما به سطح بینالمللی وصل بودیم. مثلا کسی که در رویداد استارتآپویکند شرکت میکرد، کد تخفیفهایی از استارتآپویکند جهانی برایش ارسال میشد که بتواند از سرویسهای امثال گوگل و... با تخفیف استفاده کند. همچنین در آن زمان یک بار در سال، هفته کارآفرینی جهانی داشتیم که در این هفته مثلا ۱۲۰ شهر جهان همزمان رویداد استارتآپویکند را برگزار میکردند و در ایران هم این رویداد در چندین شهر برگزار میشد. از جمله نتایج این رویداد بینالمللی این بود که برندگان ایرانی با برندگان قاره آسیا در رقابت قرار میگرفتند و برندگان قاره آسیا با برندگان جهانی و... بنابراین هیجانبرانگیز بود چون افرادی هم که جذب حوزه تکنولوژی میشوند، افراد گلوبالیستی بوده که همیشه آپدیت هستند و برایشان مهم بود که در رویدادی شرکت میکردند که همزمان افرادی در کشورهای دیگر هم در آن حضور دارند.
ما در کانون کارآفرینی یکی از سدهایی بودیم که جلوی تقلیل استارتآپویکند قرار داشتیم. یکی از چالشهای که در آن زمان هنگام برگزاری استارتآپویکند داشتیم این بود که در دانشگاهها یا هر جای دیگری که برگزار میشد، اساتید دانشگاه و داوران و مربیان پیشنهاد میدادند که مثلا این رویداد باید جور دیگری قضاوت شود، استارتآپهای دیگری باید در آن حضور داشته باشند، موضوع باید چیز دیگری باشد و... این افراد مثلا رئیس یا استاد دانشگاه بودند. ما باید جلوی این نظرات میایستادیم. اما انتظار داشتند که ما به آنها چشم بگوییم. اما ما میدانستیم که نباید چنین تغییراتی ایجاد کرد چون آنها با اهداف استارتآپویکند آشنا نبودند. بعد از اینکه از نهادهای مختلف گفتند که دیگر نباید از عنوان استارتآپویکند استفاده کنید و نامش را تغییر دادند و مثلا شد بوتکمپ کارآفرینی و... انجام چنین تغییراتی هم برای آنها آسان شد و چون به خارج از ایران وصل نیست، دخل و تصرف زیادی در این رویدادها ایجاد شد و استانداردهای جهانی رعایت نشد.
رویدادهایی که به دنبال اجازه و مجوزهای دولتی هستند، بعضا ماهیت اصلیشان مخدوش میشود. مثلا رویدادهایی چون راه ابریشم که بنیانگذارانش خواستند مجوزهای دولتی بگیرند که مثلا مهمان خارجی داشته باشند و با دنیا وصل شوند، مجبور بودند که با معاونت علمی هماهنگ باشند که مشکلی برایشان بهوجود نیاید. بنابراین از استانداردهای جهانی فاصله گرفتند.
تمایز همفکر با این رویدادها چه بود که همیشه مورد استقبال قرار قرار گرفته است؟ خروجی رویداد همفکر را چه میدانید؟
ما همفکر را برعکس استارتآپویکند ستاپ کردیم؛ استارتآپویکند، رویدادی است که اجرای سختی دارد، تبلیغات و اسپانسر میخواهد و آدمهایی را بهعنوان مربی و... معرفی میکند. همفکر دقیقا برعکس است و دلیل مهم پایداری همفکر، شبکهسازی و ارتباطسازی آن بین افراد است.
همفکر خیلی راحت و به جایی اینکه یکی دو بار در سال باشد، هر هفته برگزار میشود. فرد خاصی در آن معرفی نمیشود و خودمان را هم معرفی نمیکنیم، سخنران ندارد البته شاید در برخی شهرستانها به فراخور حالوهوای آنجا، بعضا در ابتدای همفکر سخنرانی هم داشته باشند. مهم این است که آدمها با هم وصل شوند. آسانی مدل اجرای آن موجب شده تا در شهرهای دیگر هم از آن استقبال شود و هر هفته برگزار شود.
یکی از مسائل مهم این است که رویدادهایی که در حوزههای دانشگاهی یا با کمک نهادهای دولتی برگزار میشوند، معمولا از آنها انتظار خروجی مستقیم میرود. درحالیکه ما در همفکر چنین انتظاری نداریم و همفکر صرفا محلی برای شبکهسازی است. بنابراین مهمترین خروجی همفکر ایجاد ارتباط، همفکری و شبکهسازی است.
کرونا چه درسهایی به برگزارکنندگان رویدادها در این صنعت داده است و بعد از کرونا شاهد چه نوع رویدادهایی خواهیم بود؟
درسهای کرونا هنوز ادامه دارد و مدتزمان زیادی باقی مانده که ما متوجه شویم که دقیقا چه باید بکنیم. در پس ذهن همه هم این نکته هست که اگر به یک فرمول خوب برای برگزاری رویدادها برسیم، آیا بعد از کرونا به رویدادهای آفلاین برمیگردیم یا نه.
اما کرونا موجب شده تا هزینه برگزاری رویدادها کاهش یابد، قیمت بلیطها کمتر شود و با کاهش قیمت بلیطها، انگیجمنت آدمها افزایش یافته است. براساس تجربه خود ما، طی یک سال اخیر، میزان رویدادها نسبت به سال قبل، کاهش یافته و حتی به یک سوم رسیده اما تعداد افرادی که در رویدادها شرکت میکنند، افزایش یافته است.
نکتهای که در این زمینه باید مدّ نظر قرار بگیرد، بحث نتورکینگ و شبکهسازی است. ما در این زمینه اقداماتی داشتهایم که مثلا افراد شرکتکننده پروفایل بسازند و با هم در ارتباط باشند اما هیچ چیزی جای ارتباط رودررو را نمیگیرد و برقراری ارتباط اینترنتی سخت است هر چند غیرممکن نیست. الان ابزارهایی ایجاد شده که شبکهسازی و ارتباط را کمی هیجانانگیزتر از آنچه ما الان داریم، میکند. اما بههرحال اینکه افراد بخواهند بهصورت مجازی ارتباط برقرار کنند، بیشتر نوعی مکمل برای ارتباط رودررو است و من فکر میکنم که ارتباط آنلاین نمیتواند جای ارتباط رودررو و فیزیکی را بگیرد.
مدل فعلی بیشتر برای زمانی مناسب است که مثلا رویدادی در سال گذشته برگزار شده و شما امسال، هم لیستی از شرکتکنندههای اینترنتی سال قبل دارید که میتوانید با آنها ارتباط مجدد بگیرید و هم لیستی از شرکتکنندههای حضوری که آنها را ملاقات کنید.بنابراین هر چقدر هم که حوزه آنلاین به افراد ابزار بدهد، باز هم کاربران خواهان رویدادهای حضوری هستند.
فکر میکنید رویدادهای این صنعت در آینده چطور میتوانند از کیفیت بالاتری برخوردار بشوند و روی چه نکاتی باید تاکید داشته باشند؟
رعایت استانداردهای جهانی، از مهمترین دلایل افزایش کیفیت هر رویداد است. مزیتی که رویدادهای بینالمللی داشتند این بود که ما میانبر میزدیم و به لحاظ برندینگ، روی برندی که آنها قبلا طی چندین سال ساخته بودند، سوار میشدیم. یعنی هنگامی که در استارتآپویکند حاضر میشدیم، به تعداد زیادی از شرکتها و افراد و کسبوکارهای بزرگ و کوچک وصل میشدیم.
نکته دیگر اینکه برای برگزاری رویداد بومی یا محلی باید صبور باشید. اول باید به این نکته توجه داشته باشید که آیا میخواهید رویداد را ۱۰ سال یا ۱۵ سال ادامه بدهید یا خیر. چون ساختن و جمعکردن و اعتبار ایجادکردن، با یکی دو بار برگزاری رویداد بهدست نمیآید. بنابراین ساختن رویدادی که استمرار داشته باشد و اعتبار بسازد، به صبر و تحمل و تلاش زیادی نیاز دارد تا هر سال بهتر از سال قبل برگزار شود.
ما کارهایی را که در کانون کارآفرینی انجام دادیم، بیشتر مدیون پروژه اولدر کلرادو و برتفلد و کتابی که به نام استارتآپ کامیونیتیز دارد، هستیم. بنابراین برگزارکنندگان رویدادها باید به این نکات مهم توجه داشته باشند؛ براساس این کتاب، برای ساختن کامیونیتی چهار اصل اساسی نیاز است؛ نخست اینکه باید بدانیم که رهبر اکوسیستم کارآفرینان هستند و نه شرکتها و نه امثال کانون کارآفرینی. دوم اینکه یک برنامه 20ساله باید داشته باشیم که هر سال یک پله جلوتر بیاید و رشد بیشتری بکند. اصل سوم این است که هر کسی که علاقه و انگیزه دارد، امکان ورود به اکوسیستم را داشته باشد.
اصل چهارم مربوط به برگزاری رویدادهای متنوع برای آشناکردن طیفهای مختلفی از آدمهاست. یعنی در چنین رویدادهایی هم مربیان حضور دارند، هم سرمایهگذاران، هم آدمهایی که در آغاز راه هستند و هم با تجربهها و...