ویرگول
ورودثبت نام
tmuanjoman
tmuanjoman
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

زیستن در دایره‌ی حقیقت

#آرشیو ۹۸/۰۷/۱۵
آبتین گلکار
عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی

قدرت بی‌قدرتان
واتسلاف هاول / ترجمه‌ي احسان کیانی‌خواه، نشر نو، ۱۳۹۸، ۱۶۴ صفحه، ۲۱ هزار تومان

واتسلاف هاول، نویسنده و رئیس‌جمهور فقید چک، را می‌توان نمونة بسیار موفقی دانست از نویسند‌ه‌ي روشنفکری که وقتی پا به عرصه‌ی سیاست می‌گذارد نیز همچنان به اصول و آرمان‌های انسانی خود پایبند می‌ماند. هاول در سال ۱۹۸۹، به دنبال برکنار شدن سریع و صلح‌آمیزِ حزب کمونیست از حاکمیت چکسلواکی، نخستین رئیس‌جمهور این کشور شد و در ۱۹۹۳، به همراه آلکساندر دوبچک، رهبر اسلواک‌ها، با آن‌که هیچ‌کدام تجزیه‌ی چکسلواکی را به صلاح نمی‌دانستند، به خواست مردمی که به این تجزیه رای دادند گردن نهادند و باز بی‌هیچ خشونتی مقدمات تجزیه‌ي کشورشان به دو کشور چک و اسلواکی را فراهم کردند.

هاول سال‌های سال به شکل‌های مختلف با استبداد و سرکوب حکومت کمونیستی مبارزه کرد. کتاب «قدرت بی‌قدرتان»، که هاول آن را در سال ۱۹۷۸ نوشته است، از آن زمان تأثیر عمیقی بر رشد خودآگاهی اجتماعی و سیاسی شهروندان کشورهای مختلف، به ویژه در اروپای شرقی گذاشته است. بحث اصلی که نویسنده در این کتاب مطرح می‌کند آن است که هر فرد عادی، هر قدر هم دور از حلقه‌ی قدرت باشد، می‌تواند با رفتارهای شخصی و اجتماعی خود بر کل وضعیت جامعه تأثیر مثبت (یا منفی) بگذارد. هاول مهم‌ترین وظیفه‌ي هر فرد را «زیستن در دایره‌ی حقیقت» می‌داند، به این معنی که فرد، در هر شرایطی، بکوشد به اصول اخلاقی خود پایبند بماند و از تن دادن به دروغ و ریا و فریبکاری‌هایی که شرایط به او تحمیل می‌کند، بپرهیزد، حتی اگر به همین دلیل ناگزیر شود دشواری‌هایی را به جان بخرد. به باور هاول، زیستن در دایره‌ی حقیقت «تلاشی است برای بازیافتن حس مسئولیتی که خود شخص به اختیار خویش برای خودش معین می‌کند. به عبارت دیگر، این سبک زندگی آشکارا عملی است اخلاقی، نه صرفاً به این دلیل که بهای گزافی دارد، بلکه چون اصولاً برد شخصی در چشم‌اندازش نیست. این خطر کردن شاید منجر به بهبود کلی اوضاع بشود یا نشود، و دلخوشی به بار بیاورد یا نیاورد. [...] و دشوار بتوان شخص معقولی را در نظر آورد که پا در این مسیر بگذارد بدین امید که ایثار امروزش پاداشی فردایی در بر خواهد داشت» (ص.۶۴). ولی اگر راه چاره‌ای برای جوامعِ گرفتار بحران اخلاقی متصور باشد، مؤثرترینش شاید عملِ همین معدود اشخاص معقول باشد که بی‌هیچ چشم‌داشتی و فقط با هدف «اخلاقی زیستن» از هم‌رنگ شدن با جماعت بی‌اخلاق سر باز می‌زنند. هاول، برای همین کنش‌های جزئیِ مردم عادی و روشنفکران و غیرسیاستمداران در جوامع توتالیتر ارزش بسیار بیشتری قائل است تا جنبش‌های سازمان‌دهی‌شده و کنش در قالب تشکل‌های حزبی و سیاسی؛ به عبارت دیگر، به باور هاول، «یک نظام بهتر خودبه‌خود تضمینی برای یک زندگی بهتر نیست. در واقع برعکس: فقط با ایجاد یک زندگی بهتر است که یک نظام بهتر پرورانده می‌شود» (ص.۷۷).

محتوای کتاب هاول می‌تواند، در هر کشوری و در هر زمانی، تلنگری به ذهن خوانندگان بزند و به آنان انگیزه دهد که برای ماندن و زیستن در «دایره‌ی حقیقت» از هزینه دادن نترسند و این اصل به‌ظاهر ساده و بدیهی، ولی فراموش‌شده را به یادها بیاورد که دانشجو در برابر استاد و دانشگاه، کارمند در برابر رئیس و سازمان، مأمور در برابر مافوق، شهروند در برابر دولت، «بی‌قدرت» نیستند، بلکه می‌توانند و باید، با ماندن بر سر اصول اخلاقیِ خویش و پذیرفتن هزینه‌های آن، در قدرت نامشروع بالادستی‌ها رخنه بیندازند، و برعکس، اگر تسلیم این قدرت شوند و از روی مصلحت‌اندیشی از اصولشان عقب بنشینند (کاری که اکثریت همیشه انجام می‌دهند)، فقط به استحکام مواضع دروغ و زور کمک کرده‌اند و جامعه را از بهبود و سامان یافتن دور ساخته‌اند.

◾️نشریه و پادکست آذر، انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو دانشگاه تربیت مدرس

قدرت بی‌قدرتانزیستن در دایره‌ی حقیقتواتسلاف هاولدر برابر استبدادمعرفی کتاب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید