کودکانی که اسباب بازی های کمتر دارند اجتماعی تر و خلاق تر هستند.در ادامه یک سری از فواید کم بودن اسباب بازی برای کودکان را مطالعه کنید.
کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند مغز شان خلاق تر می شود. این کودکان با اشیاءیی که اطراف خود می بینند، حتی با یک چوب می توانند خیال پردازی کرده و خود را سرگرم کنند. (شرایطی ایجاد کنید تا کودکان با طبیعت ارتباط بیشتری داشته باشند. مثلا کودکان را به روستاها ببرید تا حیوانات، گیاهان و درختان و مورچه ها رو ببینند. زندگی و محیط و غذای آن ها را برای کودکان توضیح بدهید.قطعا کودکانی که با طبیعت ماٌنوس هستند محبت و منش و متانت و خوش رویی در آن ها بیشتر دیده می شود.بسیار بر آینده آن ها تاثیر گذار خواهد بود.توصیه می کنم حیوانات خانگی داشته باشید تا حس محبت کودکان به حیوانی یا چیزی کوچک تر از خودش را تجربه کند، مانند عروسک یا ماشین که موجود بی جان نباشد، که محبت به چیزی می کند که این حس یکطرفه است و بازخوردی از آن نمی بیند.غذا دادن و آب آوردن برای حیوان خانگی یا گیاه یا درخت در منزل، این آموزشی است که آینده برای همسر و فرزند خود و پدر و مادر خود انجام خواهد داد.)
کودکی که اسباب بازی کمتری دارد قدر آن چه را دارد، بیشتر می داند. زمانی که برای کودک زیاد اسباب بازی می خریم خیال او از این بابت راحت است که همیشه اسباب بازی جدید در اختیار او قرار می گیرد و تهیه می شود . در نتیجه برای آن چه که دارد ارزش قائل نخواهد شد.
کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند تمام خوشحالی و خوشبختی را در وجود اسباب بازی نمی بینند و اشتیاق بیشتری به یادگیری هر چیزی که از آن ها خواسته شود یا ببیند کسی کار یا عملی را انجام می دهد مشتاق می شوند و هر کاری برای دانستن می کنند.
کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند اجتماعی تر می شوند، آن ها هم با هم سن و سال های خود و هم با بزرگ تر ها راحت تر ارتباط برقرار می کنند و می توانند زمان بیش تری را با آن ها بگذرانند. و ارتباط بین طرفین روابط را بیشتر و سریع تر درک می کنند.کسانی که در کودکی فرصت صبحت کردن بیشتری داشته باشند در دوران تحصیل دانشگاهی افراد موفق تری هستند و مهارت های گفت و گویی و مشارکتی را بهتر درک و فعالیت می کنند.
کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند از وسایل خود بهتر نگهداری کرده و اجازه نمی دهند آن ها به راحتی خراب شود زیرا می دانند که بلافاصله اسباب بازی جدید برای آن ها خریداری نخواهد شد.این فرصتی برای برنامه ریزی مغزی در کودکان است که فکرهای نو در ذهن خود پرورش بدهند.حتی می توانند از وسایل دور ریختنی برای خود اسباب بازی درست کنند یا از پدر و مادر بخواهند کمک کند تا یک ماشین یا هواپیما یا یک عروسک چوبی یا پارچه ای بسازند.
کودکانی که اسباب بازی کمتر دارند بیشتر می توانند کتاب بخوانند و در فعالیت های اجتماعی مشارکت کنند. این کودکان نقاشی یا رنگ آمیزی کرده و به موسیقی بیشتر علاقه نشان می دهند همه این کارها در رشد کودک تاثیر گذار است.
کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند از منابعی که در دسترس آن ها است به بهترین نحو استفاده می کنند. برای مثال: اگر اسباب بازی سفینه فضایی نداشته باشند از پاکت شیر به عنوان سفینه فضایی استفاده می کنند.یا از خاک برای خود رودخانه می سازد و آب را در آن جاری می کند یا ساختمان سازی می کند یا عروسک های گلی درست میکند.
کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند کمتر دعوا کرده و شراکت را یاد می گیرند.از نظر معنوی یاد می گیرند تا اسباب بازی هایی را دیگر مناسب سن آن ها نیست و دیگر با آن ها بازی نمی کنند به افراد کوچک تر از خود و یا کودکان نیازمند بدهند.
کودکانی که تمام خوشحالی و خوشبختی را در وجود اسباب بازی نمی بینند اشتیاق بیشتری به یادگیری نشان می دهند. از همه مهم تر کودکانی که اسباب بازی کمتری دارند خصلت سیری ناپذیر پیدا نمی کنند . کودکانی که هر آنچه می خواهند از طرف خانواده آن ها تامین می شود هم در کودکی، هم در بزرگ سالی تبدیل به افرادی همیشه ناراضی می شوند.
***به امید سرافرازی و سربلندی فرزندان ایران زمین