والدین عزیز اگر فرزند شما دفتر دوستش را در مدرسه پاره کرده و شما برای جمع و جور کردن ماجرا یک دفتر خریده و به فرزندتان میدهید تا به دوستش بدهد؛
اگر به خاطر یک مهمانی و دیر برگشتن به منزل، شب تکالیف او را خودتان انجام میدهید؛
اگر تکالیف پیک نوروزی او را برای کسب نمره بهتر خودتان به جای او انجام میدهید؛
اگر برای جدا شدن در یک رابطه خودتان به میدان آمده و فرد مقابل را تهدید میکنید و رابطه را به نفع فرزندتان تمام میکنید؛
اگر هزینه مدرسه، کفش کتانی، لباس ورزشی و یا دانشگاه او را خودتان به راحتی و بدون هیچ درگیری فکری او پرداخت مینمایید؛
بدانید شما برخلاف اینکه فکر میکنید پدر یا مادر مهربانی هستید دارید به فرزندتان ظلم می کنید.
شما علیرغم اینکه فکر میکنید دارید به فرزندتان لطف میکنید برعکس دارید به او عدم مسئولیتپذیری را میآموزید. او دارد میآموزد که افرادی در این جهان هستند که وظیفه دارند کارهای او را انجام دهند و یا خرابکاریهای او را اصلاح کنند.
آیا تا به حال فکر کردهاید چرا بعضاً جوانانی که ازدواج کردهاند و پس از مدتی با همسر خود دچار اختلاف میشوند بدون تردید و با سرعت و خیال راحت قهر کرده و به خانه پدریشان برمیگردند؟ جواب ساده است چراکه چیزی در ناخودآگاه ذهنشان به آنها میگوید والدینم مشکلاتم را حل خواهند کرد.
سؤال دیگر این است که آیا جوانی که مسئولیتپذیر بار آمده، پس از هر بار اختلافنظر کوچک با همسرش به خانه پدرش برمیگردد یا خودش مشکلش را حل میکند؟
آیا تا به حال بچههایی را دیدهاید که در پارکها گریهکنان نزد والدینشان میآیند و از کودکی که آنها را اذیت میکند شکایت میکنند؟
آیا نوجوانانی را دیدهاید که از معلم خود به خاطر ندادن نمره خوب شکایت میکنند؟
این بچهها در آینده همان جوانانی خواهند شد که دائم والدین و دولت و مجلس و زمین و زمان را دلیل عدم موفقیتها و فقر و دیگر ناکامیهای خود میدانند؛ و یا همسر خود را عامل درگیریهای دائم در خانه میدانند.
حال اگر بدانید که شما میتوانید از طلاق دخترتان در آینده و یا اخراج پسرتان از شرکت و یا عدم کسب نمره خوب فرزندتان در دانشگاه همین امروز، با نشان دادن عکسالعملی درست پس از پاره کردن دفتر دوستش جلوگیری کنید چقدر حاضرید تلاش کنید؟
این بشارت را به شما میدهم که کار بسیار راحتی باید انجام دهید و آن این است که به او بیاموزید مسئولیت کارهایش را خودش به عهده بگیرد حتی اگر به دردسر بیافتد.
مثلاً خودش باید برود با پول خودش یک دفتر بخرد و پس از معذرتخواهی به دوستش تقدیم کند؛ و اگر هم پول آن را ندارد طبق آموزههای قبلی باید کار کند تا پول آن را به دست آورده و سپس آن را خریداری کند، یا با فروشگاهی صحبت کند و آن را به صورت امانی بخرد و بعد پول آن را به دست آورده و پرداخت کند و وظیفه شما فقط کنترل دورادور و راهنمایی اوست.
مثلاً به او بگویید میتوانی اگر پول نداری با هم به مغازه برویم تا از او درخواست کنی که در صورت امکان یک دفتر به صورت نسیه به تو بدهد و هفتهی بعد پولش را بدهی و خودتان در پشت صحنه با فروشگاه هماهنگ کنید و پولش را حساب کنید (بدون اطلاع فرزندتان) و البته فرزندتان را متعهد کنید سر موعد پول را به دست آورده و قرضش را بدهد.
باز هم میگویم شکی نیست که این تصمیم شما باعث به دردسر افتادن فرزندتان و کمی هم خودتان میشود ولی مقایسه کنید با دردسرهای آینده یک جوان بیمسئولیت. آن وقت این دردسرها را به جان خواهید خرید.
فرزند شما باید پیامد رفتارهای خود را ببینند و لمس کند و آموزش ببیند چه مثبت چه منفی. (به قول معروف تجربه بهترین معلم است.)
او باید بیاموزد تصمیمهای درست نتایج خوب و تصمیمهای نادرست نتایج منفی و ناخوشایندی برای او دارد. لطفاً خودتان را وارد این قانون لاینفک کائنات نکنید و اجازه بدهید روند طبیعی او طی شود.
شما می توانید برای مطالعه بیشتر در مورد ترفندهای تربیت فرزند به مجله توپ مارکت مراجعه نمایید.
منبع:
شهبازی، محمدعلی، 1398. مهمترین وظیفه والدین، سیمای فلق