طرف هیچ تجربه و سابقه ای در امور مدیریت کلان نداره اومده خودش رو برای ریاست حزب و گروه سیاسی کاندید کرده و می خواد سکان کشتی رو یک تنه دست بگیره و همه رو به سلامت به سر منزل مقصود برسونه !
میپرسیم چطور ممکنه میگه دانش مهم نیست نیت شرطه نه دانش و تجربه!!
آخه شنگولم منگولم حبه انگورم راننده اتوبوس هم که باشی اول باید رانندگی و اندکی مکانیکی بلد باشی بعد مسافرای فلک زده رو برداری ببری تو جاده .
البته راننده بی تجربه همشون رو به احتمال قریب به یقین به سر منزل مقصود نزد ملکوت اعلی که حتما می رسونه !
تو هر جمله از دو کلمه قانون و سی یا سد هم استفاده می کنه . آخه اینروزا نون ببخشید پول تو سی یا سد و برده داری تو قانونمداریه. خوب قرن نمیدونم بیست و چندمه دیگه.
یه زمانی یه خانی بود میامد یه منطقه رو دست می گرفت پدر صاحاب بچه رو در می آورد ولی حالا نه اینکه دهکده جهانی می خواست بشه کل سیاستمدارا و آقا زاده های جدید یعنی همون خانزاده های قدیم دارند جهانی همه جا رو رنگ قهو ه ای میزنند. حالا هی ما می گیم بابا چند هزار ساله هر کی رسیده از این رنگ استفاده کرده شما بیا و یه تجدید نظری بکن... تو کتش نمیره که نمیره
رنگ پوست گوجه ای هم تو بعضی کشورا مرسوم بوده که البته با نخودی بعضیا مخلوطش می کنند. طرف می گه خوب فرقش چیه.
راست هم می گه دو تاشون از یه جا میان دیگه حالا یا قهوه ای یا نخودی یا گوجه ای !!! نتیجش مهمه که همیشه یه چیز بوده ولی گاهی با صدا بوده گاهی بی صدا !
گاهی اونقدر بوی رنگ زیاده که نمی تونی نفس بکشی
گاهی هم اصلا بوی رنگ نمیاد ولی صدای رنگ زدن اونقدر بلنده که گوش هر جنبنده ای رو کر می کنه.
خلاصه اگر زیادی حساسیت نشون بدی هم بوی رنگ هم صداش اذیتت می کنه
تازه اگر هم مثل ما باشی می تونی در حداقل یک نقطه حساس بدن کاملا حسش کنی.
کلا " سی یا سد " پدر مادر نمیشناسه.