بهرهوری در سازمانها به عنوان یکی از عناصر کلیدی برای دستیابی به رشد و موفقیت پایدار شناخته میشود. افزایش بهرهوری نیازمند آن است که به جای نگاهی کلی و واحد، این مفهوم به سطوح مختلفی شکسته شود تا بتوان با برنامهریزی و اجرای درست راهکارهای تخصصی در هر سطح، بهبود واقعی و پایدار را در سازمانها به دست آورد. در طی دهههای اخیر، تلاشهای پیوسته برای ارتقای بهرهوری به شکلی تدریجی و در قالب راهکارهایی کارآمد در سطوح مختلف تکامل یافته است. این راهکارها، در چهار سطح مدیریتی، سختافزاری، نرمافزاری و هوشمندسازی، به صورت مرحلهای توسعه یافتهاند و هرکدام از آنها به ابزارها و رویکردهای خاص خود متکیاند. این یادداشت به بررسی این سطوح میپردازد و نقش و اهمیت هر سطح را در افزایش بهرهوری سازمانها شرح میدهد.
سطح اول: راهکارهای مدیریتی
اولین سطح راهکارهای افزایش بهرهوری بر ایجاد انگیزه و تعهد در کارکنان متمرکز است. در این مرحله، سازمانها با بهرهگیری از روشهای مدیریتی و ایجاد محیطی مثبت، به دنبال افزایش انگیزه و تعهد کارکنان خود هستند. این تلاشها شامل ارائه پاداشها و سهام تشویقی است که کارکنان را به مشارکت در موفقیت مالی سازمان ترغیب میکند. علاوه بر این، توجه به تعادل میان کار و زندگی و کاهش فشارهای روانی، تأثیر مستقیمی بر بهبود کیفیت کار و رضایت شخصی کارکنان دارد. همچنین سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی و مهارتآموزی به عنوان یکی از روشهای ارتقای سطح توانمندی کارکنان، به تعهد و انگیزه آنها کمک میکند و بهرهوری سازمانی را افزایش میدهد.
سطح دوم: راهکارهای سختافزاری
در این سطح، بهرهوری با استفاده از فناوریهای سختافزاری و ابزارهای خودکارسازی ارتقا مییابد. رباتیک و کنترلکنندههای برنامهپذیر (PLC) از جمله ابزارهای کاربردی در این حوزه هستند که به کاهش نیاز به دخالت انسانی در فرآیندهای تولید کمک میکنند. رباتها با دقت و سرعت بالا، کارهای تکراری و فیزیکی را انجام میدهند و به این ترتیب خطاهای تولیدی کاهش یافته و بهرهوری افزایش مییابد. استفاده از PLC ها نیز با کنترل دقیق فرآیندها، امکان دستیابی به تولیدی با دقت بالا را فراهم میآورد. این ابزارهای سختافزاری با حذف دخالت مستقیم انسانی، به سازمانها امکان میدهند تا هزینهها را کاهش داده و بهرهوری را به میزان چشمگیری بهبود بخشند.
سطح سوم: راهکارهای نرمافزاری
در سطح سوم، سیستمهای نرمافزاری به عنوان ابزاری برای هماهنگی و یکپارچهسازی بخشهای مختلف سازمان به کار میروند. سیستمهای یکپارچه مانند ERP، CRM، CMMS، DMS و CMS از جمله نرمافزارهایی هستند که با کاهش اتلاف منابع و افزایش دقت پردازش دادهها، فرآیندهای سازمانی را بهینهسازی میکنند. این نرمافزارها به مدیریت پروژهها و انبارها کمک میکنند، بهطوریکه از توقفهای ناگهانی جلوگیری شده و بهرهوری در سطح سازمان افزایش مییابد. استفاده از این ابزارها همچنین به کاهش خطاهای انسانی کمک کرده و فرآیندهای سازمانی را دقیقتر و کارآمدتر میسازد.
سطح چهارم: راهکارهای هوشمندسازی
چهارمین سطح به استفاده از فناوریهای پیشرفتهای همچون اینترنت اشیا (IoT) و هوش مصنوعی (AI) اختصاص دارد که نقش کلیدی در بهبود بهرهوری ایفا میکنند. دادههای جمعآوری شده از منابع مختلف مانند تصاویر، ویدئوها، اسناد و سنسورها به سیستمهای تحلیلی وارد میشوند تا با استفاده از هوش مصنوعی به صورت دقیق تحلیل و پیشبینی شوند. این فناوریها تصمیمگیریهای هوشمندانه و سریع را در فرآیندهای سازمانی ممکن میسازند و به سازمانها کمک میکنند تا مشکلات احتمالی را پیش از وقوع شناسایی و رفع کنند.
ساختار بهرهوری
برای دستیابی به بهرهوری پایدار، ضروری است که سازمانها در تمام سطوح بهرهوری به صورت هماهنگ و یکپارچه عمل کنند. هر سطح از راهکارهای بهرهوری، از ایجاد انگیزه و تعهد در کارکنان تا استفاده از فناوریهای هوشمند، بخشی از یک ساختار منسجم و بههمپیوسته را تشکیل میدهد. اگرچه هر یک از این سطوح بهتنهایی میتواند به بهبود بهرهوری کمک کند، اما افزایش چشمگیر و پایدار تنها با تعامل و همپوشانی این سطوح ممکن است. وابستگی متقابل میان این سطوح بدین معناست که غفلت از هر یک از آنها، سایر سطوح را نیز تحتتأثیر قرار میدهد و کارآمدی کلی سازمان را کاهش میدهد. بنابراین، سازمانها باید با بهرهگیری از ابزارها و رویکردهای متنوع در هر سطح، مسیر رشد خود را برنامهریزی کرده و بهصورت تدریجی و هماهنگ در تمامی این سطوح عمل کنند؛ چرا که تنها با اقدامات مرحلهای و پیوسته میتوانند به بهرهوری پایدار و کارآمدی بلندمدت دست یابند.