شکوه و شکایت
وقتی با دیگران مینشینی و از زمانه شکایت میکنی شاید برای لحظاتی خودت را تخلیه کردی و احساس خوبی مییابی؛ اما در درازمدت نه تنها مساله ای حل نمیشود بلکه حس ناامیدی در ناخودآگاه انسان جای میگیرد. اگر این نک و ناله شکل جمعی به خود بگیرد فاجعه است. اداره ای را در نظر بگیرید که در هر اتاقش میروی افراد در حال ناله کردن از وضع زندگی و جامعه هستند. از آن بدتر وقتی است که شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی یک جامعه بجای بررسی مسائل و یافتن ریشههای مشکلات شروع به ناله از وضع موجود کنند. راه حال در همین است؛ عادت کنید به جای ناله از وضع موجود مساله را بررسی کنید و برای آن راه حل پیدا کنید. اگر مساله خیلی بزرگ است مثل تورم، در حد خودتان برای مقابله با آن راه حل بدهید. عادت به استفاده از مهارت حل مساله کنید.
شایعه پراکنی
یکی از اجزای مهم فرهنگ اداری امروز که ارتباط نزدیکی هم با نک وناله دارد شایعه پراکنی است. میدونی شایعه شده که پسر فلانی را دستگیر کردند. البته یک حس خوبی هم به افراد دست میدهد بویژه اگر آن فلانی شخص مهم پولدار یا صاحب منصبی هم باشد. از ایرادات مهم شایعه پراکنی میتوان به اتلاف وقت ارزشمند، ایجاد فضای بدبینی و تنفر، است. برای دوری از آن خوب است از دیگران تعریف کرد. در هر جمعی که مینشینی از همکاران خود تعریف کن. به هر حال آدمها اگر نقاط ضعف دارند حتما نقاط قوت هم دارند.
پشیمانی
ضرب المثلی است که میگوید «پشیمانی سودی ندارد». با سرزنش خود در بارهی اشتباهات گذشته فقط به درد خودخوری و از دست دادن حال و آینده دچار میشوی. بهترین کار این است که اشتباهات گذشته را درسی بدانی که قرار است آینده ای قشنگ تر را برای خودت و خانواد ه و جامعه ات رقم بزند. البته درس گرفتن از گذشته هم بسیار مهم است. یک بار بگو درست را بگیر و دیگر فراموش کن.
واگویه منفی
آدمها اغلب در واگویهی منفی قفل میشوند و نمیتوانند از آن خلاصی یابند. این سخنان مدام تکرار میشود. مثلا ریاضی من خیلی ضعیف است. بجایش میتوان گفت من مدیر خیلی خوبی هستم. نقاط قوت خود را درخشان جلوه دهید دست کم برای خودتان. آدمها اغلب جملات منفی را درباره خودشان با خود تکرار (واگویه) میکنند؛ هرچه بیشتر تکرار میکنند بیشتر باورشان و پس از چندی ملکه ذهنشان میشود.
مقایسه خود با دیگران
دست بالای دست بسیار است. هرچه که بخواهی خود را با دیگری مقایسه کنی باز هم آدمهایی هستند که در صفتی از شما برترند. پولدارتر، ماشین بهتر، منزل بهتر ... پس اگر وقتی خواستی بگویی فلانی چه منزل زیبایی دارد بلافاصله میتوانی اضافه کنی که خدارا شکر من و خانواده ام کاملا سلامتیم و سلامتی موهب بی نظیر خداونداست.
نیاز به تایید دیگران
حس خوبی که از تحسین آدمها از رئیس گرفته تا رفیق به آدمی دست میدهد؛ بسیار خوشایند و در عین حال طبیعی است. اما نیاز به این تحسین و تایید سبب از دست رفتن دلایل و انگیره های درونی ما میشود. ما برای دلایلی غلط کاری میکنیم. شاید هم ما هدفی در زندگی نداریم که مدام برای تایید دیگران کار میکنیم. وقتی قطبنمای ما شمال حقیقی را نشان میدهد در درون خود این اطمنیان را داریم که به چهت درستی حرکت میکنیم حتی اگر دیگران ما را تایید نکنند و یا حتی سرزنش کنند.
سرزنش دیگران
سرزنش خود یا دیگران سبب تمرکز روی مشکل و فراموشی راه حل میشود. سرزنش دیگران فقط سبب خراب شدن رابطه با دوستان و همکاران میشود. سرزنش خود سبب از دست رفتن اعتماد به نفس میشود. سرزنش را کنار بگذارید و یک برند شخصی اشتیاق شادی بی حد و حصر نشاط ....برای خود بسازید.
با الهام از «فوربز»