سارا جهان بخش
سارا جهان بخش
خواندن ۵ دقیقه·۵ ماه پیش

طراحی محصول با نظریه انگیزه (Motivation Theory)

Motivation Theory
Motivation Theory

سلام 😊

امروز می‌خوام شما رو با یه داستان جذاب و کاربردی توی دنیای طراحی محصول آشنا کنم:
نظریه انگیزه (Motivation Theory)
این داستان درباره اینه که چطور می‌تونیم با فهم انگیزه‌های انسانی، محصولات بهتری بسازیم و کاربرانمون رو راضی‌ و خوشحال تر کنیم.

داستان از کجا شروع شد؟

تصور کنید که شما یه تیم طراحی محصول هستید که قراره یه اپلیکیشن جدید برای یادگیری زبان بسازید. کلی انرژی و زمان می‌ذارید، کلی تحقیق می‌کنید و نهایتاً یه محصول فوق‌العاده رو به بازار عرضه می‌کنید. اما بعد از چند ماه، می‌بینید که تعداد کاربران فعال کمتر و کمتر می‌شه. چی شده؟ مشکل کجاست؟ 🤔

کشف راز انگیزه‌های کاربرا

حالا وقتشه که به عمق ماجرا برید و بفهمید که چرا کاربران از اپلیکیشن شما استفاده نمی‌کنن. اینجاست که نظریه انگیزه وارد می‌شه. نظریه انگیزه می‌گه که رفتارهای انسان بر اساس نیازها، خواسته‌ها و اهداف شکل می‌گیرن. در واقع، انگیزه‌ها نیروهای درونی هستن که ما رو به سمت انجام کارهای خاصی هدایت می‌کنن.

دو نوع انگیزه: درونی و بیرونی

در راه کشف انگیزه‌های کاربران، دو نوع انگیزه رو شناسایی می‌کنید:

  1. انگیزه‌های درونی (Intrinsic Motivation): این نوع انگیزه‌ها از درون فرد نشأت می‌گیرن. مثلاً یادگیری یه زبان جدید فقط به خاطر لذت بردن از یادگیری و پیشرفت شخصی.
  2. انگیزه‌های بیرونی (Extrinsic Motivation): این نوع انگیزه‌ها به خاطر پاداش‌های خارجی مثل مدال، جایزه یا تحسین دیگران ایجاد می‌شن. مثلاً اگه اپلیکیشن شما به کاربرها برای هر درس تکمیل شده مدال بده.

تحول در طراحی اپلیکیشن

حالا که متوجه شدید کاربران چرا از اپلیکیشن شما استفاده نمی‌کنن، وقتشه که طراحی رو تغییر بدید. اول، باید تجربه کاربری رو بر اساس انگیزه‌های درونی کاربران بهبود بدید. مثلاً، می‌تونید سیستم‌های پیشرفت شخصی رو اضافه کنید که کاربران رو به یادگیری بیشتر تشویق کنه.

بعدش، از انگیزه‌های بیرونی هم استفاده کنید. مثلاً با ایجاد سیستم امتیازدهی و مدال‌ها، کاربران رو به تکمیل درس‌ها و ادامه دادن یادگیری تشویق کنید. 🎖️

تأثیر نظریه انگیزه بر طراحی محصول

۱. ایجاد تعامل بیشتر

یکی از بزرگترین چالش‌ها در طراحی محصول، حفظ تعامل کاربران با محصول در طول زمانه. وقتی کاربران انگیزه کافی برای استفاده مداوم از محصول نداشته باشن، به زودی خسته می‌شن و محصول رو ترک می‌کنن. با استفاده از نظریه انگیزه، می‌تونیم عناصری رو به طراحی اضافه کنیم که کاربران رو به تعامل بیشتر و مداوم ترغیب کنه.

مثلاً، با ایجاد سیستم پاداش‌دهی و ارائه مدال‌ها و نشان‌های مختلف برای تکمیل مراحل، کاربران انگیزه بیشتری برای ادامه استفاده از اپلیکیشن پیدا می‌کنن. این انگیزه‌های بیرونی باعث می‌شه که کاربران حس موفقیت و پیشرفت داشته باشن و به استفاده مداوم از محصول علاقه‌مند بشن.

۲. افزایش رضایت کاربران

نظریه انگیزه به ما کمک می‌کنه که نیازهای عمیق‌تر و درونی کاربران رو بهتر بشناسیم. وقتی کاربران حس کنن که محصول شما واقعاً به نیازها و خواسته‌های اون‌ها پاسخ می‌ده، رضایت بیشتری پیدا می‌کنن. برای مثال، اگه بدونیم کاربران به خاطر لذت بردن از یادگیری و پیشرفت شخصی از اپلیکیشن شما استفاده می‌کنن، می‌تونیم ویژگی‌هایی اضافه کنیم که این حس رو تقویت کنه. مثلاً، ارائه بازخوردهای مثبت و تشویقی بعد از هر درس تکمیل شده، می‌تونه حس پیشرفت و موفقیت رو در کاربران تقویت کنه.

۳. بهبود نرخ تبدیل

با شناخت انگیزه‌های کاربران، می‌تونیم فرآیندهایی طراحی کنیم که کاربران رو به انجام اقدامات مطلوب هدایت کنه. مثلاً، اگر بدونیم کاربران به خاطر پاداش‌های خارجی مثل تخفیف‌ها و جوایز مایل به خرید محصولات شما هستن، می‌تونیم استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغاتی رو بر اساس این انگیزه‌ها طراحی کنیم. این کار می‌تونه بهبود قابل توجهی در نرخ تبدیل داشته باشه و فروش رو افزایش بده.

ابزارها و تکنیک‌ها

برای اینکه بتونید انگیزه‌های کاربران رو بهتر بشناسید و تقویت کنید، از این ابزارها و تکنیک‌ها استفاده کنید:

Gamification (بازی‌سازی):
با ایجاد سیستم امتیازدهی، نشان‌های افتخار و چالش‌های روزانه، انگیزه‌های کاربران رو تقویت کنید. ابزارهایی مثل Badgeville و Bunchball می‌تونن بهتون کمک کنن
Self-Determination Theory (نظریه خودتعیینی):
این نظریه می‌گه که افراد وقتی انگیزه بیشتری دارن که سه نیاز اساسی اون‌ها برآورده بشه: خودمختاری، شایستگی و ارتباط. مثلاً، می‌تونید ویژگی‌هایی طراحی کنید که کاربران احساس کنن کنترل بیشتری روی یادگیری خودشون دارن
Behavioral Economics (اقتصاد رفتاری):
اصول اقتصاد رفتاری می‌تونن کمک کنن که رفتارهای کاربران رو پیش‌بینی کنید و طراحی‌هایی انجام بدید که انگیزه‌های کاربران رو تقویت کنه. کتاب‌های معروفی مثل "Nudge" از ریچارد تالر و "Thinking, Fast and Slow" از دنیل کانمن منابع خوبی برای یادگیری این اصول هستن.
Motivational Interviewing (مصاحبه انگیزشی):
این تکنیک بیشتر در روانشناسی استفاده می‌شه ولی می‌تونه در طراحی محصول هم مفید باشه. مصاحبه انگیزشی به ما کمک می‌کنه که نیازها و انگیزه‌های کاربران رو بهتر بفهمیم و براساس اون‌ها محصولمون رو
بهبود بدیم. ابزارهایی مثل Typeform برای این کار مفیدن

مستندسازی نتایج

بعد از اجرای استراتژی‌های مبتنی بر نظریه انگیزه، مستندسازی نتایج خیلی مهمه. این کار کمک می‌کنه که تیم‌ها به راحتی به اطلاعات دسترسی داشته باشن و تصمیمات بهتری بگیرن. برای مستندسازی می‌تونین این کارها رو انجام بدین:

  • ایجاد گزارش‌های دوره‌ای: گزارش‌هایی که نتایج تحلیل‌ها، پیش‌بینی‌ها و تست‌ها رو به صورت دوره‌ای جمع‌بندی می‌کنن. این گزارش‌ها می‌تونن شامل نمودارها، جداول و توضیحات کامل باشن.
  • استفاده از ابزارهای مستندسازی: ابزارهایی مثل Confluence، Notion یا Google Docs می‌تونن به شما کمک کنن تا نتایج رو به صورت مرتب و قابل دسترسی برای همه اعضای تیم مستندسازی کنین.
  • ایجاد داشبوردهای تعاملی: با استفاده از ابزارهایی مثل Tableau یا Google Data Studio، می‌تونین داشبوردهایی بسازین که نتایج تحلیل‌ها رو به صورت بصری و قابل فهم نمایش بدن.
  • نگهداری آرشیو نتایج: همه گزارش‌ها و مستندات باید به صورت مرتب در یک آرشیو نگهداری بشن تا در آینده قابل دسترسی باشن و تیم‌ها بتونن از تجربیات گذشته استفاده کنن.
  • به‌روزرسانی مستمر: مستندسازی نباید یه فرآیند یک‌باره باشه. باید به صورت منظم به‌روزرسانی بشه تا همیشه اطلاعات جدید و به‌روز در دسترس باشه.

الهام از شرکت‌های بزرگ

بزارید داستانمون رو با الهام از شرکت‌های بزرگ که از نظریه انگیزه استفاده می‌کنن، تموم کنیم:

  • Duolingo:
  • این اپلیکیشن یادگیری زبان از نظریه انگیزه برای تشویق کاربران به یادگیری مداوم استفاده می‌کنه. با سیستم‌های پاداش‌دهی و بازی‌سازی، دوئولینگو موفق شده تا کاربران رو برای مدت طولانی‌تری درگیر کنه.
  • Nike:
  • نایکی با استفاده از برنامه‌های مثل Nike Training Club و Nike Run Club، انگیزه‌های بیرونی و درونی کاربران رو تقویت می‌کنه و اونا رو به فعالیت بدنی بیشتر تشویق می‌کنه.
  • Spotify:
  • اسپاتیفای با استفاده از پلی‌لیست‌های شخصی‌سازی شده و پیشنهادهای موسیقی براساس سلیقه کاربران، انگیزه‌های درونی اونا رو تقویت می‌کنه و تجربه شنیدن موسیقی رو لذت‌بخش‌تر می‌کنه.


خلاصه، این بود داستان نظریه انگیزه امروز و چطور می‌تونیم ازش برای بهبود طراحی محصولمون استفاده کنیم.

امیدوارم از این داستان لذت برده باشید و اگه سوالی دارین یا نیاز به توضیحات بیشتری هست، خوشحال می‌شم کمک کنم! 😊


Motivation Theoryنظریه انگیزهقوانین تجربه کاربریuxui ux
من همون دیزاینریم که همش به فکر بهتر شدن محصولم :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید