طبق برنامه ای که دارم اول هر داستانی که اینجا نوشته میشه میخوام درد و دل کنم باهاتون !
ما دیزاینرا با کل دنیا فرق داریم ! چون نگاهمون باید یک نگاه خلاقانه و نقادانه باشه .
اره درسته ، ما با کل دنیا فرق میکنیم . کسی مارو درک نمیکنه ! اما ما باید همرو درک کنیم . چون باعث میشه نیازشو بفهمیم و براش یه کاری کنیم. ولی راه حل میتونه متفاوت باشه . میتونه یک محصول دیجیتال باشه، یا یک محصول فیزیکی ، حتی تو جنگ شیمیایی!!! خودش یه راه حلی بود سال ها ضربش بمونه :)
یه روشی هستش به اسم مدل ذهنی یا خارجکیش میشه Mind Map .
حرف حساب این روش میدونید چیه ؟
میخواد بهت بگه برو یه نقشه ای از ذهن خودت برای این مسئله ترسیم کن .
کافیه یه بریف ( ماموریت ) داشته باشی .
اونو میزاری مرکز نقشه و یسری شاخه درست میکنی براش .
یه قهرمان داریم به اسم محمد . اون 28 سالشه و در یک شرکت به عنوان برنامه نویس مشغول به کار هستش . محمد بعد از 5 سال کار کردن تصمیم گرفته ازدواج کنه. او سرمایه ای که تو 10 سال اخیر تونسته جمع و جور کنه مبلغ 100 ملیون هستش و قراره برای عروسی و ... بیاد وام بگیره و خلاصه عروسی کنه تموم شه بره .
محمد : تا کی قراره با وام و قرض گرفتن زندگی کنم ؟ تا الان تنها بودم الان شدیم 2 نفر، مخارج زندگی من چجوری خواهد شد ؟ چجوری مدیریت کنم ؟
چند نفر مثل محمد در این کشور هستند که چنین مشکلی وجود داره براشون ؟ خود ما چند درصدمون شبیه به محمد داستان هستیم ؟ پس میتونیم یجورایی محمد هارو درک کنیم و از نگاه خودمون به زندگی اونا نگاه کنیم !
ما اینجا از یک روشی به اسم مدل ذهنی استفاده میکنیم. ما به عنوان دیزاینر نباید بجای کاربرانمون تصمیم بگیریم و دقیقا نیاز اونارو ماها شاید نداشته باشیم ! اصلا نمیدونیم چجوری نیاز دارن تا بتونن دیگ وام نگیرند و قرض نگیرند !
بیایم و مشکل مالی رو در راس داستان قرار بدیم و ببینیم چه مشکلاتی وجود داره که یه انسان میره وام میگیره و از دوستان خود پول قرض میگیره !
همینجوری که یسری مشکلات وجود دارند تا وام بگیریم . یسری انگیزه ها هم وجود داره که باعث میشه برای وام گرفتن حرکت کنیم به جلو !
به طور مثال من انگیزم برای اینکه برم وام بگیرم اینه که جمع کنم تا ماشین بخرم .
اما کسی که متاهل هستش انگیزش برای وام گرفتن احتمالا متفاوت باشه !
درواقع همین تفاوت ها هستش که شاخه های زیادی رو برای مدل ذهنی ترسیم میکنیم.
یه نموداري هستش كه در اون اطلاعات به صورت تصويري یا متنی نمايش داده ميشه، ايده مركزي در وسط قرار گرفته و بخش های مرتبط در اطراف آن چيده میشود .
احتمالا سرچ کنید مدل های مختلفی میبیند .
بعد از این که مدیریت رو مرکز قرار دادید اولین شاخه هاش مثلا میتونه اینجوری باشه :
مدل ذهنی قبل از یوزر ریسرچ ( User Research ) هستش . و بعد از اینکه کارفرما به شما ماموریتتون رو داد میتونید برید سمت مدل ذهنی
اگر سوالی داشتید میتونید در یکی از صفحات اجتماعی من با من در ارتباط باشی .به همین آدرس
اگر تیمی کار میکنید و تصمیم گرفتید که مدل ذهنیتون رو ترسیم کنید یادتون باشه که قرار نیست همدیگه رو قضاوت کنید و بگید مدل ذهنی تو بدرد نمیخوره و بیاید از من استفاده کنید چون کامل تره ! اسمشم روشه " مدل ذهن " پس مدل ذهن هرکسی متفاوت خواهد بود .
( یه دیزاینر تعصبی نباید عمل کنه . ولی باید برای کاری که کرده مقاومت کنه، درواقع منطق داشته باشه )
علیرضا موسوی - طراح محصول