ویرگول
ورودثبت نام
MohammadReza Sobhan
MohammadReza Sobhan
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

نظام حاکمیتی دنیا در آینده نزدیک" آنارشیسم" خواهد بود

دموکراسی مدتهاست که دیگر بازی سیاسی جذابی برای مردم عادی نیست، دنیا خیلی وقت هست که به مشکلات دموکراسی پی برده و آن را نه تنها چاره حاکمیت مردم بر سرنوشتشان نمی‌بیند، بلکه مطمئن شده که ابزار راحتی در دستان صاحبان قدرت شده تا به‌واسطه آن به دست خود مردم بر پیشانی‌شان آن‌چیزی را بنویسند که منافعاشان تعیین می‌کند. به نظر می‌رسد این شیوه حاکمیتی قرار هست به‌زودی جای خود را به نظام جدیدی بدهد که قصد دارد تضمین بدهد مردم، خودشان بر سرنوشت خودشان حاکم خواهند بود نه عروسک‌گردان‌های دنیای سیاست و تجارت. این نظام حاکم، نامش آنارشیسم است. اما آیا آنارشیسم همان مدینه فاضله مورد انتظار بشریت را پدید خواهد آورد یا ...؟


اگر شما هم مثل خیلی افراد دیگر، تحت تاثیر تبلیغات نادرست رسانه‌ها آنارشیسم را با هرج و مرج طلبی یکی می‌دانید، باید بگویم که در واقع آنارشیسم به معنی اقتدارگریزی است، نگرشی که در آن اعتقادی به وجود حاکمیت مرکزی و تبعیت از آن وجود ندارد. در این نوع حاکمیت اکثریت مردم بر سرنوشت اکثریت مردم حکمرانی خواهند کرد. درواقع آنارشیست‌ها دموکراسی را حکومت عادلانه‌ای نمی‌دانند و آن را نوعی دیکتاتوری جمع بر جمع می‌پندارند.

آنارشیسم هم مانند هر ایدئولوژی دیگری در دنیا دسته‌های مختلفی دارد و احتمالا دسته‌های تندرو که گاها دست به ترور سیاست‌مداران هم زده‌اند، باعث شده‌اند که این دیدگاه نوعی هرج و مرج طلبی و آشفتگی را در ذهن‌ها متبادر کند؛ اما این شناخت ناقص و نادرستی از این ایده‌ئولوژی است.

آنارشیست‌ها قائل به تصمیم‌گیری جمعی بر سرنوشت جامعه و اجرای وظایف حاکمیت در قبال جامعه در قالب سازمان‌های مردم نهاد هستند. شاید به زبان ساده باید اینطور توضیح بدهم که در این شیوه مردم بجای انتخاب افرادی به عنوان نماینده خود برای تصمیم‌گیری و اجرای قوانین در حاکمیت، خودشان مستقیما نقش تصمیم‌گیری و اجرا را برعهده می‌گیرند.

زمانی که نوجوان بودم وقتی برای اولین بار با این واژه و تعریف آن آشنا شدم، برای دیگران آنارشیسم را اینگونه توضیح می‌دادم که آنارشیسم یک مدینه فاضله فرضی است که احتمالا طرفداران این ایده‌ئولوژی هم می‌دانند که قابل اجرا نیست اما تلاش می‌کنند که تا جای ممکن به آن نزدیک شوند.

آنارشیسم نظام جدیدی نیست، همان‌طور که دموکراسی هم مربوط به دوران معاصر نبود اما در عصر جدید با ابزارهای جدید اجرا شد. از زمان‌های خیلی دور این سبک حاکمیت اقتدارگریز در موقعیت‌های زمانی و مکانی مختلف وجود داشته، شاید حتی بشود این نظام را قدیمی‌ترین شکل مدیریت جوامع قبل از ایجاد قدرت مرکزی دانست. اما امروز چنین شیوه حکمرانی نیازمند ابزارهای جدید برای اجرایی شدن است.

تغییرات سریعی که در قرن 21 در حال رخ دادن هست هر روز فاصله بین رویا و واقعیت را کمتر می‌کند، اولین بار در حوادثی که نام "بهار عربی" را به خود گرفت این ذهنیت برای من به وجود آمد که آیا هنوز هم ایده‌هایی مثل آنارشیسم دور از ذهن و رویایی هستند؟ و هر روز شک من به غیرقابل اجرا شدن آن بیشتر و بیشتر می‌شد. در سال‌های حول و حوش 2010 مردم نشان دادند که چطور با استفاده از تاثیر شبکه‌های اجتماعی می‌توانند فعالیت‌هایی را فارغ از نظام حاکم سازماندهی کنند و نشان دادند که چطور حرکت‎‌های مردمی قابل توسعه در سطح کشورهای مختلف با فرهنگ‌ها و خواسته‌های متفاوت هست. گرچه این حرکت‌ها هنوز بلوغ کافی را نداشت و به سرعت قابل کنترل از طرف صاحبان قدرت یا قابل منحرف شدن از جانب قدرت‌های مداخله‌گر بود، ولی بروز آن راهی بود برای شروع رشد و آغاز بلوغش.

اما آیا شبکه‌های اجتماعی تنها ابزاری هستند که برای سازماندهی و مدیریت جامعه به سبک جدید مورد نیاز است؟ خیر، نظام مالی شاید یکی دیگر از ارکان مهم نگهداشت یک جامعه باشد. به نظر نشانه‌های زیادی در قدرت ایجاد تغییر بوسیله ارزهای رمزنگاری شده و شبکه بلاکچین قابل مشاهده است. احتمالا پیش‌پا افتاده‌ترین تغییری که رمزارزها می‌توانند ایجاد کنند به‌وجود آوردن یک نظام پولی مستقل از دولت‌هاست، به نظر من تغییراتی در راه‌ هستند که شاید قسمت مهم آن هنوز برای ما ناشناخته باشد.

معتقدم آنارشیسم در آینده نزدیک به عنوان یک سبک مشهور و معتبر در دنیا جای زیادی باز خواهد کرد، اما برای شروع، شرایط خاصی لازم خواهد داشت، نمی‌شود انتظار داشت همچین روش متفاوتی از حکمرانی در جایی که حاکمیت پایدار و جامعه راضی دارد شروع شود، بنابراین تصورم این است که زادگاه آنارشیسم از کشور یا منطقه‌ای خواهد بود که پایه‌های نظام حاکم بر آن سست شده باشد و جامعه ناراضی نیاز زیادی به تغییر، نه تنها در بافت حاکمیت که در نوع و شیوه آن احساس کند. با همین استدلال احساس می‌کنم آنارشیسم مدل حکومتی خواهد بود که نه در اروپا و آمریکا و نه حتی در چین و روسیه بلکه در جایی بین افغانستان تا لیبی در یکی از کشورهایی که همین حالا نظام حاکمیتی سست و فروپاشیده (یا رو به فروپاشی) دارند زاده خواهد شد. (البته بحث زیرساخت برای چنین فرضیه‌ای بسیار مهم است)

No real democracy has ever existed,” says Jean-Jacques Rousseau, in “The Social Contract”. It will never exist. ” Anarchism is an ideal dream that cannot be fulfilled, so the oligarchy is the only one that prevails in different forms and styles. As for the fans of these options, they suffer from disappointment, confusion … and are waiting.

سوال آخر، آیا آنارشیسم نظامی است که بشریت را از دست انحصارگران قدرت نجات خواهد داد؟

هیچ ایده‌ئولوژی نیامده که به این سوال جواب خیر بدهد، همه آن‌ها در روز اول خود را منجی بشریت نامیده‌اند اما قدرت‌طلب‌ها خوب بلد هستند چطور خود را با هر ایده‌ئولوژی سازگار کنند و آن‌را ابزار قدرت خود بکنند.


مطالبی که خواندید نه به عنوان یک مطلب کارشناسی بلکه به‌عنوان جمع‌بندی ذهن پراکنده‌ام درباره آینده‌ای بود که تصور می‌کنم خیلی زود اتفاق می‌افتد و هدفم از بیانش تنها این بود که شاید جرقه‌ای در ذهنمان بزند که چگونه برای چنین آینده‌ای آماده باشیم.


تمام.

آنارشیسمسیاستآیندهحکمرانی
من محمدرضا سبحان، سابقا معمار و فعلا مدیر باشگاه کارآفرینی تیوان هستم. دوست دارم محیط اطرافم را بهتر ببینم و امیدوارم قبل از رفتن تاثیر مثبتی هرچند کوچک گذاشته باشم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید