این روزها هم بواسطه مسائل سیاسی که پیش آمده و هم بواسطه ایام محرم، مسئله امر به معروف و نهی از منکر داغ شده است. هم چنین به کرات اندیشمندان سعی کرده اند، ویژگیهای حکومت یزیدی را بررسی کنند تا بتوان برای امروزمان از آن درس گرفت. بارها شنیدهایم که امر به معروف و نهی از منکر از اصلی ترین اصول اسلام و از مهم ترین دستورات الهی است و احادیث فراوانی که در لزوم انجام این فریضه و عواقب ترک آن گفتهاند را شنیده ایم. همچنین بهلحاظ فقهی ابعاد مختلف این مسئله را مطرح کردهاند.
امّا آنچه کمتر بدان توجه شده است، پذیرش امر به معروف و نهی از منکر است.یکی از مهم ترین مسائل مربوط به امر به معروف و نهی از منکر مسئله قبول و پذیرش این امر و نهی است. همانطور که بارها اشاره شده است، بخش مهمی از این امر و نهی در ارتباط با حاکمان و حکومتهاست. اگر بخواهیم به یکی از مهم ترین تفاوت های حکومت یزیدی و حکومت علوی اشاره کنیم، بیشک همین پذیرش امر به معروفها و نهی از منکرهای مردم، آن هم عموم مردم نسبت به حاکمان است. آنچه بیشتر بدان اشاره شده است امر به معروف و نهی از منکر کردن مردم نسبت به یکدیگر یا نسبت به حاکمان است و کمتر طرف دیگر ماجرا تببین و تدقیق شده است. حکومت علوی به امر و نهی مردم نسبت به حکومت و حاکم، صرفا بعنوان کاری نمایشی و جنبه فعال بودن مردم در حکومت نگاه نمیکند، بلکه نهتنها خود را به آن نیازمند میداند بلکه در کمترین زمان مکن جواب مقتضی را به آن امر و نهی میدهد. (ماجرای سوده همدانی و ماجراهای متعددی که در سیره حضرتش بیان شده، نمونه بارزی بر این ادعاست) همچنین این نوع برخورد، امکان وقوع امر و نهی را گسترش میدهد و از طریق همان جواب مقتضی، عموم جامعه را ترغیب به این مسئله میکند. وقتی حاکمان و حکومتها خود، امر و نهی پذیر شدند و به امر به معروفها و نهی از منکرهای جامعه نسبت به خود توجه کردند، درآن موقع است که اوّلاً مردم هم به اوامر و نهیهای حکومت توجه میکنند و دوماً خود به خود این مسئله میان مردم گسترش مییابد و دیگر نیاز به ستادهای عریض و طویل و منبرهای مفصل ندارد. اما از ویژگیهای حکومت یزیدی این است که هر چه مصلحان زمان او را امر و نهی میکنند یا گوشی برای شنیدن ندارد یا دائم کارهای خود را توجیه میکند و یا در بهترین حالت آن مسئله را موکول به آیندهای نامعلوم میکند. ناپاسخگویی در برابر این مسئله است که سبب میشود افراد در این جامعه اصلا احساس نمیکنند حاکمان گوشی برای شنیدن دارند. خروجی طبیعی این جوامع ضعیف شدن جامعه مدنی و بی تفاوت شدن و سیاست زده شدن مردم است. در این حکومتها نهتنها کاری برای گسترش و رواج فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر نمیشود بلکه با آمرین به معروف و ناهیان از منکر برخورد هم میشود. همانطور که رهبری انقلاب در دیدار اخیر خود با ائمه جمعه گفتند اینگونه مسائل سبب لجبازی عموم مردم میشود، فلذا دیگر امر و نهی حکومت نسبت به مردم و مردم نسبت به یکدیگر راه به جایی نمیبرد. از ویژگیحکومت یزیدی این است که مصلحان اجتماعی و آمرین به معروف و ناهیان از منکر را به مسلخ کربلا میکشاند. تا جایی که بتوانند گوش نمیدهند و حاشا میکنند و اگر هم مجبور به پاسخ شوند، توجیه میکنند. حتی اگر حسین بن علی هم آنها را به کاری توصیه یا از کاری نهی کند، یا میگویند اینطور که تو میگویی نیست، یا میگویند باید بررسی شود و مسئله پیچیده است و یا میگویند باشد حرف شما را شنیدیم و حرفهای دیگری است که باید به آن ها هم توجه شود. در این حکومت حتی اگر مسئولینش خود ادای شنیدن حرف هم درمیآورند، نه به دلیل اصلاح امور بلکه برای توجیه و ساکت کردن آمرین و ناهیان است. بدیهی است که ممکن است همیشه حرف آمرین و ناهیان درست نباشد اما مهم این است که حس مشترک و درک عمومی جامعه از حکومت این باشد که امر و نهی پذیر است. باید بدانیم که کسی که توانایی کاشت بذر ناامیدی را دارد،عنصر داخلی است و دشمن خارجی تنها میتواند آن بذر را آبیاری کند.