بسم الله الرحمن الرحیم
مجوییدم نسب
فرزند رنج و کار
گریزان چون شهاب از شب
چو صبح آماده دیدار
ما دانشجویان بسیجی پردیس فنی در تلاطمها و آشوبهای هفتههای اخیر دانشگاه، تمام تلاش و توان خود را در جهت رعایت و حفظ ارزشهای مشترک دانشگاه به کار گرفتیم. چون سدی محکم جلوی سیل خشم و نفرت ایجادشده در فضای مجازی ایستاده و پرچم گفتگو و منطق را علیرغم تمام سیلیهای تند سیلاب نفرت باقوت بالا نگه داشته و میداریم. چشم خون داریم که برخی از همکلاسیهایمان متأثر از سرچشمههای نفرتی که خود نیز آن را متعفن به دستان دشمن ملت میدانند، حیثیت مفهوم مشترک دانشگاه را -که متعلق به همهی ماست- به پای هیچ ذبح کردهاند.
دلم را در میان دست میگیرم
و می افشارمش در چنگ،
دل، این جام پر از کین پر از خون را؛
دل، این بیتاب خشم آهنگ
ما قبل از هر کس مخالف ورود نظامیها و امنیتیها به دانشگاه بودیم و مقابل آن ایستادیم. انواع و اقسام پیگیریها را برای آزادی دانشجویان دستگیرشده انجام دادیم. حالآنکه هرآنچه ما تلاش کردیم فضای دانشگاه امن بماند، منطق بر آن حکمفرما باشد و امنیتی نشود عدهای با هتاکیها و فحاشیهایی که قلم از نوشتن آن شرم میکند، به باد دادهاند. آنچه امروز در دستان بعضی دیده میشود سنگ افراطیگری است. رادیکالیسم شروع حیات سیاسی نیست؛ پایان آن است؛ و ما اینک نگران آن بلایی هستیم که سنگ نفرت بر سر آینه جمهوریت در دلهای برخی آورده است. تجمع هنجارشکنانهای که چهارم آبانماه در دانشکدهی فنی رخ داد، فارغ از سوگیری سیاسیاش، هتک حرمت دانشجو و دانشگاه بود. هنجارشکنی در صحن دانشگاه و استفاده از ادبیاتی که هیچ نسبتی با دانشگاه ندارد را ما نه برمیتابیم و نه مقابل آن سکوت میکنیم.
این گلیم تیرهبختیهاست
خیس خون داغ سهراب و سیاوشها،
روکش تابوت تختیهاست
این گلآذین باغ جادو، نقش خوابآلود قالی نیست
متأسفانه، در دانشگاه با جریانی روبهروییم که امروز دیگر میتوان با اطمینان ادعا کرد که «هیچ» خواستهی مشخصی ندارد و اساساً مسئلهای ندارد که بخواهد به دنبال «حل» آن باشد و برخی «مطالبات و خواستههای مطرحشدهی قبلی» نیز صرفاً بهانهای برای موجه نشاندادن اعتراضات بوده است؛ چرا که روند رسیدگی به آن مطالبات هیچ تأثیری در روند اعتراضات نداشته؛ بلکه در مواقعی افراد را در هنجارشکنی خود محکمتر کرده است. جریانی که امروز جز توهین حرفی بیان نمیکند و در برابر هر ابزاری برای رسیدن به سازوکار حل مسئله، مقاومت میکند -چه معرفی نماینده باشد و چه حاضر شدن در جلسهی گفتگو- حتی به قوانین و چارچوبهای اولیهی خواستگاه جریان خود یعنی دانشگاه پایبندیای نشان نمیدهد و جز ایجاد التهاب کور -سهواً یا عمداً- نتیجهای را رقم نمیزند.
جریانی که خود به بدترین شکل ممکن شعارهایش را نقض میکند! چگونه جنبشی که ادعا میکند به دنبال احقاق جایگاه زن است، جنسیترین شعارها را بر زبان میآورد و تا این حد زن را در مؤلفهی جنسیتش خلاصه میکند؟ چطور میشود فضای امنیتی دانشگاه را محکوم کرد؛ اما انواع تهدیدها و توهینها را در برابر دانشجویان همین دانشگاه به کار گرفت و با جایگزینکردن هیجان و خشم با ملزومات فضای منطقی و تئوریزه کردن این خشونت، فضای دانشگاه را امنیتی کرد و حتی بهانه برای تحریمهای آکادمیک دست غرب داد؟ این چه تعریفی از ظلمستیزی است که جنایتی همچون تلاش برای تحریم اقتصادی بیشتر را توجیه میکند؟ چگونه میشود سنگ زندگی و آزادی را به سینه زد و در برابر هر توصیهای به آرامش جهت برهم نخوردن ثبات امنیتی کشور، پنبه در گوش فرو کرد؟
در شرایطی که مرزها ملتهب است و گروههای تجزیهطلب و تروریست علناً در حال جولاناند، دامنزدن بیشتر به آشوب خیابانی و ادامهی اعتراضات به این شکل، درحالیکه هیچ خواستهی واضحی را پیگیری نمیکند، صرفاً تهدیدی است علیه امنیت داخلی «ایران». در چنین اوضاعی و با وجود اعلام حمایت کثیفترین و خطرناکترین گروههای تروریستی از این جنبش و جولان گروهکهای تکفیری در ناآرامیهای به وجود آمده، نهتنها اثری از مرزبندی با دشمنان قسمخوردهی ایران دیده نمیشود، بلکه شاهد تکرار شعارهایی هستیم که نماد این گروههاست.
پیش میآیم.
دلوجان را به زیورهای انسانی میآرایم.
به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخند،
نقاب از چهرهی ترس آفرین مرگ خواهم کند.
بسیج دانشجویی دانشکدگان فنی دانشگاه تهران چنان که پیشتر تصریح کرده بود، حق تجمع مسالمتآمیز درون دانشگاه را از حقوق بدیهی دانشجویان میداند لکن این حق نباید منجر به تضییع سایر حقوق و به سخره گرفتن اعتبار و حیثیت دانشگاه شود. برخورد با رفتارهای هنجارشکنانه که شعارهای رکیک و شرمآورِ جنسیتزده از جملهی آنهاست، از واضحترین وظایف دانشگاه است و پیگیری فوری این مورد از ریاست دانشکدگان فنی الزامی است. حالا که بر همگان مسلم شده است که این تجمعات دور از شأنیت دانشگاه و دانشجو است و ادعای «مسالمتآمیز» و «مدنی» بودن این اعتراضات دیگر باورپذیر نیست؛ این مسئله، مستلزم ورود جدی کمیته انضباطی و موضعگیری صریح مسئولین و اساتید دانشکدهی فنی است. نقض خطوط قرمز اصلی دانشگاه قابل اغماض نیست. علم و دانش ساحتی مقدس است و بر ساحت مقدس، دادوهوار پذیرفتنی نیست که فرمود «لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی».
والسلام