ویرگول
ورودثبت نام
نشریه نبض
نشریه نبض
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

خط روی مسئله!

پیرو مصوبه اخیر شورای سنجش و پذیرش دانشجو در مورد عدم پذیرش دانشجوی کارشناسی ارشد از رشته‌های غیر مرتبط، نکات و مسائلی مطرح است که بررسی و پرداخت به آن‌ها حتی با وجود اعلام به تاخیر افتادن تصویب و بررسی بیشتر آن، خالی از لطف نبوده و مختصرا به مواردی در نقد این طرح اشاره میکنیم.

۱. با توجه به اینکه یکی از مهمترین و کاراترین روش‌های حل مدیریتی در دنیای کنونی، رویکرد سیستمی است و در این رویکرد لزوم کلی نگری و ارتباط و هماهنگی اجزای درون یک سامانه اهمیت بسیار بالایی دارد، جهان امروز به دنبال تربیت متخصصانی با توانمندی‌ بالا در حوزه‌های گوناگون است؛ چرا که یکی از اصلی‌ترین عوامل شکل‌گیری این رویکرد، آسیب‌های متعدد تخصص گرایی مطلق و عدم ارتباط علوم مختلف با یک دیگر بوده است. در چنین شرایطی اجرای مصوبه‌ی مذکور، کسب تخصص در رشته‌های مختلف و ترکیب علوم برای حل مسائل واقعی و پیچیده -که لازمه اصلی برای موفقیت در رویکرد سیستمی است- را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد و عملا کسب دو یا چند تخصص برای افراد توانمند را غیر ممکن می‌سازد.

۲. جداسازی و تفکیک بسیاری از رشته ها در عمل ممکن نیست. کما اینکه برخی رشته‌ها مادر و پایه‌ی سایر رشته‌ها به حساب می‌آیند و با کاربردی کردن آنها رشته‌ها و گرایش‌های جدیدی به وجود آمده که شاید در حال حاضر دیگر ارتباط ملموسی بین انها دیده نشود. از سوی دیگر کار کردن در حوزه‌های نوین و نوپایی مانند علوم شناختی که تخصص‌های مختلفی را می‌طلبد، بسیاری از دانشجویان را به سمت تحصیل در دیگر رشته‌های مرتبط با این حوزه‌ها که بعضا با رشته تحصیلی پیشین‌شان متفاوت است سوق می‌دهد. با منع اجازه تغییر رشته در مقطع کارشناسی ارشد بسیاری از علاقه‌مندان حوزه‌های این‌چنینی از تحصیل در حوزه‌های مدنظر خود باز خواهند ماند.

۳. مسئله دیگری که با این مصوبه به طور کامل نادیده گرفته می‌شود از بین رفتن فرصت جبران برای عده بسیاری از دانشجویان است که به علت نواقص بسیار نظام هدایت تحصیلی و آموزش پرورش ما، تا کنکور کارشناسی به شناخت از علایق خودشان و فرصت‌ها و زمینه‌های موجود نرسیده‌اند. به علت عدم وجود شناخت کافی نسبت به بسیاری از رشته‌های موجود، امکان اینکه برخی از دانشجویان با اتمام دوره کارشناسی از تصمیم ناآگاهانه‌شان پشیمان شوند بسیار است و سیاست‌گذار موظف است راهی برای بازگشت این خیل عظیم که قربانی نظام آموزش کشور شده‌اند باز بگذارد.

۴. عدم باز بودن راه برگشت و تغییر مسیر، رقابت در کنکور کارشناسی را به طرز کاذبی داغ‌تر کرده و در نتیجه هزینه‌ی پشت کنکور ماندن تعداد زیادی از جوانان را به کشور وارد میکند. علاوه بر اینکه این امر به نفع موسسات و نهادهایی است که از طریق کنکور کسب درآمد میکنند و از این بازار داغ و ملتهب، سود می‌برند.

۵. آنچه از متن نامه دفتر برنامه ریزی آموزش عالی بر می‌آید حاکی از این است که پذیرش دانشجو از رشته‌های "غیرمرتبط" علت وارد آمدن آسیب‌های فراوان به کیفیت آموزشی دانسته شده است. فارغ از این پرسش که چطور ارتباط بین رشته‌ها تعریف و مدنظر قرار گرفته شده تا بر آن اساس رشته‌های غیرمرتبط تعریف شود، باید پرسید چرا برای مسائل بسیار مهمتر و تاثیرگذارتری که سبب این افت کیفیت شده تصمیمی گرفته نمی‌شود؟ در حالی که می‌بینیم در کاهش کیفیت آموزش عالی کشور، عوامل موثرتری همچون شیوه‌های تامین مالی و تخصیص بودجه به دانشگاه‌ها بدون تبیین نوع مطلوب خروجی شان، رشد قارچ گونه و نامتوازن دانشگاه‌های غیرانتفاعی و آزاد و پیام نور و پردیس‌های خودگران، نواقص نظام رتبه بندی اساتید و سیاست‌های پذیرش هیئت علمی، وجود دارد.

۶. حتی با فرض اینکه این نوع پذیرش‌ها هم تاثیر اصلی را داشته و اولویت بوده‌اند، باز هم بستن راه‌های پیش رو بر دانشجویان، تنها پاک کردن صورت مسئله و انتخاب ساده‌ترین و نامناسبترین راه است، نه پرداخت عمیق و ریشه‌ای برای حل این معضل و عواملش. با چنین تصمیمات ناگهانی و یک شبه‌ای که بار آسیبش در دراز مدت نه فقط بر دوش دانشجو که بر گرده تمام جامعه خواهد بود، بستر بررسی ریشه‌های اصلی روند تغییر رشته و راهکارهای اصلاح آن و در گام بعد شیوه‌های دقیق هدایت صحیح این خیل عظیم متقاضیان هیچ‌گاه فراهم نمی‌شود. در حالیکه مشخصا راهکارهای دیگری برای سنجش میزان توانمندی داوطلبان هر رشته باید اتخاذ شود و سنجه‌های پذیرش دانشجو از مرتبط بودن یا نبودن رشته کارشناسی به موارد دقیقتری تری چون تصحیح ضرایب دورس کنکور ارشد، طراحی مراحل مختلف پذیرش بنا به اقتضائات رشته‌ها و دیگر راهکارهای تخصصی ارتقا یابد تا هم افراد با شایستگی لازم جذب رشته مدنظر خود شوند و هم فرصت انتخاب رشته‌های مورد علاقه از دانشجویان سلب نشود و با طولانی کردن مسیر برگشت و تلف شدن عمر جوانان، هزینه‌ی انتخاب اشتباه‌شان برای جامعه سنگین‌تر نشود.

نهایتا با توجه به موارد مطرح شده، انچه که مناسبتر به نظر میرسد، فراهم کردن بستری برای بررسی مشکلات و اصلاح نظام هدایت تحصیلی، طراحی سنجش مناسب برای کنکور کارشناسی ارشد و به طور ویژه بررسی دقیق معضل مهاجرت از رشته‌های فنی به علوم انسانی، اثرات، عوامل و راه‌حل‌های موجود برای فضای به وجود آمده می باشد

#کارگروه_نظام_هدایت_تحصیلی

آموزشعالیتغییررشتهفنی
نبض دانشگاه در دستانت! |دانشگاه تهران، دانشکدگان فنی، بسیج دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید