این روز ها که بحث انتخابات داغ است و اتفاقاً چند نفر از بانوان هم برای کاندیدا شدن ثبت نام کردهاند خوب است که کمی از "رجل سیاسی بودن" که از شروط پذیرش نامزدهای انتخاباتی است و تاریخچه آن بدانیم.
در سال ۱۳۵۸ که قانون اساسی در دست تصویب بود، میان فقها بر سر موضوع امکان ریاست جمهوری برای خانم اختلاف افتاده بود. برخی آن را منطبق با موازین اسلامی میدانستند و بعضی خیر. برخی از نظرات موافق و مخالف مطرح شده از طرف اعضای مجلس خبرگان به شرح زیر است:
خانم گرجی با اشاره به آیه ۹۷ سوره نحل، بر برابری زن و مرد از منظر قرآن تاکید میکرد و معیار را تنها ایمان و عمل صالح میدانست.
آقای صافی در انتقاد از خانم گرجی: «اگر آن آيات در قرآن هست اين آيه هم هست كه «وَ قَرْنَ فىِ بُيُوتِكُن»
آیت الله منتظری: «راجع به مساله مرد بودن، ما مسلمات اسلام را نمیتوانیم کنار بگذاریم و از طرفی نمیخواهیم به خواهران خودمان جسارتی شده باشد یا حقی از آنها سلب کنیم. در مساله حکومت و ولایت، این اشتباه است که ما خیال میکنیم حق است! این مساله، وظیفه و مسئولیت است و مسئولیت باری سنگین است. مساله ولایت و مساله قضاوت را گفته اند که مخصوص مردهاست»
خانم گرجی تنها نماینده زن در مجلس خبرگان قانون اساسی: «در اینجا (مساله ریاست جمهوری) ولایت نیست و یک قدرت اجرایی و یک وکالت است.چه دلیلی دارد قید کلمه مرد بودن را دارا باشد؟ زن هم میتواند مومن و دارای امانت و تقوا باشد و قدرت سیاسی زن را اسلام امضا میکند. این راه باید باز باشد و همه اگر امکان دارند در این راه کار کنند، اگر نتواند، نمیرسند بنابراین گذاشتن این مورد چه نیازی دارد؟»
در قرآن متن صریحی مبنی بر نفی و یا تایید زمامداری مرد یا زن نیامده است حال اینکه چرا این مسئله و پرسش فقط درباره زنان مطرح است، برمیگردد به اینکه طبق سنت و روال گذشته زمامداری با مردان بوده و مسئلهاش حل شده است اما چون زنان یا زمامدار نبودهاند و یا افراد بسیار محدودی بودهاند هنوز سوال است که آیا زنان مسلمان میتوانند چنین مسئولیتی داشته باشند یا خیر.
آن زمان فقها سعی کردند با استناد به آیههای مختلف از قرآن یکدیگر را قانع کنند اما در نهایت به نظر میرسد که گروهی موفق به اقناع کامل گروه دیگر نشده است.
ابتدا اصل را طوری تنظیم کرده بودند که صریحا در آن گفته میشد از نظر اسلام بانوان نمیتوانند رئیس جمهور شوند ولی این متن رای نیاورد چون مخالف های زیادی داشت و سپس متن را تغییر داده و کلمه رجال را جایگزین میکنند،کلمهای که ابهاماتی در پی داشت چون برخی آن را مرد و برخی دیگر شخص معنا میکردند.در واقع به نوعی انگار که در قانون اساسی مسئله ی امکان شرکت زنان برای ریاست جمهوری مسکوت گذاشته شده است و تعیین تکلیف آن به دست زمان و روندی که جامعه طی میکند سپرده شده است. این موضوع که با نفی حضور زنان مخالفت شده ولی از سوی دیگر حضور قطعی زنان هم به تصویب نرسیده است مقداری عجیب است.
در ادوار گذشته ی انتخاباتهای ریاست جمهوری چند دوره بوده که بانوانی ثبت نام کرده اند اما هیچ کدام تایید صلاحیت نشدهاند و از آنجایی که آن افراد شروط لازم دیگر برای تایید صلاحیت را نداشتهاند نمیتوان این عدم تایید را لزوماً به جنسیت آنها ربط داد و از آنجایی که شورای نگهبان تاکنون تفسیر صحیح و رسمی خود را از کلمه رجل اعلام نکرده است این موضوع همچنان مبهم مانده است.
در این دوره از انتخابات شاهد تغییری در قانون ثبت نام کاندیداها بودیم که اگر کسی شرایط اولیه را نداشت اصلاً ثبت نام نمیشد. ثبت نام بانوان در این دوره میتواند به معنای اعلام موضعی از طرف شورای نگهبان تلقی شود که ثبت نام خانمها برای ریاست جمهوری مشکلی ندارد و ما از بحث جنسیت رجل سیاسی عبور کردهایم و حتی با عدم تایید صلاحیت نهایی کاندیداهای خانم از این موضوع مطمئن هستیم که عدم تایید به دلیل جنسیت آن ها نیست.
حانیه آشتیانی
مهندسی شیمی ۱۴۰۱