ویرگول
ورودثبت نام
نشریه نبض
نشریه نبض
خواندن ۹ دقیقه·۵ سال پیش

عوارض یک درمان اشتباه

دور باطلی که معیشت ایرانیان راگروگان گرفته است

سید مهدی حسینی

1. همه‌ی مردم این سرزمین بر این حقیقت متفق القول هستند که حال اقتصاد و معیشت مردم ما خوب نیست و به سختی روزگار می‌گذرانند. تقریبا از سال 86 رشد اقتصادی نداشته‌ایم و حدود 50 سال است که به صورت میانگین تورم 20 درصد به بالا داریم. این روزها هم با مطرح شدن بحث حداقل حقوق کارگران و فشار بسیار زیاد معیشتی بر این قشر، اوضاع نابسامان اقتصادمان مجددا خودش را نشان داد. اما چه شد که به اینجا رسیدیم و چگونه می‌شود از این باتلاق خارج شد؟

یک تحلیل متداول، سخنان مسئولین، صدا و سیما و حتی بعضا تشکل‌های دانشجویی است که: افزایش مستمر و غیرقابل قبول قیمت‌ها را شاهد هستیم و متولیان امر باید با تشدید نظارت‌ها با سودجویان برخورد کنند و اجازه افزایش قیمت ندهند، با دلالی و قاچاق و رانت خواری مبارزه کنند و سلاطین ارز و سکه و قیر و کاغذ و... را به اشد مجازات برسانند و با دادن تسهیلات ارزان قیمت به تولید کننده و توصیه و تبلیغ جهت مصرف کالای ایرانی، تولید را رونق ببخشند.

در این متن قصد دارم تحلیل کمتر شنیده شده‌ای ارائه دهم. البته تشریح مصائب اقتصاد یک مملکت در یک متن کوتاه چون ریختن بحر در کوزه است اما سرنخ‌های اصلی قابل ارائه هستند.

2. از سال 1346 تا همین امروز کسری بودجه دولت در اقتصاد ما ادامه پیدا کرده و نهادینه شده است. دولت هر چه بیشتر خرج می‌کرده، پروژه عمرانی افتتاح می‌کرده یا حقوق معلمان و پرستاران زحمتکش و مستضعف را افزایش می‌داده در نظر مردم کاراتر و خدمتگزارتر بوده و با توجه به انتخابات‌ها و لزوم انتخاب شدن در دور دوم، دولت هم برای این خرج کردن بی‌حساب بی‌انگیزه نبوده است. اما این دولت‌ها، فارغ از اصولگرا و اصلاح طلب و حتی جمهوری و سلطنتی چگونه با این عدم تعادل دخل و خرج دوام آورده‌اند؟ پاسخ را در بلوار میرداماد پیدا خواهید کرد! بانک مرکزی. دولت مرتبا به سراغ بانک مرکزی می¬رفته و بانک مرکزی هم با افزایش پایه پولی(چاپ بی پشتوانه پول) به نیاز دولت پاسخ می‌گفته است. اثرات تورمی افزایش پایه پولی هم حقا از سنت‌های الهی است! در تمام دنیا یک رابطه y=x بین این افزایش و افزایش سطح عمومی قیمت‌‌ها (همان تورم خودمان) وجود دارد. هر سال بانک مرکزی پول بی‌پشتوانه چاپ می‌کرده و قیمت‌ها هم به همان نسبت بالا می‌رفته (و می‌رود!). خودمانی‌اش چاپ پول یعنی فقیر کردن همزمان 82 میلیون نفر.

اما این نخواندن دخل و خرج علاوه بر دولت در یک نهاد دیگر هم وجود داشته (و دارد!). بانک‌ها. بانک‌های افسارگسیخته‌ی ما هم که بانک مرکزی نظارت درست و علمی بر آن‌ها ندارد، فاصله‌های نجومی ما بین دارایی‌ها(دخل) و تعهداتشان(خرج) دارند و وقتی موعد پرداخت تعهداتشان می‌رسد دست به دامان بانک مرکزی می‌شوند و بانک مرکزی هم مجددا با افزایش نقدینگی و چاپ پول به نیازشان پاسخ می‌داده است. خوب است بدانید این مشکل بی‌انضباطی بانک‌ها در بیش از 100 کشور جهان با ابزاری به نام عملیات بازار باز(Open Market Operation) حل شده است. این ابزار هنوز در کشور ما استفاده نمی‌شود!

کارگاه چاپ پول
کارگاه چاپ پول

3- تا اینجا عوامل تورم 20 درصدی در اقتصادمان را دیدیم. شما جای سیاستگذار بودید چه می‌کردید؟ حتما خواهید گفت هزینه‌های دولت را کم می‌کردم و بانک‌ها را نیز با ابزارهای شناخته شده در جهان منضبط می‌کردم. راستش بهترین راه همین است! اما در عمل در مورد هزینه‌های دولت باید گفت آه از انتخابات دور دوم و دغدغه‌ی کارآمد به نظر رسیدن. در مورد بانک‌ها اما واقعا هیچ اقتصاد دانی نمی‌داند چرا از ابزارها استفاده نکردیم!

دولت از صراط مستقیم به سمت کنترل تورم حرکت نکرد. پس چه کرد؟ تعیین دستوری قیمت برای بنگاه‌ها و ارائه کالاها با نرخ یارانه‌ای(پرداخت سوبسید روی کالاها) برای مصرف کنندگان.

همین راه حلِ به ظاهر بی‌اشکال دولت، 50 سال است معیشت مردم را گروگان گرفته، رونق تولید را در کشور بی‌معنا کرده، روستاها را از سکنه خالی کرده، امضاهای طلایی و رانت به وجود آورده و بهشتی برای دلالان فراهم ساخته است!

4- تولید چگونه و از چه راه‌هایی رونق می گیرد و رشد می‌کند؟ پاسخ علم اقتصاد به این سوال این است که از دو راه. یکی افزایش سطح سرمایه و دیگری بهبود بهره وری. افزایش سطح سرمایه در اقتصاد یعنی هر نیروی کار از تجهیزات بیشتر و پیشرفته‌تری برخوردار باشد. افزایش بهره‌وری هم یعنی با استفاده از نوآوری و مهندسی کاری کنی تا از ورودی‌های فرآیند تولید خروجی بیشتری داشته باشی. مثلا از یک تیم مهندسی بخواهی که با استفاده از دانشتان کاری کنید با هر کیلووات برقی که در کارخانه مصرف می‌کنم محصول بیشتری تولید کنم. این راه حل‌های علم اقتصاد برای رونق تولید را داشته باشید تا برگردیم.

5- دولت هنگام اجرای راه حلش برای کنترل تورم چه می‌کند؟ به بنگاه می‌گوید حق نداری قیمت محصولت را در این فضای تورمی از حدی بیشتر کنی، از طرفی دستمزدها را هم باید تا حد قابل قبولی افزایش بدهی. طبیعتا بنگاه با استفاده از دو عمل اصلی! می‌بیند که دخل و خرجش نمی‌خواند. (تازه دولت به لطف فروش نفت و واردات طیف گسترده‌ای از کالاها به قیمت ارزان، از یک طرف دیگر هم تولید کننده را مورد عنایت قرار داده است از قبلش!). دولت به بنگاه می‌گوید حق داری واقعا، برایت جبران می‌کنم! ارز ارزان قیمت در اختیارت قرار می‌دهم، انرژی ارزان، منابع طبیعی ارزان، وام ارزان، همه چیز ارزان!

طبیعتا این خیرات و مبرات! را که همینجوری و به هر کسی نمی‌دهند. تولید کننده باید پشت در اتاق ده‌ها نفر بنشیند، با آن‌ها صحبت و چانه‌زنی کند و در این فرآیند عزیزانی که مسئول اعطای این خیرات هستند عده‌ای را بر عده‌ی دیگر مقدم می‌کنند و... . دوستان، نطفه رانت در همین‌جا بسته می‌شود. امضاهای طلایی در تعداد کثیر همین‌جا به دنیا می‌آیند. در این شرایط رانت جویی رقیب کارآفرینی می‌شود. اگر تولید کننده‌ای اینجا روی بهره‌وری سرمایه گذاری کند کار غیر عاقلانه‌ای کرده. با چه انگیزه ای به دنبال افزایش تولید از طریق بهره‌وری باشد؟ تولید کننده هر چه چانه‌زن و رانت‌بگیر قهارتری باشد، هر چه موفق به گرفتن ارز و انرژی ارزان‌تر شود، بهتر اموراتش می‌گذرد. رونق تولید هم در همینجا قربانی می‌شود. بهره‌وری که مساله آخر بنگاه شده، دولت هم که کالاهای ارزان خارجی را به مدد شیر نفت وارد می‌کند. سرمایه‌گذاران هم با مشاهده‌ی وضع اسفبار کسانی که قبلا دست به تولید و کارآفرینی زدند، سرمایه خود را در دلالی و بساز بفروش و بازار سکه و.. به کار می‌گیرند. اقتصاد رشد نمی‌کند. بنگاه‌ها یکی یکی تعطیل می‌شوند. بیکاری زیاد و به تبعش دستمزدها کم می‌شود. دولت استراتژی قبلی‌اش را شدیدتر اجرا می‌کند، بنگاه‌ها بیشتر تعطیل می‌شوند و... ( غم‌انگیزترین دور باطل برای معیشت)

دولت :اشتغال­زایی کن. - تولید کننده: باید خودم را به مردن بزنم!
دولت :اشتغال­زایی کن. - تولید کننده: باید خودم را به مردن بزنم!

6- دیدیم که دولت با اتخاذ راه حل غلط در قبال تورمی که خودش خلق کرده، عملا تولید را نابود و بیکاری و فقر را گسترش می‌دهد. در مورد مصرف کننده برای طولانی‌تر نشدن متن مختصرتر خواهم گفت. دولت با اتخاذ استراتژی قیمت‌های یارانه‌ای، نیت بهبود معیشت مردم در زمان تورم را دارد. بنزین یارانه‌ای ، ارز 4200ی، برق، گندم، شکر، گوشت و... همه از مصادیق این سیاست هستند. تبعات این سیاست امروز در دادگاه‌های متعدد و با دیدن فساد و رانت نجومی در ارز 4200ی برای مردم روشن‌تر شده است. نیت خیر دولت تنها باعث رسیدن بخش عمده یارانه به ثروتمندان پرمصرف یا دلالان داخلی(واسطه‌ها و بازار سیاه) و یا قاچاقچیان(یعنی صادرکنندگان یارانه!) می‌رسد و کمترین اثر ممکن بر معیشت مردم دارد. مقایسه کنید با طرح هدفمندی یارانه‌ها که یک بار سیاستگذار به ایده‌ی علم اقتصاد تمکین کرد -هر چند با اجرای غلط- و یارانه را به جای قیمت کالا به حساب مردم واریز کرد و از معدود مقاطعی شد که نرخ فقر در کشور کاهش یافت.

7. اگر واقعا خواستار جهش تولید هستیم باید تحلیل‌های کلیشه‌ای که 50 سال است حاجت روایمان نکرده‌اند را کنار بگذاریم و به جای معلول‌های دم دستی به علت‌ها بپردازیم. تورم مزمن اقتصاد که عامل همه‌ی دخالت‌های دولت در قیمت‌گذاری و به تبعش ایجاد رانت‌ها و فسادها و همین طور نابودی تولید می‌شود را با روش‌های علمی و آزموده شده در دنیا مهار کنیم. یارانه را به صورت مستقیم به حساب مردم واریز کنیم. در این حالت به هدفمان یعنی بهبود فضای کسب و کار خواهیم رسید. در این فضا که نه انگیزه و امکانی برای دلالی و رانت¬جویی و نه هفتاد خوان دولتی مقابل تولید وجود دارد، خواهیم دید جوان ایرانی چگونه کارآفرینی خواهد کرد، ثروت تولید خواهد کرد و رفاه کارگر و مهندس و کاسب ایرانی به صورت پایدار و مستمر افزایش پیدا خواهد کرد. ان شا ا... .

کانال تلگرام نبض

اقتصادتورمچاپ پولکارگر
نبض دانشگاه در دستانت! |دانشگاه تهران، دانشکدگان فنی، بسیج دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید