ویرگول
ورودثبت نام
نشریه نبض
نشریه نبضنبض دانشگاه در دستانت! |دانشگاه تهران، دانشکدگان فنی، بسیج دانشجویی
نشریه نبض
نشریه نبض
خواندن ۶ دقیقه·۲ ماه پیش

قوم یا دین؟

«فرعونیان روزی بر شما چیره خواهند شد؛ کودکانتان را خواهند کشت و شما را به بندگی خواهند گرفت. اما منجی‌ای از نسل لاوی خواهد آمد که بر این ظلم پایان خواهد داد.»

این واپسین سخن حضرت یعقوب علیه‌السلام بود؛ پیامبری که قرآن او را با نام «اسرائیل» یاد می‌کند. او فرزندانش را گرد آورد و آینده‌ای سخت و سرشار از رنج را پیش چشم آنان گشود.

حضرت یعقوب دوازده فرزند داشت؛ از میان آنان می‌توان به یوسف، بنیامین، لاوی و یهودا اشاره کرد. فرزندان یعقوب به نام «بنی‌اسرائیل» شناخته می‌شدند. پس از ماجرای قحطی، همه بنی‌اسرائیل به مصر کوچ کردند؛ جایی که یوسف به وزارت هیکسوس‌ها، حاکمان بیگانه مصر، رسیده بود. اما پس از مدتی، مردم بومی مصر بر بر علیه هیکسوس‌ها قیام کردند و آنان را از قدرت برانداختند. در این میان، بنی‌اسرائیل به‌عنوان همراهان اشرافی هیکسوس‌ها شناخته می‌شدند و به همین سبب زیر فشار و آزار قرار گرفتند. حتی فرعونیان فرمان قتل نوزادان پسر بنی‌اسرائیل را صادر کردند؛ زیرا شنیده بودند منجی‌ای از میان آنان به دنیا خواهد آمد و حکومت فرعون را پایان می‌دهد.

در چنین شرایطی حضرت موسی به دنیا آمد. او به خواست خداوند از مرگ نجات یافت و سال‌ها در قصر فرعون پرورش پیدا کرد. سی سال در کاخ بود و ده سال دیگر نزد حضرت شعیب در مدینه زندگی کرد تا آنکه در مسیر بازگشت به مصر، به پیامبری برگزیده شد. موسی خود را به بنی‌اسرائیل معرفی کرد، اما با کمال شگفتی، بسیاری از آنان که سال‌ها در انتظار منجی بودند، با او مخالفت ورزیدند و تنها اندکی ایمان آوردند؛ چرا که برخی از بزرگان بنی‌اسرائیل در دستگاه فرعون به مال و مقام رسیده بودند و دیگران نیز از ترس جان خود ایمان نمی‌آوردند.

موسی به اذن خداوند معجزه‌های فراوان آورد؛ از رود نیل گرفته تا عصای او، همه نشانه‌هایی بودند برای قوم و فرعونیان. اما مخالفت‌ها همچنان ادامه یافت تا سرانجام خداوند بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون برد. دریا به فرمان خدا شکافته شد و دوازده مسیر برای دوازده طایفه بنی‌اسرائیل گشوده شد تا هرکدام جداگانه بگذرند؛ چرا که هر قوم خود را برتر از دیگری می‌دانست و ممکن بود برای پیشروی از آب با یکدیگر درگیر شوند. فرعونیان در دریا غرق شدند و به اذن خداوند همه مال و طلای آنها روی آب آمد تا چشم این قوم را از طلا و مال سیر کند. بنی‌اسرائیل که نجات یافته بودند، با دیدن بت های زیبا از موسی خواستند بتی برایشان بسازد تا آن را بپرستند.

موسی قوم خود را به حال خود گذاشت و به میعادگاه رفت. خداوند بر آنان سایه‌بان فرستاد، غذای آسمانی عطا کرد و دوازده چشمه جاری ساخت تا هر طایفه سهمی داشته باشد. با این همه، پس از بازگشت موسی، دید که قومش گوساله‌ای زرین ساخته و به پرستش آن مشغول شده‌اند. در سال‌های پایانی عمر موسی نیز قوم چندان اعتنایی به او نداشت و حتی پس از وفاتش، مکان مقبره‌اش در منابع یهود ذکر نشده است گویی ایشان را دفن نکرده اند.

پس از سال‌ها سرگردانی،به این نتیجه رسیدند که نیاز است یکی بر همه دوازده گروه رهبری کند. طالوت از نسل بنیامین به رهبری بنی‌اسرائیل برگزیده شد. اما نوادگان یهودا به شدت اعتراض کردند و جنگی میان خودشان درگرفت. در همین نبرد، جالوت، پهلوان بزرگ یهودا، به دست جوانی به نام داوود کشته شد و بعد از طالوت او به رهبری رسید. داوود کار ناتمام موسی را پی گرفت و قوم را به اورشلیم آورد و در کنار کوه صهیون مستقر کرد. دوران اوج بنی‌اسرائیل در زمان سلیمان، فرزند داوود، بود؛ همان که معبد مشهور سلیمان را بنا کرد.

اما پس از سلیمان، شکاف درونی بار دیگر سر برآورد. رحبعام، پسر ناخلف او، با کودتای قوم یهود بر تخت نشست. ده طایفه از دوازده طایفه بنی‌اسرائیل که سلطنت او را مشروع نمی‌دانستند، از اورشلیم جدا شده و در شمال فلسطین مستقر شدند. تنها دو طایفه یهودا و بنیامین باقی ماندند. مدتی بعد، آشوریان بر سرزمین شمالی تاختند و آن ده طایفه را به اسارت بردند؛ از آن پس اثری از آنان در تاریخ دیده نشد. چنین بود که تاریخ مکتوب بنی‌اسرائیل تنها به دست طایفه یهودا و بنیامین رقم خورد و حقیقت زندگی ده طایفه دیگر در سایه‌ای از فراموشی و مظلومیت گم شد؛ ظلمی تاریخی که آنان را از حافظه بشریت پاک کرد.

اورشلیم نیز در ادامه به دست پادشاه بابل محاصره شد؛ معبد سلیمان و کتاب‌های یهود به آتش کشیده شد و بسیاری به اسارت رفتند. با فتح بابل به دست کوروش، گروهی از یهودیان بازگشتند و معبد را دوباره بنا کردند. اما از این مقطع به بعد، تحریف بزرگی در تاریخ رخ داد: آیین الهی حضرت موسی، کم‌کم از مسیر اصلی خود جدا شد و به صورت یک هویت قومی و نژادی در آمد.

بدین‌گونه «دین یهود» به «قوم یهود» تبدیل شد؛ زیرا نه تنها تبلیغی برای جهانیان نداشت، بلکه شرایطی دشوار برای پذیرش افراد جدید قرار داد و رسالت جهانی موسی تبدیل به قوم خود برتربین بنی اسرائیل شد‌.  

حضرت عیسی مسیح به نبوت رسید. پیامبری که آمده بود آیین تحریف‌شده‌ی موسی را  نجات دهد. او در پی زدودن روحیه مادی‌گرایی و نژادپرستی ریشه دار یهودیان بود و رسالتش را جهانی اعلام کرد و اقوام دیگر را به یکتا پرستی دعوت کرد. دقیقا نقطه مقابل آن چیزی که یهودیان می‌خواستند. شورای بزرگان یهود، همان کسانی که پیش‌تر پیام موسی را به انحراف کشانده بودند، حکم قتل فرستاده‌ی الهی را صادر کردند، هرچند نتوانستند این کار را انجام دهند. با این حال، نام و شخصیتش را در متون خود تحریف و لکه‌دار کردند. این دشمنی با پیامبران محدود به او نماند؛ بلکه زکریا و یحیی، دو پیامبر پاک، نیز به دست آنان به فجیع‌ترین و دلخراش‌ترین شکل کشته شدند، تا پرده از عمق کینه و قساوت قلبی که در برابر فرستادگان خدا داشتند، برداشته شود.

سال‌ها بعد، رومیان به اورشلیم یورش بردند، معبد سلیمان را ویران کردند و بسیاری از یهودیان را کشتند. از آن زمان، پراکندگی و آوارگی آنان تا به امروز آغاز شد. متون مقدس یهود خود تأکید دارند که بازگشت به سرزمین مقدس تنها با ظهور مسیح و از مسیر صلح ممکن است، نه با زور و شمشیر. از همین رو، بخشی از یهودیان امروز نیز تشکیل حکومت اسرائیل را خلاف ایمان خود می‌دانند، در حالی‌که گروهی دیگر همچنان بر رویکرد نژادپرستانه و سلطه‌جویانه پافشاری می‌کنند.

از مرور این تاریخ روشن می‌شود که بنی‌اسرائیل بارها در برابر پیامبران خدا ایستادند و آیین الهی آن‌ها را منحرف کردند. چیزی که امروز از آن به نام «یهود» یاد می‌شود، دیگر یک دین الهی نیست، بلکه بیشتر یک قوم بسته و نژادپرست است. این روحیه برتری‌جویی و دشمنی با دیگر ادیان الهی نه‌تنها در گذشته، بلکه تا امروز نیز ادامه یافته و همچنان در رفتار و سیاست‌های آنان دیده می‌شود. به همین دلیل، سخن گفتن از «دین یهود» معنایی ندارد؛ زیرا آنچه باقی مانده، تنها یک قوم است که حقیقت رسالت الهی را به فراموشی سپرده است.

حضرت موسییکتا پرستییهود
۰
۰
نشریه نبض
نشریه نبض
نبض دانشگاه در دستانت! |دانشگاه تهران، دانشکدگان فنی، بسیج دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید