ویرگول
ورودثبت نام
نشریه نبض
نشریه نبض
خواندن ۴ دقیقه·۱۰ روز پیش

مذاکره، راهی برای مبارزه

مبارزه با مستکبر به جای مذاکره

فرقی نمی‌کند قماربازی بر صندلی ریاست جمهوری‌شان بنشیند یا شبه مردی کم حواس؛ نوای شروع مبارزه ما، صدها سال است نواخته شده و در شریان‌های ما جریان دارد. آنگاه که بانگ پیر مغان‌مان، روح الله، صدایش بیش از پیش پیچید که فرمود:«امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد شروع شده است….»

و این هویت حضور ما در تک‌تک عرصه های داخلی و بین المللی است. هر جا ظلم باشد، مبارزه می‌کنیم و هر جا مقاومت باشد، حمایت. خواب را بر مترفین و مرفهین، مستکبرین و ظالمین حرام می‌کنیم. اما از دوگانه‌های غیرواقعی و آدرس غلط باید دور شد، دوگانه‌هایی همچون مبارزه یا مذاکره.

در شروع متن، باید این را خاطر نشان کرد که اساساً مذاکره کمتر از آن است که در کنار یا مقابل مفاهیمی همچون مبارزه و جهاد قرار گیرد؛ مبارزه یعنی آماده کردن همه‌ی توان برای رویارویی با دشمن و تلاش برای شکست دادن آن، اما مذاکره در بهترین حالت تکنیک، روش و ابزاری‌ است، آن هم مقطعی، برای افزایش توان و رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب و پیشبرد اهداف دیپلماسی، ولی اگر همین بشود هدف و تنها دستاویز، اتفاقاتی می‌افتد که ملت ایران دهه نود آن را چشیده‌ است.

اما باید بدانیم، مذاکره با هر فرد و گروهی چارچوب و قواعدی دارد، یعنی اصول و شرایطی دارد که در محدوده‌ی فکر و ایدئولوژی اسلامی قرار می‌گیرد، «لا تتخذوا بطانه من دونکم»-1- یعنی مراقب باشید چه کسانی را نزدیک خود می‌کنید، حواستان باشد که غیر خودی نباشد، حد و مرز را باید رعایت کرد و خوشبین نبود. چرا که می‌دانیم «وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡ»، پس موضوعات محل بحث نباید از جنس زیر سوال بردن اعتقادات و تغییر مبانی باشد، بلکه باید از جنس رسیدن به حرف مشترکی آن هم بر اساس مصلحتی برای نظام اسلامی باشد، همچون پیمان پیامبر با یهودیان مدینه که در صدر اسلام دیده می‌شود که آن ها هم از سر موضع برابر و حفظ شأن امت اسلام بوده است.

وقتی ماجرا به هم زدن دوگانه‌ی استکبار و استضعاف و زدن زیر میز سلطه گر و سلطه پذیر، با تربیت نیروی ظلم ستیز از تهران تا نیویورک باشد، دیگر چیدن تمام تخم‌مرغ‌ها در سبد مذاکره، معنا ندارد. گفتن این جمله که مذاکره هیچ تاثیری در وضعیت ما ندارد به همان اندازه غلط است، که بگوییم بدون تکیه به توان مردم و قدرت نرم ملت می‌شود راه به جایی برد، چرا که گره حل بسیاری از مشکلات صادرات و واردات، تعاملات بانکی و باز شدن پنجره‌های اقتصادی در گرو رفع تحریم است.

در این مسیر هم کم تجربه نچشیدیم. از ابتدای حکومت مدنی تا امتداد انقلاب اسلامی، بارها و بارها بر سر میز مذاکره و گفت‌گو نشسته‌ایم. از همان ابتدا سرلوحه را باید این بدانیم که «وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡ»-2-، پس لحظه‌ای فریب نخوریم که رضایت آنها را در پی خواهد داشت، چراکه قرآن از خلوت آنها هم به ما خبر می‌دهد و می‌گوید:«عَضُّواْ عَلَيۡكُمُ ٱلۡأَنَامِلَ مِنَ ٱلۡغَيۡظِ»-1-،از شدت حرص، از قدیر بودن اسلام، از توان فکری و فرهنگی مسلمانان، «سر انگشتان خود را می‌گزند» و خطاب به آنها می‌گوید:«قُلۡ مُوتُواْ بِغَيۡظِكُمۡ»-1-، بمیرید در خشمتان، و به ما می‌فرماید لا تسارعوا، از سر شوق و شتابان به سمت آنها حرکت نکنید چه برسد به اینکه پیش پای ملوکشان زانو بزنید. به آنها اعتماد نکنید و تحت نظر داشته باشید، نه اینکه امضای آن‌ها را تضمین بدانید، بیشترین امتیاز را بگیرید، نه اینکه خود مصاحبه کنید نتیجه‌اش "تقریبا" هیچ بود. در چشم ملت نگاه کنید و دروغ بگویید، قرارداد را مطالعه نکرده امضا کنید و بعد بگویید چون به نفعمان بوده از آن خارج شدند.

اتفاقی که میبینیم تا حدی وزیر و رییس جمهور شهید آن را رقم زدند، یعنی هم به توان داخل تکیه کردند، هم دیپلماسی همسایگان و کشور‌های اسلامی را جدی گرفتند، هم با شرق روابط حسنه ایجاد کردند، به بریکس و شانگهای پیوستند، قراردادها را بهانه ناکارآمدی تأمین حقوق کارمندان نکردند، هم قائل به مذاکره از موضع برابر مقابل غربی ها بودند، راه را بر صحبت و گفت و گو با آنها نبستند و در پی تحقق خواسته‌های به حق ملت ایران بودند. همه و همه اما با شرط عزتمندی کشور، و فهم مبارزه تمدنی، که جمهوری اسلام ایران علمدار حکومت الله است و این سیاست‌ورزی و تکلیف آن را سنگین میسازد.

آنچه که انتظار می‌رود هم، فهم صحنه تاریخی و موقعیت انقلاب اسلامی است‌ و هم به کارگیری روشهای لازم برای به هم زدن دوگانه سلطه گر و سلطه پذیر. به تعبیری، برای طغیان علیه استکبار و برای پیروزی حق است. البته این باید با نگاه به نه شرقی و نه غربی، بدون وابستگی اما با هوشمندی لازم، برای تقویت انقلاب اسلامی و آبیاری این درخت تنومند اتفاق بیفتد، درختی که شهدای راهش روز به روز آن را ریشه‌دار تر می‌کنند.

1- آل عمران-118
2- بقره-120

علیرضا براجعی

مهندسی صنایع ۱۴۰۰

ملت ایرانمذاکرهانتخابات
نبض دانشگاه در دستانت! |دانشگاه تهران، دانشکدگان فنی، بسیج دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید