نشریه نبض
نشریه نبض
خواندن ۶ دقیقه·۲ ماه پیش

همه راه‌ها بسته است؛ جز، یک راه!



بسم النور

خبر عجیبی‌ست شهادت سید مقاومت. شاید در پیچیده‌ترین پیش‌بینی‌ها نیز کسی گمان نمی‌کرد، نتانیاهو این‌گونه دچار جنون شود و دست به چنین قمار بزرگی بزند. این واکنش نتانیاهو هرچند خیلی منطقی به نظر نمی‌رسد اما او و دشمنانش را وارد بازی‌ای خواهد کرد که احتمالا بازنده‌اش جز مرگ و محو شدن عاقبتی نخواهد داشت.

اگر نگاهی به شرایط روز اسرائیل داشته باشیم، یافتن دلایل این جنگ تمام‌عیار صهیون خیلی سخت نخواهد بود. اسرائیل در شرایطی متحمل عملیات طوفان الاقصی و پس از آن حملات حزب‌الله شد که درگیر مشکلات متعدد داخلی بود. حزب لیکود، پشتوانه مردمی خود در بین صهیون را از دست داده و به دنبال بازسازی وجهه عمومی خود درمیان منتقدینش بود، که البته در این کار چندان هم موفق نبود. در این شرایط با انجام عملیات طوفان الاقصی، نتانیاهو و یارانش پنجره‌ای به روی خود دیدند که می‎‌توانست با وارد شدن به جنگ، دوباره صهیون را متحد کرده و فشارها را از روی آن‌ها بردارد. درچنین شرایطی منابع تسلیحاتی لایزال آمریکایی به سوی اسرائیل روانه شد تا با خیال راحت به خوانخواری مردم فلسطین بپردازد. نتانیاهو که گمان می‌کرد حداکثر ظرف چندماه با نابودی حماس می‌تواند دوباره اعتماد غاصبین صهیونیست را به دست بیاورد، با تمام توان وارد جنگ شد. جنگی که در نهایت برای او به باتلاقی بزرگ تبدیل شد و آسیب‌های جدی‌ای برای او به همراه داشت. اسرائیلی که خود را از بزرگ‌ترین قدرت‌های نظامی دنیا می‌دانست حالا از پس گروهکی زیرزمینی برنیامده و حتی از آزاد کردن اسرای خود نیز عاجز است. با پیش‌آمد این مسائل، جنگی که قرار بود درهای بهشت را برای حزب لیکود و نتانیاهو باز کند، حال خود جهنمی شده که اسرائیل باید برای خروج از آن به هر دست‌آویزی چنگ بزند.

با ادامه‌دار شدن روزهای جنگی اسرائیل، رفته رفته اوضاع بر بنیامین نتانیاهو سخت‌تر می‌شد. ابتدا آن مشروعیتی که با داستان دروغین هولوکاست برای خود دست و پا کرده بودند از دست رفت و آماج اعتراض آزادی‌خواهان دنیا به سوی آنان سرازیر شد. نتانیاهو که خود را در تنگنا می‌دید برای به دست آوردن رضایت متحدانش ناچار به هدف قرار دادن کنسولگری ایران در سوریه شد. با پاسخ جدی ایران به این حمله دومین اتفاق مهم و ناخوشایند برای اسرائیل رخ داد و آن هم حمله نظامی به خاک اسرائیل بود. حمله‌ای که اگرچه به قصد گرفتن تلفات جدی نبود اما هیمنه امنیتی آسمان اسرائیل که سالیان دراز آن را از نقاط قوت خود می‌پنداشت با خاک یکسان کرد. اسرائیل که توان وارد شدن به جنگ همه جانبه با ایران و جبهه مقاومت را نداشت، نتوانست در مقابل پاسخ ایران واکنشی دهد تا ستون‌های قدرت نظامی‌اش سست‌تر از قبل شود.

شرایط اسرائیل روز به روز وخیم‌تر و نتانیاهو روز به روز وحشی‌تر می‌شد. از آن سمت اظهار نظرات در انتخابات آمریکا نیز بیش از پیش نتانیاهو را نگران می‌کرد. دموکرات‌ها که اساسا خود را مخالف جنگیدن رژیم صهیونیست می‌دانستند و طرفدار آرام شدن منطقه بودند، از طرفی نامزد حزب جمهوری‌خواه نیز حرف از مذاکره با ایران می‌زد و به قولی از پشتیبانی اسرائیل شانه خالی می‌کرد. در همین شرایط سندرز که از رهبران بزرگ دموکرات است، خواستار توقف رساندن تسلیحات به اسرائیل شد. در اسرا‌ئیل نیز شهرک نشینان بزدل ناچار به ترک شهرک‌ها و بعضا حتی کشور شدند؛ به‌طوری که شمال اسرائیل خالی از سکنه شده است و این همان اتفاقی‌ست که خط قرمز صهیونیست‌ها محسوب می‌شود.

در این شرایط دو راه پیش روی نتانیاهو قرار دارد:
اول آنکه به جنگ پایان دهد و شکست را قبول کند، که در این‌صورت مجدد درگیر جنگ‌های داخلی خواهد شد و وجهه بیش از قبل تضعیف شده او به دلیل عدم وجود توان بسیج کنندگی و متحد کردن صهیونیست‌ها باعث چند جبهه‌ای شدن رژیم و افول و زوال آن‌ها خواهد شد.
دوم آنکه علی رغم همه فشارها به جنگ ادامه دهد. اما او برای این‌کار نیاز دارد دوباره حمایت دولت‌های غربی را به دست آورد. فلذا شروع به ترور افراد مختلف می‌کند.

برای اینکار او ابتدا باید بسنجد ترور هر فرد چقدر برای او هزینه خواهد داشت. پس از فرماندهان سطح پایین حزب‌الله آغار می‌کند و وقتی پاسخ بازدارنده‌ای دریافت نمی‌کند جسورتر می‌شود. در ایران نیز، او ابتدا (بنابر شنیده‌های نه چندان موثق) دست به ترور رئیس‌جمهور و سپس اسماعیل هنیه در شهر تهران می‌زند. برخلاف انتظارها اما نتانیاهو حتی با وجود این خبط بزرگ مجازات نمی‌شود. نتانیاهوی رو به زوال حالا با ترور افراد مختلفی از ایران و حزب‌الله بدون دادن هزینه جدی بار دیگر خود را به متحدانش اثبات کرده است. اما او برای ماندن در جنگ باید همین روند را ادامه دهد و حتی پا را فراتر از این بگذارد وگرنه احتمال قطع شدن کمک‌های غربی بسیار زیاد است.

به همین دلیل او این‌بار به سراغ سیدحسن نصرالله می‌رود و سید حسن که نفر دوم جبهه مقاومت محسوب می‌شود را به شهادت می‌رساند. این جسارت نتانیاهو حاکی از عدم اقدامات بازدارنده حزب الله و جمهوری اسلامی ایران از ترورهای قبلی اوست. نتانیاهو که اقدامات قبلی‌اش هزینه جدی‌ای روی دستش نگذاشته است حال با خیال راحت ترور سیدحسن نصرالله را اعلام می‌کند و پس از آن برای دشمنانش رجز می‌خواند. اما اگر خیال کرده‌اید این پایان کاریست که او می‌تواند انجام دهد سخت در اشتباهید. همانطور که قبلتر عرض شد، اسرائیل و نتانیاهوی رو به زوال حالا تنها راه نجاتشان را در جنگ می‌بینند، آن هم نه جنگ عادی بلکه جنگی که غربی‌ها را از آن ها راضی کند. پس ادامه این روند دور از انتظار نیست. اما چیزی که پیش از این نتانیاهو را می‌ترساند واکنش‌های جدی ایران به این ترورها بود که اگر جامه عمل برخود می‌پوشاند و پاسخی جدی متوجه اسرائیل می‌شد و آن‌ها را مثل بعد از عملیات وعده صادق به عقب می‌راند، احتمالا روند زوال آن‌ها را سریعتر می‌کرد. اما با عقب‌نشینی‌های بی‌مورد، علی رغم تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری روز به روز جسارت نتانیاهو بیشتر شد و باعث شد او فکر کند هرکاری را بخواهد، می‌تواند بدون دادن هزینه انجام دهد .

این‌بار اما اگر در مقابل ترور سید حسن نصرالله جمهوری اسلامی ایران واکنش جدی نداشته باشد، هزینه‌های آن جدی‌تر خواهد بود. اسرائیلی که پس از وعده صادق توان درگیری همه جانبه در چند جبهه را نداشت امروز هم در همان وضعیت سیر می‌کند و وارد جنگ همه‌جانبه با ایران نخواهد شد زیرا نه آمریکا در زمان انتخاباتش مایل به وارد شدن به جنگ است نه اسرائیل به تنهایی می‌تواند در چند جبهه همزمان بجنگد. اما ایران می‌تواند با یک ضرب شست نشان دادن به نتانیاهو دوباره او را وارد بحرانی کند که هم ماندن در جنگ و هم پایان جنگ برای او باز شدن درهای جهنم باشد. در غیراین‌صورت نتانیاهو، این راهی که در پیش‌ گرفته را ادامه خواهد داد و ادامه این راه چیزی جز ترور نفر اول جبهه مقاومت نیست. اگر ترور سیدحسن نصرالله برای اسرائیل بی‌هزینه باشد، احتمالا باید تا کمتر از یکسال دیگر منتظر شنیدن خبر ترور افرادی باشیم که پر کردن جای آن‌ها به این راحتی‌ها امکان پذیر نخواهد بود و این یعنی پایان کابوس صهیونیست، ضربه‌ای سخت و شاید غیرقابل جبران برای جبهه مقاومت و تمدید چندین ساله عمر رژیم صهیونیستی!!

اسرائیلانتخابات آمریکاحزب اللهرژیم صهیونیستیسید حسن نصرالله
نبض دانشگاه در دستانت! |دانشگاه تهران، دانشکدگان فنی، بسیج دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید