نشریه نبض
نشریه نبض
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

کاندیدای نظامی یا سابقاً نظامی؟

اسماعیل حسین‌شهیدی | کارشناسی برق 98

تقریبا سه ماه دیگر تا شروع انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده و احتمال کاندیداتوری طیف گسترده و متنوعی از چهره‌های سیاسی و نظامی! وجود دارد. این که چطور قرار است دراین مدت زمان کم، گروه‌ها و جناح‌های سیاسی به جمع‌بندی برسند هم‌چنان در حاله‌ای از ابهام است.

۴۲ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته و با پذیرش همه‌ی پیشرفت‌های حاصله در این مدت، مشکلات و مسائل عدیده‌ای پیش‌پای ملت و مسئولین قرار گرفته است. مشکلاتی که مخصوصا در سال های اخیر پایداری بیشتری پیدا کرده‌اند و از این رو فریاد تحول خواهی عامۀ جامعه بیش از پیش به گوش می‌رسد. طبیعتا برای تغییر و تحول به فردی با روحیه تحول‌گرایانه نیاز است تا بتواند عملکردی متفاوتی از مسئولین سابق داشته باشد. اما همین موضوع سبب شده چهره‌های جدیدی به خود اجازۀ عرض اندام داده تا زمزمه‌های کاندیداتوری خود را به گوش عوام برسانند. یکی از این موارد احتمالی حضور افراد نظامی در عرصۀ انتخابات است. این اتفاق از ابعاد گوناگون قابل بررسی است.

نظرات متفاوتی در این حوزه از سوی جبهه ها و رسانه های مرتبط با خط های سیاسی مختلف ارائه شده است .

در ابتدا به سراغ روحیات یک کاندیدای نظامی می‌رویم. نظم، جدیت و دیکتاتوری (بخوانید اقتدارگرایی با چاشنی خودرأیی) سه روحیه‌ای است که توسط موافقین و مخالفین این کاندیداها بیش‌تر مورد توجه قرار می‌گیرند.

عده‌ای حضور نظامیان را به جهت روحیات مطروحه سبب سلب آزادی می‌دانند و در مقابل نیز برخی معتقدند که اتفاقا جدیت، نظم و حتی روحیات دیکتاتوری! یک شخص نظامی برای ایجاد تغییرات اساسی و اصلاح لازم است.

در ادامه بحث سوابق سیاسی و اصطلاحا رجل سیاسی بودن مطرح است.

شورای نگهبان علاوه بر تعریف رجل سیاسی و شرط شهرت وی در میان مردم به عنوان رجل سیاسی، معیارهایی را نیز تعیین کرده که تمییز افراد سیاسی و غیر سیاسی را آسان می‌کند لذا در خصوص نامزد‌های محتمل برای کاندیداتوری، ما نیز قضاوت را به مردم واگذار می‌کنیم.

اما آن‌ چیزی که احتمالا باید بیش‌ از بقیه‌ی نکات به آن توجه کرد این است که آیا حضور یک فرد نظامی حمایت خواسته یا ناخواسته‌ی یک ارگان خاص را به دنبال ندارد؟ دخالت یک ارگان نظامی در مسائل سیاسی سبب کاهش تمرکز بر روی مسئلۀ امنیت نمی‌شود؟ ورود یک نظامی به ساختار سیاسی و عرصۀ انتخابات به احتمال زیاد با حمایت ناخودآگاه آن ارگان نظامی همراه است و سیاست زدگی یک ارگان نظامی ، سبب می شود که آن ارگان را از هدف اصلیش که صیانت از امنیت عمومی کشور هست ، دور کند و به سمت صیانت از یک جناح خاص ببرد. مرور بخشی از سخنان امام خمینی (ره) در این خصوص می‌تواند بسیار‌راه‌گشا باشد:

«اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم.

اگر ارتش یا سپاه پاسدار یا سایر قوای مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز باید فاتحه آن ارتش را خواند. در حزب وارد نشوید، در گروهها وارد نشوید. اصلاً، تکلیف الهی - شرعی همه شما این است که یا بروید حزب یا بیایید ارتش باشید؛ مختارید از ارتش کناره گیری کنید بروید در حزب، میل خودتان.

در هر گروهی که وارد هستید باید از آن گروه جدا بشوید، ولو یک گروهی است که بسیار مردم خوبی هم هستند، ولو یک حزبی است که بسیار حزب خوبی هست، لکن اصل وارد شدن در حزب برای ارتش، برای سپاه پاسداران، برای قوای نظامی و انتظامی وارد شدنش جایز نیست، به فساد می‌کشد اینها را. .... اگر وارد بشوید، بالاخره به هم خواهید زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهید ایستاد و نظام را به هم خواهید زد و اسلام را تضعیف خواهید کرد. تکلیف همه شما این است که با هم باشید بدون اینکه در یک حزب یا در گروهی وارد شده باشید، هر گروهی می‌خواهد باشد.»

در متن سخنان حضرت امام گویا منعی برای ورود افراد سابقا نظامی در عرصه‌ی انتخابات وجود ندارد با این شرط که این حضور، همراهی و حمایت آن نهاد نظامی را به همراه نداشته باشد. چرا که «بالاخره در مقابل هم خواهند ایستاد.»

احتمالا تا اینجا متوجه شده‌اید که سعی می‌شود هیچ اظهارنظر صریحی برای قضاوت ورود نظامیان به کارزار انتخابات صورت نگیرد. این عدم صراحت به این جهت است که اساسا دوگانۀ (سابقاً‌) نظامی و یا (سابقاً) غیرنظامی یک دوگانۀ ساختگی و بی ارزش است و آنچه اهمیت دارد ‌کارآمدی یک نامزد انتخاباتی‌ است و کارآمدی هم مصادیق و تعاریفی دارد که در مواجهه با یک فرد نظامی یا غیر نظامی باید به صورت دقیق بررسی شود. اما اگر فردی از نظامی‌گری خود کناره نگرفته باشد نظر متبوع، همان نظر امام(ره) است!

نظامیسابقاکاندیداانتخاباتریاست جمهوری
نبض دانشگاه در دستانت! |دانشگاه تهران، دانشکدگان فنی، بسیج دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید