علیه فوتبال مدرن (AMF) جنبشی اعتراضی برای بازپسگیری ورزش از سرمایهداری است.
آیا شما هم از تبدیل شدن ورزش محبوب کارگران به یک بیزنس سودآور و بیتوجهی مدیران این صنعت به مطالبات هوادارن پرشوری که پایههای محبوبیت فوتبال را بنا نهادند خسته شدید؟
علیه فوتبال مدرن جنبشی نوپا است و هنوز اهداف آن به طور مشخص برای عموم آشکار نشده است. زمانی که اولین زمزمههای این جنبش مطرح میشد، پس از چند دهه سکوت این حرکت دمیدن روحی تازه در مکتب هواداران کلاسیک فوتبال تعبیر میکردند.
بسیاری از هواداران فوتبال در سراسر جهان به روندی که این ورزش در طول سی سال گذشته طی کرده معترض هستند و میخواهند سکوهای ورزشگاه تیم محبوبشان حال و هوای روزهای گذشته را به دست آورد.
امروزه فوتبال به یک صنعت پردرآمد تبدیل شده است. باشگاههای بزرگ با مشارکت دیگر بخشهای پر درآمد چرخه اقتصادی را در دست گرفتهاند که در آن میلیونها دلار در گردش قرار گرفته است.
رسانه به طور ویژه به این فرایند کمک کرده است. رسانه با قابلیت بازاریابی و مارکتینگ به باشگاهها این امکان را داده است تا منابع بیشتری را به سوی خود سرازیر کنند.
با وجود اینکه باشگاهها از تجاریسازی فوتبال استقبال میکنند اما بخشی از هواداران که از این فرایند متضرر شدهاند به این شرایط معترض بوده و خواهان وقوع تغییرات هستند.
علیه فوتبال مدرن (AMF) خورده فرهنگی در جامعه هواداری است که در آن هواداران فوتبال به مسیری که این ورزش طی میکند معترض هستند. هواداران AMF معتقدند باید در این خصوص تغییرات مثبتی انجام شود.
این جنبش که در اروپا شکل گرفته است با ساختاری grass root علیه کالاییسازی فوتبال اقدام میکند. در فوتبال کالاییسازی شده هوادار به مصرف کننده و بازی فوتبال به مثابه محصولی قابل عرضه فرو مغلتد.
جنبش AMF مخالف پیشرفت باشگاهها نیست بلکه تلقی از پیشرفت را مورد نقد و اعتراض قرار میدهد که طی آن منفعت حامیان بزرگ بیشتر از سلامت باشگاه و رضایت هواداران اهمیت میابد.
هیچ سازمان مرکزی هدایت AMF را در دست ندارد بلکه این جنبش اجتماعی مجموعهای ناپیوسته و غیر سلسله مراتبی را تشکیل میدهد که در نقاط مختلف ارزشهای مشترکی را مورد حمایت قرار میدهند.
یکی از مطالبات اعضای AMF در نظر گرفتن هوادارن باشگاه در فرایند تصمیمگیریها و هدایت تیم است. این فعالان ورزش خواهان پیادهسازی خودگردانی دموکراتیک با مشارکت مسقیم هواداران هستند.
از دیگر مسائلی که از سوی AMF پیگیری میشود، اعتراض به افزایش قیمت بلیت ورود به ورزشگاه است. وقتی قیمتهای بلیطها بالا میورد بخشی از هواداران که از پس تأمین هزینه بلیت برنمیآیند از دیدن بازیها محروم میشوند و محیط استادیوم به فضای اختصاصی یک طبقه خاص محدود میشود.
هزینههای بالای بلیت تنها یکی موضوعاتی است که AMF به آن اعتراض دارند. موضوع دیگر مربوط به فضای پلیسی است که در ورزشگاهها به بهانه حفظ امنیت به هواردارن تحمیل میشود. برای مثال مدتی است که استفاده از مواد دودزا و وسایل آتشبازی در بازیهای لیگ برتر انگلستان ممنوع شده است.
مانند هر خورده فرهنگی، AMF هم از باورهای متفاوتی تشکیل شده است. در حالی که گروهی از آنها به تغیرات تدریجی باور دارند، برخی دیگر معتقدند گذشت زمان بدون انجام اقدام فوری تنها به بدتر شدن اوضاع خواهد انجامید.
انگیزه نخست به وجود آمدن علیه فوتبال مدرن به فعالیت طرفداران فوتبال در نقاط مختلف اروپا برمیگردد. برای مثال، در سال ۲۰۰۵ هواداران منچستریونایتد در واکنش به اقدام باشگاه در واگذاری نامتعارف سهام اولد ترافولد به خانواده گلیزر به تاسیس باشگاه مستقل منچستر اقدام نمومدند.
تملک خانواده گلیزر ضربه نهایی به هوادارانی بود که از بازیهای پشت پرده افراد غیر فوتبالی در صحنه باشگاه به سطوح آمده بودند.
باشگاه مستقل هواداران منچستر به دنبال تغییر رویههای مسلط بر فوتبال و قرار گرفتن هواداران در مرکز تصمیمسازیهای باشگاه بودند. در بیانیه اعلام موجودیت این گروه هواداری میخوانیم: «ما میخواهیم مدلی دموکراتیک، سازگار و هوادارمحور حقیقی و کارآمد برای اداره باشگاه به وجود آوریم که در آن تصمیمات از سوی هواداران و جامعه حمایتی اتخاذ شود و منافع به وجود آمده نیز برای آنها باشد.»
پیش از این نیز، تقابل هواداران و باشگاه در مسابقات تنیس ویمبلدون در سال ۲۰۰۲ گزارش شده بود.
در این سال تصمیم باشگاه در نقل مکان از استادیوم خانگی جنوب لندن جایی که از زمان تاسیس این رقابتها در سال ۱۸۸۹ تا به امروز بازیهای تنیس در آن انجام شده است به شهری که تقریباً ۵۶ مایل دورتر از لندن قرار دارد با اعتراض گسترده هواداران مواجه شد و دنبال کنندگان این بازیها در واکنش به این اقدام خود به صورت مستقل به تاسیس باشگاه ویمبلدون مبادرت نمودند.
نادیده گرفتن گذشته پر افتخار باشگاه یکی از انگیزههای دیگر هواداران معترض به روندهای متاخر در جریان تجاریسازی باشگاهها بوده است.
در آلمان مشارکت هواداران در امور باشگاه تا حدی محلی از اعراب دارد. قانون ۵۰+۱ که در سال ۱۹۹۸ معرفی شد، تضمینی است که طی آن از نفوذ بیش از اندازه حامیان خصوصی باشگاه بر علیه خواستههای هواداران جلوگیری میکند.
با این حال برخی از تیمهای مطرح بوندسلیگا در سطح باشگاه با این مشکل روبرو شدهاند. فدراسیون فوتبال آلمان در مسائلی چون کاربرد ویدئو چک در بازیها، مجازات به خاطر مسائل به وجود آمده در ورزشگاه و اعتراض نسبت به برگزاری بازیها در روز دوشنبه با اعتراض هواداران فوتبال مواجه شده است.
یکی از حرکتهای اعتراضی که در آلمان انجام میشد این بود که هواداران معترض زمین بازی را با توپ تنیس پر میکردند یا اینکه با سکوت کامل در جریان بازی و عدم همراهی با شعارهای حمایتی همچنین برافراشتن بنرهایی حاوی شعارهای اعتراضی مخالفت خود را با رویههای جاری در فوتبال آلمان اعلام مینمودند.
«زمانی که آنها دلارهای بیشتری در جیب میگذارند برایشان اهمیت نخواهد داشت هوادار برای دیدن بازی که در یک روز نامناسب تا چه اندازه به دردسر خواهد افتاد.» اینها بخشی از اظهار نظر یک هوادار فراکفورتی در اعتراض به برگزاری بازیها در روز دوشنبه است. به عقیده او «برای آنها پول بالاترین اولویت را دارد.»
یکی دیگر از نمادهای AMF، یک گروه هواداری به نام STAND است که در مجله زیر زمینی (Zine) خود درمورد راههای بازپسگیری وتبال از سرمایهداری مطلب مینویسند. STAND خود را سخنگوی AMF نمیداند بلکه به گفته اعضای تحریه این مجله آنها تلاشهای انجام شده در جریان این جنبش را منعکس میکنند.