تصویری از تاریخ دندانسازی و نابرابری طبقاتی در اروپا
نویسنده: دکتر وحید رواقی، استادیار سلامت جامعه دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه بیرمنگام، انگلستان
*این یادداشت در تاریخ پانزده شهریور ۱۳۹۷ در روزنامه ایران منتشر شده است.
دهان و دندان نماد ثروت و موقعیت اجتماعی است. از اقوام باستانی ساکن آمریکایی مرکزی جمجمه و دندانهایی به جا مانده که نشان میدهد برخی از مردمان آن روزگار با سوراخکردن دندان خود جواهری در حفره دندانی قرار میدادند. پژوهشگران انسانشناسی معتقدند علت این قبیل تزئینات، علاوه بر آیینهای مذهبی، تثبیت جایگاه فرد در سلسله مراتب اجتماعی است. تغییر شکل دهان و دندان بهمنظور کسب جایگاه اجتماعی یک سنت منسوخ مربوط به اقوام باستان نیست. در روزگار ما نیز تغییردادن شکل و رنگ دهان و دندان برای کسب اعتبار و مقبولیت اجتماعی از رونق نیفتاده است. برجستهکردن لبها، سفیدکردن دندانها، روکشهای زیبایی و حتی برخی از درمانهای ارتودنسی نهتنها ضرورت پزشکی ندارند، بلکه در مواردی آسیبهای جبرانناپذیری هم وارد میکنند. علیرغم این، چنین مداخلاتی بهمنظور دستیافتن به مقبولیت و جایگاه اجتماعی توسط صاحبان حرفه پزشکی و آرایشگری انجام میشود. دهان و دندان و همچنین وضعیت سلامت و بیماری آن بازتاب جایگاه فرد در اجتماع است. رویارویی فقر و ثروت تنها در شیوه پوشش و آرایش تجلی نمیکند. دهان و دندان نیز از میدانهای این رویارویی است.
در ادامه این یادداشت به معرفی یک نقاشی از دوران انقلاب صنعتی در انگلستان میپردازم که رویارویی فقر و ثروت در میدان دهان را به تصویر کشیده است. پدیدآورنده این اثر «توماس رونالدسون» نقاش و کاریکاتوریست انگلیسی است که در اواسط قرن هجدهم در لندن به دنیا آمد (سال ۱۷۵۶ م). او علاوه بر موضوعات اجتماعی به موضوعات پزشکی علاقهمند بود و آثاری با موضوع دندانسازی نیز پدید آورد. مشهورترین اثر وی در این زمینه «کاشت دندان» نام دارد که در سال ۱۷۸۷ میلادی منتشر شده است. این نقاشی علاوه بر آن که یک سنت دندانسازی در انتهای قرن هجدهم میلادی را به تصویر کشیده است، نشانگر شکاف طبقاتی عمیق در انگلستان است. در این سنت، دندانساز در ازای پول دندانهای سالم کودک یا نوجوان را خارج کرده و آنها را در دهان بیمار دیگری قرار میدهد. قابل پیشبینی است که فروشندگان دندان مردمان تهیدست و خریداران دندان از اشراف و ثروتمندان روزگار بودند.
برای درک بهتر این نقاشی آشنایی با شرایط اجتماعی روزگار ضروری است. در زمان انتشار این اثر (۱۷۸۷ میلادی)، انگلستان شاهد تحولاتی بود که آینده اروپا و جهان را تحت تأثیر قرار داد. انقلاب صنعتی در انگلستان آغاز شده، پیدایش ماشین و ابزار نوع رابطه انسان با محیط اطراف را تغییر داده و با گسترش صنعت، جمعیت شهرها رو به افزایش است. نوع جدیدی از زندگی در حال شکلگیری است که آدمها به جای گلهداری و کشاورزی در مراتع و مزارع سبز انگلستان، در فضایی متراکم و آلوده در اطراف کارخانهها سکنی گزیدهاند. پدیدههای جدید مانند پیدایش صنعت آهن و نساجی اما نوید روزگاری نو میدهد. همزمان با انتشار این نقاشی اولین پل آهنی دنیا در غرب انگلستان ساخته میشود و راه برای گسترش جادهها و تأسیس راهآهن هموار میشود. طبقهای ثروتمند که از مزایای انقلاب صنعتی بهره میبرند در حال شکلگیری است. علیرغم این پیشرفتهای صنعتی، زندگی در شهرهای پرجمعیتی مانند لندن دشوار است. کارگران در سختترین شرایط غیر انسانی و برای ساعات طولانی به کار گمارده میشوند. وضعیت بهداشتی در لندن اسفبار است و تا دهها سال بعد نیز بدین گونه خواهد ماند. شش دهه پس از انتشار این نقاشی، صدها نفر بهدلیل مخلوطشدن آب شهر لندن با فاضلاب انسانی در وبای معروف این شهر به هلاکت می رسند (سال ۱۸۵۴ م). در این دوران بیماریهای عفونی و واگیر مهمترین عامل مرگ بشر است. دانش پزشکی بیش از صد سال تا زمانی که عامل بیماریهای میکروبی شناخته شود، فاصله دارد. آنتیبیوتیک وجود ندارد و مرگ در کودکی و جوانی بهدلیل یک بیماری ساده کاملاً طبیعی است. حرفه دندانسازی نیز مانند روزگار در آستانه تحول است. در زمان ترسیم این نقاشی، نیم قرن از انتشار کتاب «جراح دندانپزشک» توسط «پیر فوکارد» طبیب فرانسوی که به نام بنیانگذار دندانپزشکی مدرن شناخته میشود، میگذرد. با وجود این، حرفه دندانسازی، برخلاف پزشکی، هنوز یک رشته دانشگاهی نیست. در این دوران، حرفه دندانسازی در انگلستان توسط دندانسازان تجربی و آرایشگران و آهنگران انجام میشود. اولین مدرسه آموزش دندانسازی دنیا شصت سال بعد از ترسیم این نقاشی در آمریکا تأسیس می شود (۱۸۴۰ میلادی).
در چنین روزگاری، توماس رونالدسون با ترسیم «کاشت دندان» علاوه بر ثبت گوشهای از تاریخ دندانسازی، نابرابری طبقاتی در دوران انقلاب صنعتی را به نمایش میگذارد. در مرکز این تصویر پسرکی با لباس تیره قرار دارد که پیشه او تمیزکردن لولههای دودکش و بخاری است. بالای سر او، مرد دندانساز با لباس آراسته در حال کشیدن دندان پسر جوان دیده میشود. در سمت چپ این پسر، زنی ثروتمند که احتمالاً قرار است دندانهای پسر فقیر در دهان او کاشته شود، نظارهگر است. به نظر میرسد زن ثروتمند دماغش را با یک کیسه معطر پوشانده تا از بوی تعفن پسر ژندهپوش در امان بماند. در سمت راست تصویر، زن ثروتمند دیگری نشسته در حالی که دندانساز با دقت دهان او را نگاه میکند. در پشت این دو نیز مردی خوشپوش در لباس آراسته دندانهایش را در آینه برانداز میکند. در سمت راست تصویر دو کودک فروشنده دندان در حال خروج از محل کار دندانساز دیده میشوند در حالی که به خاطر درد کشیدن دندانهای سالمشان، چهره در هم کشیدهاند. یکی از این کودکان پولی را که در ازای فروش دندان از دندانساز گرفته، میشمارد. روی در ورودی محل کار دندانساز نوشته شده: «به دندانهای زنده پول بیشتری پرداخت میشود». دندانسازان نه تنها در کاشت دندان، بلکه در دادوستد دندان تهیدستان نقش داشتهاند.
پیشینه کشیدن دندان تهیدستان و کاشتن آنها در دهان ثروتمندان به آزمایشهای جراح ماجراجوی بریتانیایی به نام «جان هانتر» باز میگردد. وی در سالهای میانی قرن هجدهم با انجام آزمایشهایی پیوند اعضای بدن را بین موجودات زنده تجربه کرد. وی در آزمایشهایش به دندان علاقه ویژه داشت. از این آزمایشها تاج خروسی که در آن دندانی قرار دارد در موزه جراحان سلطنتی باقی است. او در سال ۱۷۷۱ با انتشار «تاریخ طبیعی دندان انسان» جابهجایی دندان بین موجودات زنده من جمله انسان را شرح داد. بهدنبال این آزمایشها بود که این روش توسط دندانسازان برای جایگزینی دندانها استفاده شد. انجام کاشت دندان، به گونهای که در این نقاشی دیده میشود، اما چندان دوام نیافت و در پایان قرن نوزدهم منسوخ شد. آنچه موجب کنارگذاشتن این دادوستد ناعادلانه و ماجراجویی پزشکی بیرحمانه شد، ملاحظات اخلاقی نبود. آن گونه که از گزارشهای پزشکی آن روزگار بر می آید این روش عموماً موفقیتآمیز نبود و در مواردی منجر به مرگ دریافتکنندگان دندان شده است. برای مثال در سال ۱۷۸۵، مرگ یک زن بهدلیل عفونت پس از کاشت دندان در مجله «مبادلات پزشکی» گزارش شده است. همچنین، در سال ۱۷۸۹، یکی از دندانسازان خاندان سلطنتی با انتشار مقالهای در «مجله پزشکی لندن» موارد متعددی از مرگ و بیماری به علت عفونتهای کشنده نظیر سیفلیس را روایت کرده است.
در پایان این یادداشت از دریچه تاریخ نگاهی به حال و آینده میاندازیم. برخلاف سالهایی که این نقاشی در آن ترسیم شده است، امروزه عفونت از علتهای نادر مرگ و میر است. کاشت دندان به شیوه بیرحمانهای که توصیف شد، انجام نمیشود. دادوستد دندان تهیدستان منسوخ شده است. حرفه دندانپزشکی راههای گوناگونی برای جایگزینی دندان معرفی کرده است که جدیدترین نمونه آن کاشت ایمپلنتهای دندانی است. اما این اخبار امیدبخش تنها روی خوش ماجراست. واقعیت آن است که در بسیاری از کشورهای جهان، سهم عموم مردم از پیشرفتهای حرفه دندانپزشکی هم چنان همان کشیدن دندان است و بس. همچنین، اگرچه خرید و فروش دندان دیگر رایج نیست، اما فروش برخی اندامهای بدن، بهويژه به منظور انجام پیوند کلیه، همچنان متدوال است. علیرغم بهبود چشمگیر کیفیت زندگی نسبت به دوران انقلاب صنعتی، به نظر میرسد تغییری در توزیع نامناسب و ناعادلانه قدرت و ثروت در جامعه بشری ایجاد نشده است. تهیدستان همچنان ناچارند برای ادامه حیات دشوارشان آخرین سرمایه طبیعیشان را به دیگران واگذار کنند. برخلاف دندانسازان قرن هجدهم، حرفه پزشکی امروزه بهصورت مستقیم در دادوستد اعضای بدن تهیدستان مشارکت ندارد. علیرغم این، حرفه پزشکی با انجام جراحیهای پیوندی که بهواسطه فروش اعضای بدن تهیدستان میسر شده، بهصورت تلویحی مهر تأیید بر مشروعیت این دادوستد ناعادلانه زده است. این یادداشت را با طرح یک پرسش به پایان میرسانم. آیندگان در مورد تأیید ضمنی دادوستد اعضای بدن تهیدستان توسط حرفه پزشکی چگونه داوری خواهند کرد؟