اوایل اردیبهشت بود که آقای مهدی ملکی باهام تماس گرفتن و نقشی رو در نمایش روحوضی مضحکه سیاه بهم پیشنهاد دادن. بسیار وسوسه انگیز و همسو با افکار من بود پس سریعا قبول کردم. من بعنوان یک پسر باید نقش یک زن قاجاری رو بازی میکردم؛ اولین بارم نبود اما اینبار صحبت از ۲۰ شب اجرا و تعداد زیادی مخاطب بود. این برای من نه فقط از نظر رزومه بازیگری، بلکه از لحاظ ترویج تفکری که بهش باور دارم مهم بود. برای من مهم بود که مردم من رو در لباسی که از نظرشون زنانه است ببینن. برام مهم بود که عشوه گری یک پسر روی صحنه رو ببینن و سیم کشی ذهنشون تغییر کنه، برام مهم بود که چارچوب ذهنیشون از مرد بودن رو تهدید کنم و به همش بریزم. این برای من فقط یک نقش نبود! یک فرصت طلایی برای تاثیرگذاری بود.
واکنش ها؟ تو آبروی مرد ها رو بردی با این نقش! تو مردانگی رو زیر سوال بردی! درواقع: تو قلمرو مردانگی رو تهدید کردی! این حرف ها بیشتر از این که من رو ناراحت کنن باعث میشن دلم برای مرد های جامعه بسوزه! دلیلش ساده است. قلمرو مردانگی انقدر ضعیف و ساخته دست بشره که یک لاک زدن، گوشواره انداختن و با صدای نازک حرف زدن انقدر تهدیدش میکنن که مرد ها رو به دفاع از قلمرو مصنوعیشون وا میداره. و چقدر بد که یک مرد ایرانی یاد میگیره که تمام ارزشش به سایز عضله و طول اندام جنسی و میزان بم بودن صداشه. ارزش تو، همینقدره؟ تو بعنوان یک انسان فقط به این ها خلاصه میشی؟ به میزان مردونه بودن؟ تو خرد و نبوغ و محبت و استعداد نداری؟ قطعا داری :) من درکت میکنم و از دور بغلت میکنم. تو به من حمله میکنی چون یاد گرفتی از صفات مردانگی سمی دفاع کنی، چون یاد گرفتی اگر کسی شبیه تو نیست، به این معنیه که داره به هویت تو، حمله میکنه. چون فقط در صورتی یک پسر رو ارزشمند میدونی که خشن، تاریک و درشت هیکل باشه. اما حقیقت اینه که این لباس فقط یک تکه پارچه است و تا جایی که میدونم توی مواد سازندش چیزی نیست که دخترونه و یا پسرونه بودنش رو مشخص کنه! برای سینه چاکان رنگ ها که پسری که صورتی میپوشه رو بد خطاب میکنن هم مواد تشکیل دهنده رنگ ها رو جمع آوری کردم:
زرین: مایعی شبیه چسب که بسبب ایجاد خاصیت چسبندگی در این ماده می شود. از دیگر موارد کاربرد رزین در این ماده شیمیایی می توانیم به افزایش مقاومت رنگ در برابر آب و مواد شیمیایی در زمان خشک شدن آن اشاره نماییم. سختی و دوام رنگها را نیز میزان استفاده از رزین در آن مشخص می نماید.
تیتانیوم: تیتانیوم ها فام رنگ را تعیین می کنند مثلا tio2 که فام سفید به آن می دهد و مهم ترین رنگدانه سفید می باشد.
کربنات کلسیم - اکسید روی تالک
رنگدانه و رنگدانه یار : به شکل جامد می باشند که قادرند خصوصیات معینی در رنگ را پراکنده نمایند. می توانیم رنگدانه ها را به دو گروه آلی و معدنی دسته بندی نماییم که این دو ماده از نظر کاربرد و ویژگی هایی که دارند با یکدیگر متمایز می باشند. اما رنگدانه یارها را می توان به عنوان مواد نامحلولی معرفی نمود هیچ نقشی را در پوشانندگی رنگ و دادن رنگ ایفا نمی نمایند چراکه در رنگ پایه به شکلی کاملا نامحلول می باشند. هدف استفاده از رنگدانه یارها در این ماده شیمیایی را تنها می توانیم کمک نمودن به اصلاح خاصیت ها و ویژگی های رنگ و کمک به تعدیل آن بیان نماییم.
همونطور که میبینید رنگ ها فقط ترکیب شیمیایی چند ماده مختلف هستن ، خبری از ماده دخترونه و پسرونه نیست. سخت نگیرید! میفهمم به تصوراتی که باهاش رشد کردین حمله میشه، اما حقیقت اینه که هیچ کس زندانی شما نیست و وظیفه نداره با قوانین ساخته شما زندگی کنه :)
مردانگی سمی یعنی پایین آوردن ارزش مرد ها تا حد یک سری صفت! خشن باش! درنده باش! غیرتی باش! عضله ای باش! ضمخت باش! ناموس پرست باش ولی از اون طرف اشکالی نداره دختر مردم رو اذیت کنی! اگر این ها نباشی پس ما بهت توهین و حمله میکنیم. چون انقدر این صفات ساختگی هستن که پیروی نکردن تو ازشون امنیت و قدرت ما رو بهم میریزه. نکته دیگه اینه که این افراد زن بودن و صفات زنانه داشتن رو بد میدونن؛ بنابرین وقتی یک پسر کاری رو انجام میده که زنانه است، این یعنی مرتبه اش تنزل پیدا کرده و از جایگاه والای مرد بودن فاصله گرفته! اما برعکس وقتی دختری کار مردونه ای میکنه همه براش سوت و هورا میکشن که بابا ایول! خوشمون اومد! آفرین که از زن بودن فاصله گرفتی و به سمت جایگاه والا و خفن مرد بودن قدم برداشتی! خیلی مشتی هستی به مولا!
به همه این دلایل، زن پوش شدن در این نمایش برای من مهم بود. من توی اون پارچه آبی که جامعه بهش صفت زنونه بودن رو میده میرقصیدم و توی صحنه به چشم تک تک مرد ها با اعتماد بنفس نگاه میکردم. با قدرت، جسارت و لطافت و عشوه زیاد. تجربه خیلی خوبی بود :)