ویرگول
ورودثبت نام
پادکست «وقت طهران»
پادکست «وقت طهران»
خواندن ۹ دقیقه·۲ سال پیش

ایران، حجاب و تجربه‌‏ی همسایه‌‏ای به نام ترکیه

محمدعلی دستمالی

✍️پیش از آن که به‌عنوان نویسنده وارد دل مطلب شوم؛ تمایل دارم در مقام مرد بی‏‌فرزندی که نگاه پدرانه دارد، تهجیر مظلومانه‌‏ی ژینا یا مهسای عزیز را به همه تسلیت بگویم. به‌ویژه تسلیت به خودم و همسرم فریبا که دختردار نیستیم اما شیفته و شیدای دخترکان این سیاره‏‌ایم و زیباترین لحظات عمر ما این است که وقتی در خیابان و کوی و برزن راه می‌‏رویم و دختری می‌‏بینیم، همدیگر را نگاه کنیم، لبخندی بزنیم، بگذاریم دختر رد شود و سپس یکی از ما بگوید: چه خانمی! چه گلی! رخسار ژینای جوان‌مرگ و آن نگاه زیبا و آسمانی‌‏اش، از آنهایی بود که من یا همسرم، با دیدن‌شان می‌‏گوییم: «روله گیان!»، (فرزند جان). این از مقدمه‌‏ی کوتاه من که آوردن‌اش را لازم دانستم و از خداوندگار این سرای دیجیتالی خواهش کردم، اگر برای‌شان میسر بود، رخصت دهند این تکه سر جایش بماند.

✍️در این یادداشت کوتاه، برآنم که از نوع مواجهه و تجربه‌‏ی ترکیه درباره‌‏ی حجاب سخن بگویم تا یک دست‌مایه و ملات اولیه فراهم شود برای کسانی که تمایل دارند از منظر «سیاست مقایسه‌‏ای» (Comparative politics) بدین موضوع بنگرند. برای این‌که نشان دهم چرا ترکیه را برگزیده‏‌ام، باید بگویم: کشور و جامعه‏‌ی ایران، از هر حیث، با همسایگانی همچون افغانستان، پاکستان، کشورهای عربی حاشیه‌‏ی خلیج فارس، همسایگان شمالی و حتی عراق، تفاوت‌‏های بسیار روشن و برجسته‌‏ای دارد. اما شباهت‏‌های ایران و ترکیه، بسیار بیشتر از تفاوت‌‏ها است.

✍️ایران و ترکیه، در عالم سیاست و از منظر معادلات حاکم بر روابط بین‌‏الملل و مطالعات منطقه‏‌ای، عملاً رقیب همدیگر هستند، اما اشتراکات فراوان دارند و به جرأت می‏‌گویم در کل جهان اسلام، کشوری نمی‌‏یابید که به اندازه‌‏ی ترکیه، شبیه ایران باشد. صد البته تفاوت‌‏ها نیز بسیارند. مثلاً ترکیه براساس نص آشکار قانون اساسی، یک جمهوری لائیک است که اصول فکری و سیاسی مصطفی کمال آتاترک را اصل و اساس قلمداد می‌‏کند، ایران اما ساختاری دارد به نام جمهوری اسلامی؛ مبتنی بر اصل ولایت فقیه. ممکن است بگویید؛ همین یک تفاوت کافی‏ست تا سهم تمام شباهت‌‏ها را بی‌‏اثر و بی‏‌اهمیت کند. اما چنین نیست. حکومت‏‌ها غالباً کار خودشان را می‌‏کنند و مردمان تحت حاکمیت آنان نیز، هر اندازه که خود را ملزم به نواختن «شور» دلخواه حکومت نشان دهند، یک خط در میان، «ماهور» مطلوب خودشان را هم می‌‏نوازند! اسم این رویکرد، نه ریاکاری و تقلب است نه چیزی دگر. سرشت جوامع بشری این است! می‏‌خواهید اسمش را بگذارید باگ اجتماع! نمی‏‌دانم اختیار با شماست.

✍️الغرض...به قول ما کردها، دور نشوم از اصل بابت. با وجود تفاوت مهمی که در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه وجود دارد، در حوزه‏‌های تمدنی، فرهنگی و اجتماعی، تا دل‌ات بخواهد، می‌‏توانی شباهت پیدا کنی بین مردمان ایران و مردمان ترکیه. از سور و سوگ بگیر تا تربیت فرزند، از آموزش بگیر تا هنر، از صنایع دستی بگیر تا معماری و خیلی چیزهای دیگر. اگر اندکی صبور باشید و زود برنیاشوبید، می‏‌خواهم عرض کنم در حوزه‏‌ی پوشش زنان نیز شباهت‏‌ها بین ایران و ترکیه بسیار بیشتر از آن چیزی است که در سریال‌‏های تلویزیونی دیده می‌‏شود.

✍️کسی که دستی بر آتش ترکیه‌‏شناسی داشته باشد، خوب می‌‏داند که آن بانوان چشم سبز و موبور و نیمه برهنه‌‏ی اروپایی‌‏آسا، درصد اندکی از زنان و دختران واقعی ترکیه را تشکیل می‏‌دهند. شما اگر در هر کدام از کلان‌شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر و چندین شهر دیگر غرب ترکیه، در چند مسیر متفاوت شهر، با رویکردی پژوهشی و آماری، دست به مشاهده‌‏ی میدانی بزنید، درمی‌‏یابید که آمار زنان و دختران محجبه، خیلی بیشتر از آن چیزی است که انتظار می‏‌رود. در بین آن دسته از زنان نیز که با تعبیر مسئولین جمهوری اسلامی‏، «بی‌‏حجاب» و «شل حجاب»، قلمداد می‌‏شوند، شمار خانم‌‏هایی که فقط روسری ندارند و مانند ما مردها، شلوار و بلوز پوشیده‏‌اند، به‌مراتب بیشتر از خانم‌‏هایی است که دامن‌‏های کوتاه تن کرده‏‌اند و بدون جوراب و شلوار بیرون آمده‌‏اند. حالا بگذارید چند مثال روشن بزنم که قضیه عینی و ملموس شود: در ترکیه، محجبه و بی‏‌حجاب، با همدیگر دعوایی ندارند و در محیط درس و کار و تفریح، می‌‏توانی آنها را کنار هم ببینی و مطمئن باشی که به میزانی از هم‌زیستی مسالمت‌‏آمیز، دست یافته‏‌اند. زنان و دختران محجبه، به زنان و دختران آزادپوش، نمی‏‌گویند: شما مردان ما را منحرف کرده‌‏اید! در بین زنان و دخترانی که مورد تجاوز و تعرض و حمله قرار می‌‏گیرند، هم محجبه داریم هم غیرمحجبه. کسی نمی‏‌گوید: چون شلوار تنگ پوشیده بود و آرایش کرده بود، طبیعتاً باید مورد حمله قرار می‌‏گرفت! شاید باورکردن‌اش برایمان سخت باشد، اما بین همان زنان و دختران سربرهنه‏‌ی ترکیه، خیلی‏‌های‌شان نمازخوان و روزه‏‌بگیر هم هستند. خانم مرال آکشنر رهبر یکی از مهمترین احزاب سیاسی ترکیه که روزگاری وزیر کشور بود و با موی برهنه‌‏ی مدل پسرانه می‏‌گردد، دو روز بعد از اعلام تغییر کاربری موزه ایاصوفیا به مسجد، با سجاده و روسری و بدون محافظ به محوطه‌‏ی مسجد رفت و نماز شکر به‌جای آورد! در کابینه‌‏ی اردوغان هم، همیشه دو وزیر حضور داشته‏‌اند که یکی از آنها محجبه است و دیگری بدون حجاب اسلامی. اگر اسامی اعضای کابینه و اعضای تیم اصلی اردوغان و سران حزب عدالت و توسعه را در اینترنت جست‌و‌جو کنید و عکس زنان و دختران و عروس‌‏های آنان را بررسی کنید، می‌‏بینید که تقریباً نیمی از آنان محجبه هستند و نیمی دیگر بدون حجاب اسلامی. رسانه‌‏ی طرفدار وزیر آق‏قویونلو، نمی‏‌گوید ای داد بیداد همسر فلان وزیر قاراقویونلو برهنه است! همین آقای پروفسور ابراهیم کالن که مهمترین آدم تیم اردوغان شناخته می‌‏شود، همسرش محجبه است، دختر بزرگ او هم که چند سالی‏ است ازدواج کرده، تا چند سال پیش محجبه بود اما حالا روسری برداشته و مو در باد رها کرده است. اما نه موقعیت پدرش تغییر کرد و زخم زبانی زده شد، نه خودش را از رسانه‌‏ای که در آن کار می‏‌کند بیرون انداختند.

می‌‏خواهم از تابلویی که در بالا وصف کردم، چه نتیجه‌‏ای بگیرم:

✍️پاسخ من برای شما این است. از قید بیان تفاوت‏‌ها بگذریم و اجازه بدهیم که با رویکردی که به «الگوها» و «روش‌‏ها» دلالت دارد، به پاسخی برای این پرسش مهم پی ببریم: چگونه است که جامعه‌‏ی اسلامی و حکومت ترکیه، در مورد پوشش زنان و دختران به‌نوعی سازش و توافق دست یافته، اما در ایران، نه‌تنها بین دولت و ملت، بلکه بین خود مردم نیز در این مورد توافقی وجود ندارد و شاهد خطرناک‌‏ترین قطب‌‏بندی‏‌های اجتماعی هستیم؟ تعارف را کنار بگذاریم؛ بسیاری از زنان و دختران و مردانی که به حجاب چادری و مقنعه و دیگر الگوهای پوشش طراز جمهوری اسلامی باور ندارند، به خود زنان چادری نیز نگاه مطلوبی ندارند و بگذارید اینجای کار را درز بگیریم که چه الفاظی در مورد آنان به کار می‌‏برند. در سوی دیگر میدان، بخش قابل توجهی از بانوان محجبه‌‏ی چادری، به خود اجازه می‌‏دهند که هر زن و دختری را که مانند آنها پوشیده نیست، با الفاظ و عناوینی توصیف کند که این را هم باید درز گرفت! بخشی از طرفی که به حجاب چادری باور ندارد، محجبه را حکومتی و جیره‌‏خوار و امتیازبگیر و راهکار قلمداد می‌‏کند، بخش قابل توجهی از محجبه‌ها نیز، طرف مقابل را «دشمنِ دین»، «بی‏‌اخلاق»، «ولنگار» و غیره و ذالک می‌‏داند. به عبارتی روشن، ما در ایران‌مان، شاهد یکی از بدترین و نگران‏‌کننده‏‌ترین انواع «دیگری‏‌سازی» و «دوقطبی‏‌سازی» هستیم و سوگند به خداوندی که بر بال پروانه‌‏ها تمرین نقاشی آبستره کرده، طراح این دیگری‏‌سازی، «دیگر» نیست؛ «خود» است، ببخشید! خودِ خودِ نهادهای حاکمیتی هستند.


✍️به دو نمونه از رفتار دولتمردان درباره‌‏ی حجاب، توجه کنید:

الف) رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در کاخ سفید مهمان دونالد ترامپِ موطلایی بود. گل از گل اردوغان شکفته بود، چرا که با ترامپ گرم گرفته بود حسابی. ترامپ گفت: آقای رئیس جمهور! یک خبرنگار ترک به انتخاب شما سوال کند. اردوغان، بین آن همه خبرنگار همراه، رو به هلال کاپلان محجبه کرد و گفت: هلال خانم! شما بپرس!... مدتی گذشت. ترامپ رفت و بایدن آمد. اردوغان دو بار با او دیدار کرد. اما اردوغان هر دو بار، بین آن همه زن و دختر ترک در اروپا و آمریکا زیسته‌‏ی انگلیسی بلبل بی‌‏روسری، یک دختر جوان محجبه را به‌عنوان مترجم با خود برد بعد از دیدار هم گفت: بایدن انگلیسی مترجم ما را خیلی تحسین کرد.

ب) ابراهیم رئیسی رئیس قوه‏‌ی مجریه‌‏ی جمهوری اسلامی ایران، در شب‏‌ها و روزهایی که مردم کشور، عزادار و خشمگین هستند و در بسیاری شهرها، اعتراض و تحصن برپاست، به آمریکا رفته و در مصاحبه با یک تلویزیون آمریکایی گفته است: «زنان کشور ما، حجاب را به‌عنوان امر خودجوش، قبول کرده‌‏اند.»

✍️اردوغان، رئیس جمهور یک کشور دارای جامعه‌‏ی اسلامی و ساختار لائیک، ابایی ندارد از این که برندینگ سیاست خارجی خود را با زن محجبه پیش ببرد. اما رئیسی، بدشانسی آورده و درست در همان لحظاتی که در هواپیما نشسته و دارد به سوی نیویورک می‏‌رود، ناگهان چند دانشمند بیکار دور هم جمع شده و چیزی به نام تلفن همراه اختراع می‏‌کنند و بر و بچز بیکار دیگر هم چیزی به نام اینترنت به راه می‌‏اندازند و یک سری نخبه‌‏ی ولگرد عاطل و باطل هم سوشیال میدیا به راه می‌‏اندازند و قبل از این که رئیسی پیاده شود، جیک جیک مستان گنجشک توئیتر، درباره‌‏ی ژینا یا مهسای امینی، از عدد ۴ میلیون می‌‏گذرد و حتی پنگوئن‌‏های قطب می‏‌فهمند که در وزرا چه می‌‏گذرد و امر خودجوش چیست!

✍️آن اصول و اهدافی که دولت‏‌ها و سیاستمداران جهان، با صرف میلیاردها دلار دنبال می‏‌کنند، غالباً در زیست عادی مردمان و شهروندان، با تفاهم و مسالمت، به‌دست می‌‏آید. دولت‏‌ها اگر بخواهند، روسری بر سر و مو در باد رها، می‏‌توانند پشت یک میز بنشینند و بگویند و بخندند. دولت‏‌ها اگر دنبال رأی و دار و دسته جمع کردن نباشند، کراواتی و ریشو، می‏‌توانند با هم فلافل بزنند و سس‌‏های مطلوب را به همدیگر تعارف کنند.

✍️بگذارید در پایان، دوباره باور خود را به اصل واقع‌‏بینی، نشان دهم و بگویم: خوش‌بینانه است اگر کسی انتظار داشته باشد که در ساختار جمهوری اسلامی، پدیده‌‏ای به نام حجاب، کنار نهاده شود. اما بسیار واقع‌‏بینانه است اگر به رویکرد ارتجاعی، خطرناک و ناامن موجود خاتمه داده شود. سران حکومت، برای لحظاتی کوتاه به خاطر بیاورند که ده‌‏ها میلیون نفر از مردم این کشور، در برابر تورم کمرشکن، گرانی‏‌های بی‏‌سابقه و تمام بی‏‌کفایتی‌‏ها و ناتوانی و فساد مسئولان تاب آوردند و به خیابان نریختند. اما اگر با این همه عجز، جان دخترکان و روله‌‏های ماه‌‏رخسارشان را هم بگیرید، چیزی نمی‏‌ماند برای از دست دادن. بیایید؛ به پاس یک هزارم از نجابت و صبوری و تاب‌‏آوری این مردم، دست از شیوه‌‏های شرم‌‏آور ارشاد بردارید.


?پادکست «وقت طهران» را از لینک‌های زیر دنبال کنید

تلگرام | اینستاگرام | توییتر | کست‌باکس | اپل پادکست

ایرانترکیهحجابمهسا امینیوقت طهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید