محمدعلی دستمالی
✍️پیش از آن که بهعنوان نویسنده وارد دل مطلب شوم؛ تمایل دارم در مقام مرد بیفرزندی که نگاه پدرانه دارد، تهجیر مظلومانهی ژینا یا مهسای عزیز را به همه تسلیت بگویم. بهویژه تسلیت به خودم و همسرم فریبا که دختردار نیستیم اما شیفته و شیدای دخترکان این سیارهایم و زیباترین لحظات عمر ما این است که وقتی در خیابان و کوی و برزن راه میرویم و دختری میبینیم، همدیگر را نگاه کنیم، لبخندی بزنیم، بگذاریم دختر رد شود و سپس یکی از ما بگوید: چه خانمی! چه گلی! رخسار ژینای جوانمرگ و آن نگاه زیبا و آسمانیاش، از آنهایی بود که من یا همسرم، با دیدنشان میگوییم: «روله گیان!»، (فرزند جان). این از مقدمهی کوتاه من که آوردناش را لازم دانستم و از خداوندگار این سرای دیجیتالی خواهش کردم، اگر برایشان میسر بود، رخصت دهند این تکه سر جایش بماند.
✍️در این یادداشت کوتاه، برآنم که از نوع مواجهه و تجربهی ترکیه دربارهی حجاب سخن بگویم تا یک دستمایه و ملات اولیه فراهم شود برای کسانی که تمایل دارند از منظر «سیاست مقایسهای» (Comparative politics) بدین موضوع بنگرند. برای اینکه نشان دهم چرا ترکیه را برگزیدهام، باید بگویم: کشور و جامعهی ایران، از هر حیث، با همسایگانی همچون افغانستان، پاکستان، کشورهای عربی حاشیهی خلیج فارس، همسایگان شمالی و حتی عراق، تفاوتهای بسیار روشن و برجستهای دارد. اما شباهتهای ایران و ترکیه، بسیار بیشتر از تفاوتها است.
✍️ایران و ترکیه، در عالم سیاست و از منظر معادلات حاکم بر روابط بینالملل و مطالعات منطقهای، عملاً رقیب همدیگر هستند، اما اشتراکات فراوان دارند و به جرأت میگویم در کل جهان اسلام، کشوری نمییابید که به اندازهی ترکیه، شبیه ایران باشد. صد البته تفاوتها نیز بسیارند. مثلاً ترکیه براساس نص آشکار قانون اساسی، یک جمهوری لائیک است که اصول فکری و سیاسی مصطفی کمال آتاترک را اصل و اساس قلمداد میکند، ایران اما ساختاری دارد به نام جمهوری اسلامی؛ مبتنی بر اصل ولایت فقیه. ممکن است بگویید؛ همین یک تفاوت کافیست تا سهم تمام شباهتها را بیاثر و بیاهمیت کند. اما چنین نیست. حکومتها غالباً کار خودشان را میکنند و مردمان تحت حاکمیت آنان نیز، هر اندازه که خود را ملزم به نواختن «شور» دلخواه حکومت نشان دهند، یک خط در میان، «ماهور» مطلوب خودشان را هم مینوازند! اسم این رویکرد، نه ریاکاری و تقلب است نه چیزی دگر. سرشت جوامع بشری این است! میخواهید اسمش را بگذارید باگ اجتماع! نمیدانم اختیار با شماست.
✍️الغرض...به قول ما کردها، دور نشوم از اصل بابت. با وجود تفاوت مهمی که در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه وجود دارد، در حوزههای تمدنی، فرهنگی و اجتماعی، تا دلات بخواهد، میتوانی شباهت پیدا کنی بین مردمان ایران و مردمان ترکیه. از سور و سوگ بگیر تا تربیت فرزند، از آموزش بگیر تا هنر، از صنایع دستی بگیر تا معماری و خیلی چیزهای دیگر. اگر اندکی صبور باشید و زود برنیاشوبید، میخواهم عرض کنم در حوزهی پوشش زنان نیز شباهتها بین ایران و ترکیه بسیار بیشتر از آن چیزی است که در سریالهای تلویزیونی دیده میشود.
✍️کسی که دستی بر آتش ترکیهشناسی داشته باشد، خوب میداند که آن بانوان چشم سبز و موبور و نیمه برهنهی اروپاییآسا، درصد اندکی از زنان و دختران واقعی ترکیه را تشکیل میدهند. شما اگر در هر کدام از کلانشهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر و چندین شهر دیگر غرب ترکیه، در چند مسیر متفاوت شهر، با رویکردی پژوهشی و آماری، دست به مشاهدهی میدانی بزنید، درمییابید که آمار زنان و دختران محجبه، خیلی بیشتر از آن چیزی است که انتظار میرود. در بین آن دسته از زنان نیز که با تعبیر مسئولین جمهوری اسلامی، «بیحجاب» و «شل حجاب»، قلمداد میشوند، شمار خانمهایی که فقط روسری ندارند و مانند ما مردها، شلوار و بلوز پوشیدهاند، بهمراتب بیشتر از خانمهایی است که دامنهای کوتاه تن کردهاند و بدون جوراب و شلوار بیرون آمدهاند. حالا بگذارید چند مثال روشن بزنم که قضیه عینی و ملموس شود: در ترکیه، محجبه و بیحجاب، با همدیگر دعوایی ندارند و در محیط درس و کار و تفریح، میتوانی آنها را کنار هم ببینی و مطمئن باشی که به میزانی از همزیستی مسالمتآمیز، دست یافتهاند. زنان و دختران محجبه، به زنان و دختران آزادپوش، نمیگویند: شما مردان ما را منحرف کردهاید! در بین زنان و دخترانی که مورد تجاوز و تعرض و حمله قرار میگیرند، هم محجبه داریم هم غیرمحجبه. کسی نمیگوید: چون شلوار تنگ پوشیده بود و آرایش کرده بود، طبیعتاً باید مورد حمله قرار میگرفت! شاید باورکردناش برایمان سخت باشد، اما بین همان زنان و دختران سربرهنهی ترکیه، خیلیهایشان نمازخوان و روزهبگیر هم هستند. خانم مرال آکشنر رهبر یکی از مهمترین احزاب سیاسی ترکیه که روزگاری وزیر کشور بود و با موی برهنهی مدل پسرانه میگردد، دو روز بعد از اعلام تغییر کاربری موزه ایاصوفیا به مسجد، با سجاده و روسری و بدون محافظ به محوطهی مسجد رفت و نماز شکر بهجای آورد! در کابینهی اردوغان هم، همیشه دو وزیر حضور داشتهاند که یکی از آنها محجبه است و دیگری بدون حجاب اسلامی. اگر اسامی اعضای کابینه و اعضای تیم اصلی اردوغان و سران حزب عدالت و توسعه را در اینترنت جستوجو کنید و عکس زنان و دختران و عروسهای آنان را بررسی کنید، میبینید که تقریباً نیمی از آنان محجبه هستند و نیمی دیگر بدون حجاب اسلامی. رسانهی طرفدار وزیر آققویونلو، نمیگوید ای داد بیداد همسر فلان وزیر قاراقویونلو برهنه است! همین آقای پروفسور ابراهیم کالن که مهمترین آدم تیم اردوغان شناخته میشود، همسرش محجبه است، دختر بزرگ او هم که چند سالی است ازدواج کرده، تا چند سال پیش محجبه بود اما حالا روسری برداشته و مو در باد رها کرده است. اما نه موقعیت پدرش تغییر کرد و زخم زبانی زده شد، نه خودش را از رسانهای که در آن کار میکند بیرون انداختند.
میخواهم از تابلویی که در بالا وصف کردم، چه نتیجهای بگیرم:
✍️پاسخ من برای شما این است. از قید بیان تفاوتها بگذریم و اجازه بدهیم که با رویکردی که به «الگوها» و «روشها» دلالت دارد، به پاسخی برای این پرسش مهم پی ببریم: چگونه است که جامعهی اسلامی و حکومت ترکیه، در مورد پوشش زنان و دختران بهنوعی سازش و توافق دست یافته، اما در ایران، نهتنها بین دولت و ملت، بلکه بین خود مردم نیز در این مورد توافقی وجود ندارد و شاهد خطرناکترین قطببندیهای اجتماعی هستیم؟ تعارف را کنار بگذاریم؛ بسیاری از زنان و دختران و مردانی که به حجاب چادری و مقنعه و دیگر الگوهای پوشش طراز جمهوری اسلامی باور ندارند، به خود زنان چادری نیز نگاه مطلوبی ندارند و بگذارید اینجای کار را درز بگیریم که چه الفاظی در مورد آنان به کار میبرند. در سوی دیگر میدان، بخش قابل توجهی از بانوان محجبهی چادری، به خود اجازه میدهند که هر زن و دختری را که مانند آنها پوشیده نیست، با الفاظ و عناوینی توصیف کند که این را هم باید درز گرفت! بخشی از طرفی که به حجاب چادری باور ندارد، محجبه را حکومتی و جیرهخوار و امتیازبگیر و راهکار قلمداد میکند، بخش قابل توجهی از محجبهها نیز، طرف مقابل را «دشمنِ دین»، «بیاخلاق»، «ولنگار» و غیره و ذالک میداند. به عبارتی روشن، ما در ایرانمان، شاهد یکی از بدترین و نگرانکنندهترین انواع «دیگریسازی» و «دوقطبیسازی» هستیم و سوگند به خداوندی که بر بال پروانهها تمرین نقاشی آبستره کرده، طراح این دیگریسازی، «دیگر» نیست؛ «خود» است، ببخشید! خودِ خودِ نهادهای حاکمیتی هستند.
✍️به دو نمونه از رفتار دولتمردان دربارهی حجاب، توجه کنید:
الف) رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در کاخ سفید مهمان دونالد ترامپِ موطلایی بود. گل از گل اردوغان شکفته بود، چرا که با ترامپ گرم گرفته بود حسابی. ترامپ گفت: آقای رئیس جمهور! یک خبرنگار ترک به انتخاب شما سوال کند. اردوغان، بین آن همه خبرنگار همراه، رو به هلال کاپلان محجبه کرد و گفت: هلال خانم! شما بپرس!... مدتی گذشت. ترامپ رفت و بایدن آمد. اردوغان دو بار با او دیدار کرد. اما اردوغان هر دو بار، بین آن همه زن و دختر ترک در اروپا و آمریکا زیستهی انگلیسی بلبل بیروسری، یک دختر جوان محجبه را بهعنوان مترجم با خود برد بعد از دیدار هم گفت: بایدن انگلیسی مترجم ما را خیلی تحسین کرد.
ب) ابراهیم رئیسی رئیس قوهی مجریهی جمهوری اسلامی ایران، در شبها و روزهایی که مردم کشور، عزادار و خشمگین هستند و در بسیاری شهرها، اعتراض و تحصن برپاست، به آمریکا رفته و در مصاحبه با یک تلویزیون آمریکایی گفته است: «زنان کشور ما، حجاب را بهعنوان امر خودجوش، قبول کردهاند.»
✍️اردوغان، رئیس جمهور یک کشور دارای جامعهی اسلامی و ساختار لائیک، ابایی ندارد از این که برندینگ سیاست خارجی خود را با زن محجبه پیش ببرد. اما رئیسی، بدشانسی آورده و درست در همان لحظاتی که در هواپیما نشسته و دارد به سوی نیویورک میرود، ناگهان چند دانشمند بیکار دور هم جمع شده و چیزی به نام تلفن همراه اختراع میکنند و بر و بچز بیکار دیگر هم چیزی به نام اینترنت به راه میاندازند و یک سری نخبهی ولگرد عاطل و باطل هم سوشیال میدیا به راه میاندازند و قبل از این که رئیسی پیاده شود، جیک جیک مستان گنجشک توئیتر، دربارهی ژینا یا مهسای امینی، از عدد ۴ میلیون میگذرد و حتی پنگوئنهای قطب میفهمند که در وزرا چه میگذرد و امر خودجوش چیست!
✍️آن اصول و اهدافی که دولتها و سیاستمداران جهان، با صرف میلیاردها دلار دنبال میکنند، غالباً در زیست عادی مردمان و شهروندان، با تفاهم و مسالمت، بهدست میآید. دولتها اگر بخواهند، روسری بر سر و مو در باد رها، میتوانند پشت یک میز بنشینند و بگویند و بخندند. دولتها اگر دنبال رأی و دار و دسته جمع کردن نباشند، کراواتی و ریشو، میتوانند با هم فلافل بزنند و سسهای مطلوب را به همدیگر تعارف کنند.
✍️بگذارید در پایان، دوباره باور خود را به اصل واقعبینی، نشان دهم و بگویم: خوشبینانه است اگر کسی انتظار داشته باشد که در ساختار جمهوری اسلامی، پدیدهای به نام حجاب، کنار نهاده شود. اما بسیار واقعبینانه است اگر به رویکرد ارتجاعی، خطرناک و ناامن موجود خاتمه داده شود. سران حکومت، برای لحظاتی کوتاه به خاطر بیاورند که دهها میلیون نفر از مردم این کشور، در برابر تورم کمرشکن، گرانیهای بیسابقه و تمام بیکفایتیها و ناتوانی و فساد مسئولان تاب آوردند و به خیابان نریختند. اما اگر با این همه عجز، جان دخترکان و رولههای ماهرخسارشان را هم بگیرید، چیزی نمیماند برای از دست دادن. بیایید؛ به پاس یک هزارم از نجابت و صبوری و تابآوری این مردم، دست از شیوههای شرمآور ارشاد بردارید.
?پادکست «وقت طهران» را از لینکهای زیر دنبال کنید
تلگرام | اینستاگرام | توییتر | کستباکس | اپل پادکست