✍️حدود دو دهه است «مذاکره» بخشی از زندگیمان شده است. فقط تصویرها و کاراکترها عوض میشود. حسن روحانی، علی لاریجانی، سعید جلیلی، جواد ظریف، علی باقری کنی و البته فهرستی از چهرههای غیرایرانی.
✍️شاید این جمله پرتکرار را شنیده باشید یا خودتان تکرار کرده باشید که: «عمر ما با این مذاکرات گذشت!» فارغ از این جمله، ما با یک پرسش اساسی مواجه هستیم و آن اینکه زمان به نفع کیست؟
✍️تصور کنید در یک «جنگ بیپایان» یا «انقلاب مستمر» هستیم. این دو وضعیت و یا وضعیتهایی مشابه، شاید در گفتار جذاب بهنظر برسند اما هر چه باشد در عالم واقع و جهان امروز منفعتی ندارند یا دستکم روی خیر عمومیشان اجماع نظر وجود ندارد.
✍️اگر توسعه همهجانبه کشور را اصلیترین هدف در نظر بگیریم، خوب است بدانیم زمان به نفعمان نیست! امریکا به تسریع و اتمام مذاکرات نیاز اساسی ندارد، طرفین دیگر مذاکره هم تمام هستیشان را به آن میز گره نزدهاند.
✍️اما، همه ماجرا این نیست. «تعویق» و «تعلیق» مذاکرات فقط به میزهای وین و ژنو، و یا اسکناسهای سبزه میدان و چهارراه استانبول گره نخورده است. این معضل به ذهن و تصمیمهای جامعه سرایت کرده است. با هر موج نزدیکی توافق یا از دست رفتن آن، مردم عادی زیادی هستند که برای تصمیمات اقتصادی زندگی خود دچار تردید میشوند.
✍️تعلیق از بیرون و درون، وضعیتی فرساینده است که صرفاً با الگوی توسعه همهجانبه تمهید میشود. در این الگو، تکلیف سیاست خارجی مشخص است و حتماً باید به سمت جلب انتفاع اقتصادی باشد نه هزینهزایی. وضعیتی که اکنون بسیار دور از آن به نظر میرسیم.
?پادکست «وقت طهران» را از لینکهای زیر دنبال کنید
تلگرام | اینستاگرام | توییتر | کستباکس