
پلیس راهور و نحوه اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی، بهویژه در جادهها، همواره یکی از موضوعات مورد بحث در میان رانندگان بوده است. در این میان، تجربه شخصی نویسنده در یک سفر ۲۴ ساعته جادهای در کرمان، جرقهای برای بازنگری انتقادی در عملکرد پلیس راهور زده است.
در طی این سفر، نویسنده سه بار به دلیل سرعت بالا جریمه شد؛ جریمههایی که در مواردی، حتی زمانی که سرعت خودرو بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ کیلومتر در ساعت بود، ثبت شدند. با وجود پیشرفت در کیفیت جادهها، علائم راهنمایی، و تکنولوژی خودروها، بهنظر میرسد قوانین سرعت هنوز بهروزرسانی نشده و فاصلهای با شرایط واقعی رانندگی دارند. برای مثال، سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت در جادههای دوبانده کنونی میتواند ایمن و معقول باشد، اما همچنان جریمه میشود. آیا چنین قانونی که نه تنها در عمل، که حتی در مقام نظری هم توسط بیش از 90 درصد مردم رعایت نشده و قانونی تاریخ گذشته محسوب میشود، همچنان باید مبنای عمل باشد؟
یکی از مسائل قابل توجه، نحوه استقرار مأموران پلیس راهور است. مشاهده شده که افسران در خلاف جهت حرکت خودروها مستقر میشوند تا جریمهها را راحتتر ثبت کنند. این امر نهتنها ایمنی رانندگان را به خطر میاندازد، بلکه باعث توقفهای ناگهانی و خطرناک در جادههای پرسرعت میشود. همچنین، رانندگان مجبورند عرض جاده را با وجود ترافیک سریع عبور کنند تا به افسر مراجعه کنند؛ فرآیندی که میتواند منجر به تصادفات مرگبار شود. از سوی دیگر اگر هدف پلیس راهوار از استقرار نیروهای گشت در جاده ها ایمن سازی آن است؛ قرارگیری دو ماشین و افسر راهوار در فاصله کمتر از 5 دقیقه ای با هم در یک جاده و آن هم در امن ترین نقطه و با فاصله ای کمتر از 10 کیلومتر با پلیس راه ماهان (کرمان) چه تاثیری در نیل به این هدف دارد؟
همواره شایعاتی درباره سهمیه روزانه جریمهها وجود داشته است. با وجود تکذیب رسمی این ادعاها از سوی پلیس، تجربههایی نظیر جریمه شدن به فاصله کمتر از 5 دقیقه توسط دو افسر مختلف در فاصلهای کوتاه، شائبه هدفمند بودن این جریمهها را تقویت میکند. آیا واقعاً هدف پلیس راهور افزایش ایمنی جادههاست، یا صرفاً تکمیل سهمیه جریمه روزانه؟
پلیس راهور میتواند با بهرهگیری از دادههای کلان (Big Data) و فناوریهای مدرن، تصویری دقیقتر از رفتار رانندگان و نقاط حادثهخیز به دست آورد. این اطلاعات میتواند به تصمیمگیریهای بهتری منجر شود، نظیر تعیین سرعتهای مجاز بر اساس شرایط واقعی جادهها و شناسایی نقاطی که نیاز به حضور فعال مأموران دارند.
طبق گزارشها، پلیس راهور در برخی از کلانشهرها از دوربینهای هوشمند و فناوریهای نوین برای کنترل بهتر ترافیک بهره میگیرد. اما هنوز نیاز است این تکنولوژیها در تمامی نقاط کشور گسترش یابد و در تصمیمگیریها نقشی کلیدی ایفا کند.
پلیس راهور میتواند نقشی کلیدی در ایمنسازی جادهها ایفا کند، اما این امر تنها در صورت بهبود شفافیت، استفاده از فناوریهای مدرن، و اجرای قوانین متناسب با شرایط روز امکانپذیر است. تجربههای تلخی نظیر آنچه در این مقاله بیان شد، فرصتی برای بازنگری در رویهها و جلب اعتماد عمومی است. با اتخاذ رویکردی علمی و شفاف، پلیس راهور میتواند از همراه ایمن جادهها بودن فراتر رفته و به نمادی از اعتماد و امنیت تبدیل شود.