در این مقاله قصد داریم نگاه اجمالی به تاثیرات شیوع ویروس کرونا در ایران داشته باشیم. با توجه به مشکلات متعدد اقتصادی، آیا کشور توانایی پشت سر گذاشتن این بحران بزرگ را در سال 99 دارد؟ راهکار های بیرون رفت از این بحران چیست و چه هزینه ای خواهد داشت؟
1. کرونا در ایران
ایران جزو اولین کشور های درگیر بیماری کرونا بود و اکنون یکی از بالاترین تعداد فوتی و بیماری را در جهان دارد. چالش های اساسی این بیماری برای کشور، بحث اقتصاد و سیستم درمان است. همه استان های کشور درگیر این بیماری هستند و دولت به اجبار تصمیماتی گرفته تا بتواند کرونا را مهار کند اما این تصمیمات کسب و کار ها را بیش از پیش به سمت بحران سوق داده است.
بیماری کرونا و تاثیرات اقتصادی آن می تواند تحولی بزرگ باشد که زنجیروار دگرگونی های بزرگی ایجاد کند، پیش بینی این اتفاقات کار پیش گویان است، اما در کوتاه مدت نیز اثرات شدیدی بر جامعه ایران خواهد گذاشت. در ادامه تاثیرات کوتاه مدت این بیماری بر وضع اقتصادی دهک های جامعه را بررسی می کنیم.
بر اساس آماربرداری سال 97، 5 دهک روستایی و 3 دهک شهری از مردم ایران نسبت هزینه و درآمد منفی دارند. این بخش از اقشار متاسفانه نه تنها پس اندازی ندارند، بلکه بدهکار هستند. متاسفانه بخش عمده ای از افراد این دهک ها یا شغلی ندارند و یا درآمدشان وابسته به کار روزانه است. احتمالا در مدت پیک بیماری با کاهش هزینه های غیرضروری این افراد بخش مهمی از درامد های روزانه شان را از دست خواهند داد و شاید باید گفت همه این چند دهک به زیر خط فقر مطلق خواهند رفته و نیازمند کمک های غذایی هستند (حدود 10 میلیون روستایی و 18 میلیون شهری).
اگر پس انداز دو ساله دهک¬های ششم و هفتم روستایی برای 4 ماه اخیر قابل مصرف باشد. این دهک ها نیز در لبه مرز فقر مطلق هستند. دهک های 4، 5 و 6 شهری نیز در همین حدود قرار گرفته اند. تعدادی زیادی از این افراد از بالای خط فقر به زیر خط فقر و قسمت های پایینی بازه در نزدیکی خط فقر مطلق قرار می گیرند. (4 میلیون روستایی و 18 میلیون شهری). این نتایج با فرض عدم وجود ثبات درآمدی در ایام بیماری منتج شده، در این بار من اطلاعات اماری ندارم اما به جز دهک ششم شهری، به نظرم گزاره مطرح شده با احتمال بالایی صحیح باشد.
سایر دهک ها یعنی دهک های 8 تا 10 روستایی و 7 تا 10 شهری، احتمالا با هزینه کرد از پس انداز و کاهش هزینه های غیر ضروری، تنها باید تورم بالای ناشی از تقاضای زیاد کالاهای مصرفی را تحمل کنند. (6 میلیون روستایی و 24 میلیون شهری)
با فرض تمام شدن دوره بیماری تا خرداد، احتمالا بخشی از تقاضای کالاهای غیر ضروری آزادشده و بخشی از کسب وکارها دوباره به دوران قبل (با یک تاخیر زمانی) باز خواهند گشت. هر چند بخشی از بودجه خانوار پیش تر صرف کالاهای ضروری شده است. بنابراین بخش بزرگی از دهک هایی که از بالای خط فقر به زیر خط فقر رفته اند احتمالا با تاخیر زمانی 3 تا 6 ماهه به جایگاه اولیه بازخواهند گشت. بالاآمدن دهک های زیر خط فقر مطلق طولانی تر و سخت تر خواهد بود.
احتمالا دولت نمی تواند کمک چندانی نه به کسب وکارها و نه خانوارها نماید. بودجه سال قبل با کسری قابل توجه مصوب شده و قیمت های جدید نفت (که به سرعت بعد از پایان اپیدمی نیز به حالت قبل باز نمی گردند، چون میزان بسیار زیادی بدون تقاضا تلنبار شده است)، کاهش قابل توجه مالیات قابل جمعآوری و نیز کاهش امکان فروش اوراق قرضه باعث خواهد شد که کسری بودجه شدیدتر شود. تنها کاری که از دولت برمی آید افزایش نقدینگی است که اولین قربانیان آن نیز آسیب پذیرترین اقشار هستند.
در این مقاله می توانید اطلاعات بیشتری در مورد پیش بینی وضعیت شیوع این بیماری، و ظرفیت سیستم درمانی کشور کسب کنید. همچنین به این سوال مهم که کی می توانیم از قرنطینه خارج شویم، پاسخ دهیم:
2. مشکلات و چالش های اقتصادی
در ادامه معضلات اقتصادی که کشور درگیر آنهاست را به 5 بخش زیر تقسیم می کنیم:
کسری بودجه 99: براساس مصوبات مجلس، منابع بودجه کل کشور از 1988 هزار میلیارد تومان به 2017 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده که 1.5 درصد رشد دارد. منابع عمومی دولت از 484 هزار میلیارد تومان به 560 هزار میلیارد تومان افزایش یافته و بر این اساس منابع رشد 15.8درصدی را شاهد بوده است. با این اوصاف لایحه بودجه در مجلس رد شد. نمایندگان مجلس مهمترین دلایل خود برای رد بودجه را در چند محور عدم شفافیت، درآمدهای غیرواقعی و هزینههای واقعی، کسری درآمدی و همچنین اتکای بودجه به درآمدهای نفتی شمرده بودند. سوال اصلی اینجاست که دولت با این حجم از کسری بودجه در سال 99، چه تصمیماتی می خواهد برای گذر از بحران پیدا کند؟ در ادامه براورد های مختلف از میزان کسری بودجه دولت در سال 99 را مشاهده می کنیم:
سیر نزولی قیمت نفت: کاهش شدید قیمت نفت در ماه اخیر نگرانی های زیادی درباره تامین بودجه مورد نیاز کشور ایجاد کرده است. تحریم های آمریکا صادرات نفت ایران را تا 1.5 میلیون بشکه کاهش داده است. این در حالی است که ایران سابقه فروش تا 6 میلیون بشکه نفت در سال را نیز داشته است. اکنون که قیمت نفت به پایین ترین رقم خود در چندین سال اخیر سقوط کرده است و تا حدود 20 دلار پایین آمده، وضعیت اقتصادی کشور را بیش از پیش وخیم می کند و شاید سایه بن بست بر اقتصاد کشور در سال پیش رو سنگین تر شده است.
نرخ تورم بالا: اقتصاد ایران بعد از رشد چشمگیر قیمت ها در سال ١٣٩٧، در سال ١٣٩٨ به لحاظ میزان رشد تورم وضعیت با ثباتی را سپری کرد. بعد از یک دوره ثبات نسبی و کاهش نرخ تورم سالانه، از اواخر سال ١٣٩٦ این نرخ شروع به افزایش نموده و با جهش نرخ ارز در اوایل سال ١٣٩٧، شتاب افزایش نرخ تورم هم بیشتر شده اما بعد از یک دوره افزایش شتابان نرخ تورم از ابتدای سال ١٣٩٨ نرخ تورم نقطه ای و از نیمه دوم سال نرخ تورم سالانه شروع به کاهش نمودند. اما شیوع ویروس کرونا قطعا باعث بالا رفتن تورم خواهد شد اگر سیاست های نادرست پولی از جانب دولت اتخاذ شود. با بالا بردن تورم و عدم کنترل آن، با توجه به بیکار شدن عده ای در سال 99 به خاطر کرونا، فشار خیلی زیادی به خانوار ها برای تامین مایحتاج زندگی خواهد آورد. احتمالا در سال 99 نرخ تورم با یک تاخیر، به مقادیر ماه های اول سال گذشته برسد. در ادامه روند تحولی تورم کشور را مشاهده میکنید:
بیکاری و رکود اقتصادی: با تعطیلی کسب و کارها در فصل بهار، اقتصاد کشور به یک رکود عمیق دچار خواهد شد که نیازمند کمک های دولت برای بیرون رفتن از این وضعیت خواهد داشت. نرخ بیکاری کشور در زمستان 99 مقدار 10.6 درصد بوده است اما در سال جدید شاهد افزایش چشمگیر این آمار خواهیم بود. در بالا گفتیم که اکثر دهک های خانوار کشور وضعیت مساعدی ندارند و با افزایش بیکاری، اوضاع وخیم تری برای مردم به وجود خواهد آمد. در ادامه روند نرخ بیکاری و رشد اقتصادی در سال گذشته را مشاهده می کنید:
سیاست خارجی و تحریم: با توجه به تحریم های وضع شده علیه ایران، کشور در یکی از سخت ترین شرایط خود در یک سده گذشته قرار دارد. عدم توانایی فروش نفت، ناتوانی در انجام معاملات بانکی و محدودیت های مختلف صنعتی باعث شده بود که کشور وضعیت ما به سامانی داشته باشد و دولت با افزایش نقدینگی پاسخ نیاز های کشور را می داد که از طرفی تورم را به شدت بالا می برد. حال با این اوضاع وخیم شیوع بیماری کرونا، وضعیت کشور به تنگنا خواهد رفت.
3. راهکار های برون رفت از بحران
بعد از بهداشت و درمان، اقتصاد مهم ترین بحث پیش روی ایران در سال 99 خواهد بود. عملکرد ایران در چند دهه گذشته و همچنین آمار های کنونی نشان می دهد که از تولید و رونق در کشور هیچ انتظاری نمی توان در سال 99 داشت. وضعیت بیکاری و تورم کشور بسیار نا به سامان خواهد شد و از طرفی تحریم های سنگین امریکا فشار مضاعفی به کشور وارد خواهد کرد. اگر دولت به لحاظ تصمیم ها و سیاست های اقتصادی و پولی سنجیده عمل کند، شاید بتوانیم با حداقل اتلاف مالی و جانی به سال 1400 قدم برداریم اما آن چیزی که مشهود است، بن بست احتمالی این ساختار و نظام تصمیم گیری اقتصادی کشور ایران است.
دست دولت در این راه برای سال 99 بسیار بسته است و انتظار خاصی نمی توان برای کوتاه مدت داشت، هر چند که خود دولت نیز با توجه اتمام آن در سال 1400 انگیزه وی ویژه ای برای تصحیح و کوچک کردن ساختار های خود نیست. کشور تحریم است و فروش نفت به حداقل خواهد رسید و عملا فروش های دلاری ایران صرفا بخش کوچکی از هزینه ها را تامین می کند.
سیاست پولی انقباضی یا انبساطی؟
دولت از اواخر سال 97 سیاست پولی خود را تغییر داد و سیاست پولی انبساطی را در پیش گرفت. کاری که مگر در موارد خاص برای هیچ اقتصادی توصیه نمی شود. اما دولت به جای تصحیح ساختار ها و تسهیل فضای کسب و کار، راه بدتر اما کوتاه تر را انتخاب کرد و حجم نقدینگی کشور را بالا برد که در پی آن تورم افزایش خواهد یافت. در سال 99 احتمالا دولت دست به افزایش حجم نقدینگی برای تامین خرج های دولتی بزند اما با توجه به نبود پشتوانه و چاپ پول بدون پشتوانه، کشور نرخ تورم بالا را تجربه خواهد کرد. معضل اصلی و دیگر بیکاری است که شوک بزرگی به جامعه وارد خواهد کرد که باید دید تصمیمات دولت در این باره چه خواهد بود و چگونه کسب و کارها را حمایت می کند.