برای من، بهعنوان یکی از رأیدهندگان به دکتر پزشکیان و حامیان گفتمان وفاق، کوتاه آمدن دولت در برابر قانون جدید عفاف و حجاب بهمعنای پایان مسعود است، البته بهشکلی کاملاً نامسعود.
این قانون بسیار بدتر از گشت ارشاد است زیرا مردم را در برابر هم قرار میدهد؛ دیروز گشت ارشاد جسم و روان بخش بزرگی از جامعه را آزار میداد و فردا این قانون قرار است خود مردم را به نیروی آزار یکدیگر تبدیل کند.
کنارآمدن دکتر پزشکیان با این ناقانون، بهمثابه «نقض عهد» اوست که گفته بود «گردنم را در مقابل حرفهایم گرو میگذارم» و «اگر نتوانستم به وعدههایم عمل کنم، استعفا میدهم».
میدانم دکتر پزشکیان در شرایط بسیار سختی است، وفای به عهد و اتّخاذ تصمیم شرافتمندانه در چنین شرایطی بسیار مشکل است،
نمیدانم اگر جای ایشان بودم آیا میتوانستم اخلاق و شرافت خود را حفظ کنم یا نه، امّا همه از اوّل میدانستیم که قدمگذاشتن در چنین راهی میتواند چنین چالشها و مخمصههایی بهدنبال داشته باشد و ایشان با علم به این مسئله در این راه گام نهاده است.
البته همچنان راه را اصلاح آهستهوپیوسته و لازمهاش را وفاق برای حل مسائل مشترک میدانم، امّا اگر دولت به این قانون تن بدهد، دیگر برای پیگیری اصلاح و وفاق در او هیچ ظرفیت و امکانی نمیبینم.
از پروردگار مهربان برای دکتر پزشکیان و تمام خیرخواهان اسلام و ایران طلب خیر و برای جامعه آرزوی گشایش دارم.
به امید فردایی بهتر
به امید ایرانی آباد
سایر یادداشتهایم را میتوانید از طریق پیوندهای زیر ببینید:
صفحهام در اینستاگرام (فعّال نیست)
صفحهام در ریسرچگیت (مقالههای علمی)