ویرگول
ورودثبت نام
وحيد احسانی
وحيد احسانی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

با ترقّه‌هایت مرا بیازار!

منتشرشده در عصرایران (۲۴ اسفند ۱۴۰۱)

اگر برای اثبات «بودن، تفاوت و استقلالت» به خود و دیگران هیچ راه دیگری نداری، با ترقّه‌بازی‌ات مرا بیازار!

به ترقّه‌بازی هیچ علاقه‌ای ندارم و از سروصدای ترقّه‌ها رنج می‌برم، امّا درعین‌حال، اگر تحقق سکوت و آرامش مطلوب من به این معنا باشد که بخش بزرگی از جوانان سرزمینم، به تنها راه نمود و بروز خود نپردازند، ترجیح می‌دهم که آرامشم را با صدای ترقّه‌هایشان سلب کنند!

اگر بخش بزرگی از جامعه برای نشان‌دادن خود یا برای شادی یا برای حفظ و تقویت انسجام اجتماعی، جز دست‌زدن به یک عصیان جمعی هیچ راه دیگری ندارد، ترجیح می‌دهم صدای ترقّه‌هایشان خواب را بر من حرام کند!

مسلّماً ترقّه‌بازان برای پیگیری این اهداف ارزشمند راه‌های خیلی بهتری هم دارند، امّا اگر فقط دو گزینه پیش رو داشته باشم و بخواهم از میان «ادامۀ روند آزاردهندۀ فعلی» یا «سکوت و نظم قبرستانی» یکی را انتخاب کنم، قطعاً اوّلی را ترجیح می‌دهم.

«سکوت و نظم قبرستانی» از انفعال، ناامیدی و پراکندگی کسانی حاصل می‌شود که دیدگاه و سلیقه‌ای متفاوت از من دارند؛ ترجیح می‌دهم «دیگران» مرا بیازارند تا اینکه ناامید شوند یا هیچ نمود و بروزی نداشته باشند.

پدیده‌های اجتماعی «سیاه مطلق» یا «سفید مطلق» نیستند؛ جنبه‌های مثبت و منفی دارند. جنبه‌های منفی ترقه‌‌بازی مشهود است و بارها گفته می‌شود: تهدید سلامتی (و حتّی جان) ترقّه‌بازان و سایرین، سلب آرامش دیگران، آسیب به اموال عمومی (آتش‌سوزی و غیره)، دودهوا شدن سرمایۀ عظیم مالی در یک شب (کمک بزرگ مالی ایرانیان به اقتصاد چین!) و ... امّا باید بپذیریم که این رسم نوپا جنبه‌های مثبتی هم دارد؛ روشی است که بخش بزرگی از جوانان جامعه از طریق آن وجود، تفاوت و استقلال‌شان را به صورت جمعی نشان می‌دهند و تقویت می‌کنند.

نباید به دنبال «حذف» آن باشیم، شکل‌گیری این عصیان جمعی نتیجۀ اتّخاذ رویکردهای «حذفی و نادیده‌انگاری» در عرصه‌های گوناگون و طی سالیان متمادی است.

وقتی تمامی تصمیم‌گیرندگان و برنامه‌ریزان حوزۀ فرهنگی در سطوح عالی، میانی و حتّی خُرد و محلّی از کسانی هستند که از طریق «شرکت در عزاداری، اعتکاف و امثال آن» به آرامش می‌رسند، بدیهی است که برای بخش بزرگی از جامعه هیچ راه دیگری باقی نمی‌ماند جز اینکه از طریق دست‌زدن به یک عصیان جمعیِ بسیار پرسروصدا، «بودن» خودشان را فریاد بکشند.

تیپ شخصیتی، باورها و سلائق نگارنده به متوّلیان رسمی عرصۀ فرهنگ بسیار نزدیک‌تر است تا به جوانان ترقّه‌باز، امّا تلاش برای تحمیل مطلوب‌های خودم بر دیگران را حتّی اگر یقین داشته باشم که درست هستند، نه مفید می‌دانم، نه مشروع و نه اخلاقی.

جامعه «خمیر مجسمه‌سازی» نیست که بخواهیم آن را به هر شکلی که صلاح می‌دانیم و درست می‌پنداریم در بیاوریم؛ اتّخاذ چنین رویکردی، به شکل‌گیری، استمرار و تشدید عصیان‌های جمعی مختلف منجر می‌شود.

امیدوارم انرژی، پویایی، تحرّک و همکاریِ عظیمی که در ترقّه‌بازی وجود دارد، به‌مرور به سمت توسعه، پیشرفت و آبادانی سوق پیدا کند.

به امید فردایی بهتر؛

به امید ایرانی آباد.


همچنین ببینید:


سایر یادداشت‌هایم را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر ببینید:

کانال وحید احسانی در تلگرام

صفحه‌ام در اینستاگرام

صفحه‌ام در ریسرچ‌گیت (مقاله‌های علمی)

چهارشنبه سوریترقه‌بازیاصلاح جامعهجامعه شناسیعصیان
دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشت‌نویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید