وحيد احسانی
وحيد احسانی
خواندن ۵ دقیقه·۵ ماه پیش

برای ایران؛ حمایت مشروط از دکتر پزشکیان!

احمد زیدآبادی نکتۀ مهمّی مطرح کرد که مرا از «حامی دکتر پزشکیان» به «حامیِ مشروط دکتر پزشکیان» تبدیل کرد.

دکتر زیدآبادی می‌گوید: «حضور اصلاح‌طلبان در ارکان ساختار سیاسی، بدون توافق با هستۀ اصلی قدرت هزینه‌زاست».

تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان و تشکیل دولت احتمالی او نشان‌دهندۀ کدام‌یک از سناریوهای زیر برای آینده است؟

1. تکرار تقابل‌ها و ستیزهای میان دولت و طرفدارانش از یک‌سو، و مجلس انقلابی، نهادهای حاکمیتیِ فرادولتی و نیروهای آتش‌به‌اختیار از دیگر‌سو

2. نمود کامل «وسط بازی» در سطح رسمی، یعنی دولتی که با هدف «راضی نگه‌داشتن همه» روی کار می‌آید امّا درعمل همه را سرخورده و ناراضی می‌کند

3. پس‌از زخم‌های فراوانی که طی چندده‌سال حرکت در فضای تقابلی و ستیزِ حذفی به یکدیگر زده‌ایم، مسیری میانه درپیش گرفته ‌می‌شود، یعنی همان مسیری که عجم اغلو و رابینسون از آن با عنوان «راه باریک آزادی»، دکتر مقصود فراستخواه با عنوان مسیر «توسعه برای تغییر» [در مقابل مسیر «تغییر برای توسعه»] و دکتر محمّد فاضلی در چارچوب نظریۀ «نظم‌های دسترسی محدود» از آن یاد می‌کنند.

دکتر پزشکیان در موقعیت‌های مختلفی (شامل میزگرد اقتصادی 24 خرداد 1403) به درستی بر «شفاف‌سازی امور، گفتگو با مردم، متقاعدسازی آنان و جلب رضایت و حمایتشان» تأکید کرده است.

در همین راستا، به‌نظرم، نیاز است که ایشان و نزدیکانشان تکلیف پرسش بالا را مشخص کنند و توضیح دهند که از میان 3 احتمال بالا، قرار است در کدام مسیر حرکت کنیم.

نکتۀ بسیار مهم این است که پاسخ این پرسش، صرفاً منوط به دیدگاه و تصمیم شخصی ایشان و نزدیکانش نیست و با گفتن آنها یا حتّی سوگندخوردن‌شان هیچ مسئله‌ای حل نمی‌شود؛ همان‌طور که دکتر زیدآبادی اشاره می‌کند، تصمیم هستۀ اصلی قدرت نیز بسیار تعیین‌کننده است.

حتّی اگر شخص دکتر پزشکیان و اشخاص اصلی در هستۀ مرکزی قدرت به این نتیجه رسیده باشند که باید در کنار هم مسیری میانه را در پیش بگیرند، باز هم تحقق این امر منوط به فراهم آوردن لازمه‌های آن (توافق، ائتلاف، مخابرۀ پیام‌هایی روشن در این رابطه به جامعه، متقاعدسازی افراد و ...) است.

اگر هر کسی از ظنّ خود یار بشود، بعد از تشکیل دولت احتمالی دکتر پزشکیان دیگر نمی‌توان فضا را مدیریت کرد؛ اگر ازیک‌سو، تغییرخواهان رایکال، تندرو و حسّاسیت‌زا، و بعضاً فرصت‌طلبانی که با راه افتادن هر موج و جریانی فقط مترصد گرفتن پست و استفاده‌های شخصی هستند ستادهای دکتر پزشکیان در سطح کشور را در دست بگیرند، امواجی احساسی و هیجانی به راه بیفتد و انتظاراتی ناسازگار با سناریوی سوّم نهادینه شود و ازسوی‌دیگر، متولّیان نهادهای حکومتی خارج از دولت و نیروهای آتش‌به‌اختیار نیز دربارۀ دولت احتمالی دکتر پزشکیان این ذهنیت را داشته باشند که: «مثل گذشته وظیفۀ ما این است که تمام کاسه‌کوسه‌ها را سر دولت بشکنیم، چوب لای چرخش بگذاریم، فحش‌های سیاسی (لیبرال، غربزده، فتنه‌گر و غیره) نصیب‌شان کنیم و ...»، آنگاه نه دکتر پزشکیان و نه هستۀ مرکزی قدرت نمی‌توانند فضا را مدیریت کنند.

تا جایی که می‌فهمم، الان مهم‌ترین مسئله اعتمادسازی درمورد حصول توافق مورد نظر میان دکتر پزشکیان و جریان حامی‌اش با هستۀ مرکزی قدرت است. به بیان دیگر، اینکه به هر نحو ممکن به جامعه اطمینان داده شود که در صورت پیروزی دکتر پزشکیان و تشکیل دولت، قرار نیست وسط این همه بحران، دوباره تمام زمان و توان رسمی و غیررسمی صرف تقابل آشکار و پنهان میان دولت از یک سو و نهادهای حاکمیتی فرادولتی و نیز نیروهای آتش‌به‌اختیار از دیگرسو شود.

بر اساس درکم، زمان اندک پیش‌ازبرگزاری این انتخابات، فرصتی مغتنم و شاید تکرار نشدنی برای حصول این مهم است و آن را از روش‌های مختلفی می‌شود دنبال کرد.

شاید دکتر پزشکیان و تیمش بتوانند در مورد برخی اصول کلّی مسیر میانه (مسیری که مصداق سناریوی دوّم هم نباشد) در پشت صحنه با بزرگان هستۀ اصلی قدرت مذاکرات و توافقاتی داشته باشند و در نتیجه آن، پیام‌های مستقیم یا غیرمستقیمی که حاکی از این توافق باشد به جامعه مخابره شود، یا شاید بتوانند با برخی چهره‌های معتدل و خوشنام اصول‌گرا که مورد اعتماد هستۀ اصلی قدرت و مورد احترام بدنۀ اصولگرا باشند به گفتگو بنشینند و ائتلاف کنند (چه در سطح ملّی و چه در ستادهای استانی) یا نمی‌دانم، هر کار دیگری.

واقعاً دوست ندارم امواج منفی و ناامیدی متصاعد کنم، خودم هم با تمام وجود به دنبال دستاویزی هستم که بتوانم به آن امید ببندم و چشم‌انداز روشنی در ذهن ترسیم کنم، امّا به این هم فکر کنیم که اگر خدای ناکرده، باز هم تجربه‌های تلخ قبلی تکرار شود، جامعه‌ای که دوباره به این مسیر امید بسته است با چه میزانی از سرخوردگی، ناامیدی و رخوت مواجه می‌شود.

در ماه عسل پیشاانتخابات که از گشت ارشاد و طرح نور خبری نیست، مرزهای آزادی بیان فراخ شده است، همه مهربان گشته‌اند، از خط‌ونشان کشیدن برای دنیا و «دیگری»های داخلی خبری نیست و ...، گول «آرامش قبل از طوفان» را نخوریم! اگر بعد از تشکیل احتمالی دولت دکتر پزشکیان دوباره آن مسائل از سرگرفته شود، ما و دولت جدید چه کار می‌خواهیم بکنیم و اصولاً چه کار می‌توانیم بکنیم؟!

اگر در شرایط استثنائی پیشاانتخابات، دکتر پزشکیان و حامیانش نتوانند با برخی چهره‌های معتدل، پاک و خوشنام اصول‌گرا به گفتگو بنشینند و به توافقاتی برسند، در فضای دوقطبی پساانتخابات چگونه خواهند توانست؟!

باوجود قطبیت شدید در جامعه، به نظرم، بخش قابل توجهی از معتدلان دو جریان کلّی مستعد و حتّی خواهان تحقق چنین توافقی هستند و زمان اندک باقیمانده تا انتخابات برای حصول این مهم بسیار مغتنم است.

نتیجه

نتیجه این که نامزدی دکتر پزشکیان، تأیید صلاحیت او، حمایت برخی احزاب و شخصیت‌ها، شکل‌گیری امواج موافق و ... را مغتنم بشمریم امّا به جای تمرکز بر تبلیغات متداول احساسی و توده‌گرا (یا لااقل در کنار آن)، مطالبه‌گر استفاده از این فرصت برای تضمین درپیش‌گرفته‌شدن سناریوی سوّم هم باشیم.

علاوه بر این، شفاف‌سازی مرز میان سناریوهای دوّم و سوّم و اعتمادسازی در این رابطه نیز کاری ضروری و البته مشکل است.

به امید فردایی بهتر

به امید ایرانی آباد


سایر یادداشت‌هایم را می‌توانید از طریق پیوند‌های زیر ببینید:

کانال تلگرام

وبلاگ

صفحه‌ام در اینستاگرام (فعّال نیست)

صفحه‌ام در ریسرچ‌گیت (مقاله‌های علمی)

انتخابات 1403مسعود پزشکیانبرای ایران
دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشت‌نویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید