امروز اتّفاقی افتاد که خواب از دیدگانم ربود و لازم دیدم دربارهاش بنویسم [۱].
در نشستی مجازی در مجموعۀ کاریام با موضوع «استفاده بهینه از منابع انرژی» و در حضور حدود ۳۰۰ نفر از همکاران، مجری برنامه از «رئیس» مجموعه به خاطر «شرکتکردنش در نشست» تشکر کرد!
برای من این اتّفاق میتوانست در میان اتّفاقات و رویههای عجیب و غریبِ متعدد و گوناگون پیرامونمان گُم شود، اگر مجری آن برنامه خودم نبودم!
قطعاً، اگر شخصی از من نمیخواست که از رئیس مجموعه بابت حضورش در نشست تشکر کنم [۲]، اگر آن شخص برایم خیلی محترم نبود، اگر با او رودربایستی نداشتم و اگر پیشازاین باب نقد و چالش میان ما باز شده بود، همچین، اگر در آن هنگام در شرایطی نبودم که فشار اجرای زندۀ برنامه تمرکزم را کاسته، اشکالات فنی مضطربم ساخته و برنامه بیشازحد طولانی شده و خستهام کرده باشد، امکان نداشت چنین چیزی بر زبانم جاری شود.
اگر خودم نام رئیس مجموعه را در میان اسامی حاضران میدیدم، حتّی یک درصد هم امکان نداشت به ذهنم خطور کند که بخواهم از او به خاطر شرکتکردنش در نشست تشکر کنم، چرا؟ مشخص است، چون هیچ موضوعیتی ندارد.
رئیس مجموعه به دلایل مختلفی ممکن است در این نشست شرکت کرده باشد، شاملِ علاقۀ شخصی به موضوع، میل به یادگیری از متخصصان مربوطه، پیگیریِ راهکارهایی برای بهبود مصرف انرژی در محیط کاری، بررسیِ کیفیت برگزاری نشستها در مجموعه و غیره؛ به هر حال، «تشکر از رئیس بهخاطر شرکت در چنین نشستی» هیچ موضوعیّتی ندارد.
با شناختی که از رئیس مجموعه دارم، ایشان هم اصلاً توقّع نداشت که به این خاطر کسی از او تشکر کند. گاهی همین نوع رفتارهای ماست که در بلندمدّت، منطقیترین و متواضعترین مدیران را نیز به سمت خودبرتربینی و همهچیزدانی سوق میدهد [۲].
ما انسان و جایزالخطا هستیم و پروردگار نیز بسیار بخشنده است [۴]، همچنین، گفتهاند که «پشیمانیِ واقعی از خطا، توبه محسوب میشود»، امّا وقتی اشتباه ما تأثیرات بیرونی داشته باشد، وظیفه داریم تلاش کنیم که آن تأثیرات محیطی و اجتماعی را جبران کنیم. به همین ترتیب، اگر با رفتار اشتباه خود روند غلطی را ایجاد یا روال نادرستی را تقویت کنیم، باید آن تأثیرات منفی را از بین ببریم یا تا آنجا که ممکن است، برای کاستن از آنها بکوشیم.
فلسفۀ نگارش یادداشت حاضر نیز همین است؛ بهعنوان انسانی جایزالخطا، احساس میکنم که موجب تقویت رویهای نادرست شدهام (ولو اندک) و با انتشار این یادداشت و ارسالش برای همکاران، میکوشم نادرستبودن این رویه را به خودم و سایرین یادآوری کنم و از این طریق، تأثیر منفی اشتباهم را بر تعاملات و ارتباطات محیط کاری بکاهم (باشد که پروردگار مهربان بدیهای این بندۀ کمترینش را به خوبی بَدَل کند، مرا واسطۀ خیر و رحمت خود سازد و این یادداشت را زمینهساز تأمّل، بازنگری و گفتگوهای سازنده و نیز بهبود عادات و رویههای غلط قرار دهد [۵])
به امید اینکه پروردگار مهربان، ما را واسطۀ خیر و رحمت خود قرار دهد،
به امید اصلاح رویههای غلط اخلاقی و رفتاری و اداریِ ما،
به امید فردایی بهتر،
به امید ایرانی آباد.
[۱] اکنون که در حال نگارش یادداشت هستم، ساعت ۴:۳۰ بامداد است.
[۲] در این رابطه، این یادداشت را ببینید: «همهچیز را رئیس داند!»
[۳] بهمنظور جلوگیری از بروز سوءتفاهم و پیشقضاوت توسّط همکاران مجموعه که ممکن است این یادداشت را بخوانند، شخص مورد نظر، رئیس جدید واحدی که در آنجا فعالیت دارم نبودند و اصولاً این که آن شخص چه کسی بوده است اهمّیتی ندارد. برای کسانی که ممکن است ذهنشان درگیر کیستی آن فرد شود متأسّفم، همچنین برای خودم، اگر خوانندگان یادداشتم به جای توجه به حرفِ اصلیِ متن، درگیر این نوع مسائل حاشیهای باشند.
[۴] سورۀ زمر، آیۀ ۵۳: «بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشتهايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را میبخشد، كه او آمرزگار مهربان است» (ترجمۀ خرّمشاهی)
[۵] خداوند دربارۀ گناهکارانی که توبه کنند، ایمان بیاورند و کار شایسته کنند میفرماید: «خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند و خدا همواره آمرزنده مهربان است» (سورۀ لقمان، آیۀ ۷۰، ترجمۀ فولادوند)
سایر یادداشتهایم را میتوانید از طریق لینکهای زیر ببینید: