(خلاصهای از یادداشت دکتر نظام بهرامیکمیل باعنوان «مطالبه گری اجتماعی یا طلبکاری؟»)
باید بین «مطالبهگری اجتماعی» و «طلبکاری اجتماعی» تفاوت قایل شد. برخی از مهمترین تفاوتهای این دو به شرح زیر است:
۱- مطالبهگری اجتماعی، کنشمحور است و از مشارکت و کنش فعالانه افراد ایجاد میشود. در صورتی که طلبکاری اجتماعی صرفاً نوعی نق زدن و غرغر کردن بدون هیچ حرکت و اقدام عملی است. برای مثال کشور پرجمعیت هند همیشه دچار کمبود دستشویی عمومی بوده و حتی بسیاری از خانهها دستشویی اختصاصی هم نداشته و در مکانهای غیربهداشتی که در سر کوچهها و محلات وجود دارد نیاز خود را برطرف میکنند. این وضعیت هم به لحاظ بهداشتی و روانی، هم از منظر توریستهای خارجی بسیار ناخوشایند است. با این حال کشور هند که هم اکنون جزو ۱۰ کشور نخست اقتصادی جهان قرار دارد و سالها نرخ رشد آن بین پنج کشور اول جهان بوده هیچ اقدامی برای برطرف کردن این مشکل نکرده است. مهمترین دلیل آن بوده که این موضوع هیچگاه به عنوان مطالبه و خواست اجتماعی مطرح نشده است. درحالی که در بسیاری از کشورها، گروههای بسیار منسجم و پرقدرت درحال پیگیری این مطالبه مردمی هستند تا هم چهره شهر خود را زیبا و پاک نگهدارند و هم به یکی از نیازهای بهداشتی اولیه شهروندان پاسخ گویند.
۲- مطالبهگری اجتماعی از خواست تک تک افراد شروع میشود. اما این خواست، به فراتر از سطح فردی رفته و خواستار تغییر ساختاری برای احقاق همگان میشود. برای مثال عدهای راننده خطی درون شهری که خواستار آسفالت و پرکردن چالههای خیابانها هستند تا پایان راه و تنها زمانی که همه خیابانها درست شدند دست از مطالبهگری برمیدارند. طلبکار اجتماعی فقط و فقط به فکر خود است و در مورد مثال اخیر اگر خیابانی که مربوط به خط تاکسیرانی اوست درست شود دست از مطالبهگری میکشد.
۳- مطالبهگری مشروط به گذاشتن وقت و هزینه دادن است. این هزینه ممکن است مالی، زمانی یا حتی جانی باشد. طلبکاری اجتماعی میخواهد بدون هیچ گونه هزینهای از حداکثر منافع برخوردار شود. طلبکار اجتماعی کسی است که میخواهد از آب گلآلود ماهی خود را صید کند و کاری به بهبودی اصولی شرایط موجود ندارد.
۴- مطالبهگری ریشه در حقوق و وظایف اجتماعی دارد. افراد جامعه میدانند در برابر دولت و اجتماع وظایفی را برعهده دارند و چون آن وظایف را انجام میدهند باید از حقوقی هم برخوردار شوند. بنابراین اگر حقوق آنها رعایت نشود آن را طرح و پیگیری میکنند. به سخن دیگر چون وظایف خود را عمل میکنند انتظار دارند دولت و دیگران هم به وظیفه خود عمل کنند. اما طلبکاری اجتماعی ریشه در حقوق صرف دارد؛ فرد از زمین و زمان طلبکار است و انتظار دارد همه در خدمت او باشند اما خودش کوچکترین قدمی برای هیچ کسی برنمیدارد.
۵- مطالبهگری اجتماعی موضوعی طولانی مدت و عقلانی است و ممکن است گروهی برای احقاق بخشی از حقوق خود سالها تلاش و پیگیری کنند. در حالی که طلبکاری اجتماعی موضوعی کوتاه مدت و هیجانی است که به سرعت پدید میآید و با همان سرعت فروکش کرده و فراموش میشود. به بیان دیگر اگر مطالبات جامعه مدنی در کشورهای توسعهیافته پیگیری میشود، تنها به این دلیل است که طی سالیان طولانی این مطالبات پیگیری میشد. افرادی بودهاند که برای مطالبات خود وقت گذاشته و پیگیری کردهاند و به دلیل این پیگیریها قوانین وضع یا اصلاح شده است. بنابراین تحقق مطالبات بدون پیگیری امکانپذیر نیست. برای مثال کسانی که خواستار تغییراتی در ساختار تقسیمات کشوری هستند باید به مرور زمان و با پیگیری مداوم این خواست خود را به رسانهها، گروههای اجتماعی، نمایندگان مجلس و سایر ذینفعان و مراجع تصمیمگیری منعکس کنند.
منبع یادداشت اصلی (حاوی متن کامل): روزنامۀ اعتماد (26 تیر 1398)
همچنین ببینید: «ریشۀ طلبکاری ملّی ما کجاست؟» (احسان محمّدی، عصر ایران)
سایر یادداشتهایم را میتوانید از طریق لینکهای زیر ببینید: