این یادداشت، گزیدۀ کوتاهی از 8 صفحۀ پایانیِ یکی از آثار ارزشمند زندهیاد، مهندس مهدی بازرگان، با عنوان «بینهایت کوچکها» است که عیناً نقل شدهاست (کل اثر مذکور 14 صفحه بوده و در سال 1328 منتشر گردیدهاست).
به جای بخشهای حذف شده علامت سه نقطه (...) و هر نکتۀ خارج از متن اصلی «بینهایت کوچکها» داخل [ ] قرار گرفتهاست.
-----------------------------------------------------
...
ما ایرانیها که مثل انسان فطری بسیار عجول هستیم و تجربه و معلوماتمان در جنب سایر ملل دنیا بهمقیاس شاگرد دبیرستان و بلکه از آن هم کمتر میباشد، برای چارهجوئی دردها و حلّ مشکلات ملّی خود دائما در خواب و خیال آن شبی هستیم که ره صد ساله بپیماییم. ... میخواهیم مراتب ترقّی و شئون تمدّن را با واحدهای درشت و به طور یکجا و قالبی بهدست آوریم. ... همیشه در جستجوی نابغههائی هستیم که بدون دردسر و بیمعطّلی اینها را برای ما درست کنند!
باور کنید، روحیۀ اغلب ایرانیها و حتّی طرز فکر غالب تحصیلکردهها چنین است. عوامل بینهایت کوچک را حقیقتاً بینهایت کوچک، یعنی عاری از هر گونه ارزش و اهمّیت میگیرند. این طرز فکر از همان بقایای روح استبداد و میلِ در سایۀ بزرگان نشستن است. در صورتی که در دموکراسی به ملّت یعنی به فرد و به جمع افراد اهمّیت داده شده، و با اعطای آزادی و تأمین مساوات، توجه به عناصر بینهایت کوچک اجتماع دارند و حکومت انتگرالی است که از طریق مراجعه به آراء عمومی صورت گرفته و اختیار را بر سبیل مشتق بهدست اکثریت میسپارد.
البته اگر در زندگی اجتماعی بینهایت کوچکها [ی جوامع متمدّن بنگریم، متوجه میشویم که] در یک روز درست نشدهاست، چیزی نیست که در یک سال و دو سال، بلکه یک قرن و دو قرن بهدست یکدسته و دو دسته از مردم حاصل شدهباشد. وضع امروز هر کشوری عصارۀ جزءجزء و اعمال تکتک افراد حاضر و نسلهای گذشتۀ آن میباشد که با یکدیگر پیوسته و روی هم قرار گرفته و بالنّتیجه آن جامعه را تشکیل دادهاست.
بینهات کوچک درجۀ اوّل سازندۀ جامعهها و افراد آن است و بینهایت کوچک درجۀ دوّم، اعمال روزانۀ هر فرد میباشد. البته رجال نابغه و یا مردان شریر فوقالعاده را که تأثیرات آنی شدید دارند، به جای خود باید به حساب آورد. ولی: اوّلاً، اینها مانند زلزله و آتشفشان در حکم حوادث استثنائی میباشند و ثانیاً، خود محصول جامعه و تحت تأثیر بینهایت کوچکهای کثیر میباشند و هیچ عمل و اثری را بدون همکاری اجتماع و مساعدت محیط نمیتوانند انجام دهند.
بنابراین، اگر برای وطن عزیز خود عقب چاره میگردیم و راه اصلاح میجوئیم، به هیچ وجه نباید نظر به یک نقطه و به یک مرکز (مثلاً مجلس، دولت، فرهنگ، ارتش، بانک، بهداشت، بازار و ...) بیفکنیم و به دنبال راهحلهای فوری گشته از یک فرد (مثلاً نخستوزیر، وکیل، ملّا، معلّم و غیره) انتظار اصلاح داشتهباشیم.
بلکه، نظر باید در کلیۀ شئون کشور و به تمام افراد ملّت و در هر فردی به جزءجزء اعمال دوران عمر او باشد، افراد باید اصلاح شوند و این اصلاح باید پایۀ عمیق و ریشۀ محکم یعنی دوام و بقاء داشتهباشد تا نتیجۀ مطلوب و مفیدی حاصل گردد. هیچ فردی، ولو در پستترین درجات اجتماع باشد، کوچک نیست و هیچ عملی که از او سر بزند ولو جزئی و گذران باشد، بیاثر نیست و بنابراین خالی از اهمّیت نمیتواند باشد.
یکی از اشتباهات عمومی و در حقیقت از جنایات ملّی ما این است که ما تنها چیزی را بد میدانیم که «خیلی بد» باشد و تنها عملی و دوائی را مؤثّر میدانیم که خیلی پُرسروصدا و تندوتیز باشد. میگوئیم:
... [در اینجا مهندس بازرگان نمونههایی از اعمال و رفتار ناشایستِ به ظاهر کوچکی را که بسیاری از ما در زندگی روزمرّه و شغلی خود مرتکب میشویم ذکر میکنند] ...
البته این اعمال به خودی خود بسیار ناقابل و بینهایت کوچک است و اگر بنا بود یکی دو نفر از مردم این کشور سالی دو سه بار مبادرت به آنها میکردند، شاید ارزش نداشت اصلاً دربارۀ آنها صحبت بشود. ولی وقتی کاری مُجاز و معمول شد، دلیل ندارد همه آن کار را نکنند و وقتی (همانطور که متأسفانه چنین است) همه آن را کردند و هر روز تکرار شد، «بینهایت کوچک» در بینهایت زیاد ضرب میشود و اثر قابل ملاحظۀ خود را «بینهایت مرتبه» وارد میسازد. آن وقت نتیجۀ عجیب همان میشود که ما شاهد و نالان آن هستیم!
.... متأسّفانه یا خوشبختانه دنیا روی حساب دقیق و عمل استوار میگردد و دیگران ما را به حال خود وانمیگذارند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، محصور و اسیر چنگال بینهایت کوچکها هستیم و اگر به دیدۀ حقارت به آنها بنگریم، به قیمت سعادت و سلامتمان تمام خواهد شد. باید پشتکار به خرج داد و صبر پیشه کرد و با حوصلۀ تمام، خشتهای کاخ سعادت خود را یکیک روی هم بگذاریم و غیر از این چارهای نیست. ...
ملاحظه کنید اگر ما افراد ملّت ایران بیائیم تغییر مختصری در برنامۀ زندگی خود بدهیم مثلاً وقتی به هم میرسیم: اوّلاً، صمیمانه با روی گشاده سلام کرده تحریک نشاط نمائیم؛ ثانیاً، ضمن صحبتْ به عوضِ شکایت از محیط و بدگوئی به خودی و بیگانه، نعمتهای خداوندی و جهات مثبت زندگی را به خاطر آورده آنچه را که نداریم موقّتاً فراموش کرده و از آنچه داریم اظهار رضایت نمائیم؛ رفیق خود را در مقابل پیشآمدهای نیکوئی که برایش روی دادهاست و زحمات و هنرهائی که انجام داده تبریک و تحسین بگوئیم و نام خدمتگزاران و کارکنان جامعه را ببریم، چقدر اوضاع عوض خواهد شد؟
به واسطۀ رفع کدورت و بروز حالت نشاط ترشّحات معده و فعّالیتهای خون و غیره بهتر خواهد شد، استعدادها و سرمایههای طبیعی یادمان آمده احتمال دارد آنها را بیشتر مورد استفاده قرار دهیم، یا خدمتگزاران جامعه شناخته شده و تشویق میشوند و غیره و خلاصه آن که جامعهای سلامتتر، صالحتر، فعّالتر به وجود میآید ...
متأسفانه، اگر در جامعۀ ما بینهایت کوچکهای مفید، به طور دلخواه، اثر مطلوب را نمیبخشند؛ بینهایت کوچکهای مضر عمل خود را به نحو کامل انجام میدهند و آن روح دموکراسی و همکاری عمومی ملّی که آرزوی همه است در شئون فعلی در طریق بدبختیِ جامعه کاملاً برقرار بوده، و هر کس در هر مقام و وضعی که دارد به طریقی در اشاعۀ فساد شرکت مینماید.
امروزه به دو دلیل مردم مأیوساند:
اوّلاً، معتقد به فایده و نتیجهای در اقدامات عمومی و انفرادی خود یا همفکران خویش نبوده، چشمشان از بینهایت کوچکها آب نمیخورد، ثانیاً، نسبت به افراد شاخص که مصدر امور و مرجع عموم هستند بدبینند یا اگر بدبین نباشند چون دست عمّال خارجی و نفوذ اجانب را در همه جا وارد میدانند، میگویند هر اقدام نیک یا از اوّل تحریک خارجی و غرضی در پس آن نهان میباشد و یا بعداً مورد استفادۀ خارجی قرار خواهدگرفت.
به این ترتیب، ملاحظه میکنید تمام افراد و افکار ما به بنبست غریبی منتهی شده مردم روز به روز مأیوستر و بنابراین بیکارهتر و فاسدتر میشوند ولی اشتباه میکنند و خطای ما ناشی از کمحوصلگی و تنبلی خودمان میباشد، ما حق نداریم بر خلاف رویۀ عمومی طبیعت عمل بینهایت کوچکها را که در این مورد فردفرد افراد و جزءجزء اعمال آنها است کوچک بشماریم. اوّلاً، همانطور که توجه کردید نه تنها نباید از اثر افراد مأیوس بود، بلکه تنها عامل مؤثّر باید همان را دانست، ثانیاً، بینهایت کوچکها یک نوع مصونیت خاصی داشته، بیگانگان اگر با کشتن وزیر [یا] خادم و خاموش کردن یک وکیل خوب بتوانند اوضاع مملکت را دگرگون کنند، در مقابلِ افراد پراکندۀ گمنامِ کثیر که در خلوت و آشکار اعمال کوچک [را به صورت] بیسروصدا انجام میدهند مسلّماً ناتوان میباشند.
این نکته را هم متذکّر شوم که البته نمیگویم در ملل خوشبخت دنیا هیچ فرد معیوب یافت نمیشود و صددرصد اعمال مردم آنجا عین صلاح و حق است. خیر ... همین که در یک اجتماع وضع متوسّط افراد و روش معمول اخلاق اندکی بهتر از اجتماع دیگر شد، ولو بسیار اندک باشد؛ همین اختلاف مختصرْ اجتماع اوّل را بر دوّمی مقدّم و فائق خواهدکرد. اوّلی راهِ ترقّی و بقا را پیش خواهدگرفت و صالحتر و کاملتر خواهد شد، و دوّمی که محکوم به محرومیّت شدهاست، قهراً در سیر قهقرا سرازیر میشود. یعنی نه تنها خوبی افراد و پاکی اعمال آنها مطلقاً مطلوب است، بلکه مختصر بهبودِ افراد و اندک اصلاح اعمال نیز تأثیر فوقالعاده داشته، اگر درست دقّت کنید. در یک جامعه نباید کوچکترین فساد و جزئیترین خلاف را اجازۀ دوام داد.
پس بیائید حالا که از آنهایی که توقّع داشتیم، از دستگاهها و وزراء و وکلای خود معجزی ندیدیم، بینهایت کوچکها را تسبیح کنیم! و روی ارادت در آستانِ پرافتخار و دامنِ وسیعِ ابدیِ آنها بگذاریم. اوّلاً، اثر مثبت و مسئولیت خود را در نظر گرفته، مواظب افکار و اعمال نهانی و آشکار خویش باشیم، ثانیاً، امیدوار و مددکار هر اقدامی که نتیجۀ آن بهبود وضع مادّی و معنوی خلق است بوده در اشاعۀ صلاح و اصلاح دیگران بکوشیم و در برخورد با اشخاص آنها را به رعایت حق و به صبر و امیدواری توصیه نمائیم، ثالثاً، عادات عمومی مذموم را تقبیح و با آنها مبارزه نمائیم.
در هر حال، خیالمان راحت باشد که جز از این راه، هیچ دردی دوا نخواهد شد و برایمان مسلّم باشد هر تجزیه و تحلیلی که در تحقیق علل گرفتاریهای ما بشود و هر مدّعی که نقشۀ اصلاحی و برنامۀ عمرانی برای کشور ما طرح نماید، اگر این دو عنصر بینهایت کوچک یعنی فرد و عملِ فرد را اساس نقشۀ خود قرار نداده، انتگرال مضاعف آنها را، در وسعت پهناور کشور و در مدّتِ طویلِ تاریخِ گذشته و آینده حل ننماید راه غلط پیموده و کلام یاوه سرودهاست.
اگر کسی را چنین پشت کاری نیست و حوصله ندارد که اوّل خود و اطرافیان خویش را اصلاح نماید، بر او شاید نتوان ایرادی گرفت، ولی باید گفت پس به طریق اولی، از دیگران توقّعی نداشتهباشد و عَمر و زید را مقصّر نشمرده، به خودی و بیگانه فحش ندهد و بسوزد و بسازد.
-------------------------------------------------------------------------------------
متن کامل «بینهایت کوچکها» (یکی از آثار ارزشمند زندهیاد مهندس مهدی بازرگان را میتوانید از اینجا مطالعه بفرمایید).
سایر یادداشتهایم را میتوانید از طریق لینکهای زیر ببینید: