وحيد احسانی
وحيد احسانی
خواندن ۸ دقیقه·۵ سال پیش

در پاسخ به چالش «او چه کُنَد؟»

اخیراً دکتر محمّد فاضلی طی یادداشتی، دردِ دل و پرسش یکی از مخاطبانش را مطرح و «بزرگان اهل فکر، قلم، سیاست، هنر و ..» را به چالشِ «#او_چه_کند؟» دعوت کرده‌است.

او چه کُنَد؟!
او چه کُنَد؟!

نگارنده نه جزء «بزرگان اهل فکر، قلم، سیاست، هنر و ...» هستم و نه در حدّ و اندازۀ اندیشمندانی که دکتر فاضلی در انتهای پیامش آنها را با ذکر نام به این چالش فراخوانده‌است. با وجود این، می‌خواهم جسارت کرده و پاسخی که به نظرم می‌رسد را در معرض نقد سایرین قرار دهم.

پرسش کننده، پس از اشارۀ مختصری به دردها گفته است: «در ته این تونل، من و میلیون‌ها ایرانیْ هییییچ نوری نمی‌بینیم». وی توضیح داده که «هیچ خبرِ به ظاهر امیدبخشی، یک سی‌سی باک امید منو پر نمی‌کنه» و بالاخره عنوان می‌کند: «من از تمامی نخبگان سیاسی [و] اجتماعی فقط یک سئوال دارم ... و اون اینکه «چه کنیم؟» ... چه کار کنیم که تکرارِ تاریخ نشه و لااقل نسل بعدیِ من بتونه حالش در وطن بهتر باشه؟ ما به چه چیز این وطن امید داشته‌باشیم که نگهمون داره؟».

سال‌هاست که پرسش‌های «چه باید کرد؟»، «چه می‌توان کرد؟»، «چه کار باید بکنیم؟» و «از دست من چه کاری ساخته‌است؟ (وظیفۀ من چیست؟)»، پرسش‌های محوری ذهنم بوده‌اند؛ در این رابطه، آثار صاحب‌نظران زیادی را مطالعه کرده و دنبال می‌کنم. همچنین، دیدگاه شخصی خودم -که با کمک آثار مذکور بدان رسیده‌ام- را نیز در یادداشت‌های متعدّدی منتشر و افزون بر این، اخیراً در همین رابطه کتابی آماده کرده‌ام که امیدوارم بتوانم منتشرش کنم. در این جا به بیان چند نکتۀ مختصر بسنده کرده و علاقه‌مندان احتمالی به جزئیات بیشتر را به سایر یادداشت‌هایم ارجاع می‌دهم.

1. نقشۀ راه دقیقی وجود ندارد

همان‌طور که بسیاری از صاحب‌نظران بیان کرده‌اند، برای پرسش «چه باید کرد؟» یک راه‌نما یا نقشۀ راه دقیق، ثابت و همیشگی وجود ندارد که اگر بر اساس آن گام برداریم به راحتی بتوانیم به مقصد (توسعه‌یافتگی، دموکراسی، عدالت اجتماعی یا غیره) برسیم. با وجود این، برخی اصول ثابت و تعیین کننده وجود دارند. (محتوای بندهای بعدی ناظر بر برخی از این اصل‌ هستند).

2. از «چه باید کرد؟» تا «مسئولیت من چیست؟»!

به نظرم، همان‌طور که برخی اندیشمندان تأکید کرده‌اند، بنیادی‌ترین عامل توسعه‌نیافتگی و سامان‌نیافتن جامعۀ ما، «مسئولیت‌گریزی ما» است [1]. بیشتر ایرانیان، حتّی وقتی دربارۀ «چه باید کرد؟» مطالعه و گفتگو می‌کنند، این پیش‌فرض را به مثابه یک اصل ثابت و همیشگی پذیرفته‌اند که «از ما کاری ساخته‌ نیست» و به طور مشخّص‌تر این گزاره را بدیهی فرض کرده‌اند که «ما نمی‌توانیم نقطۀ شروع تغییرات مثبت باشیم».

این در حالیست که به نظرم، نقطۀ شروع فرایند بهبود (توسعه، اصلاح یا غیره)، دقیقاً همان جایی است که «ما خودمان را نقطۀ شروع دانسته و دیگر منتظر هیچ مسئول داخلی، قدرت خارجی یا نخبۀ قهرمانی نباشیم» [2]. روح دموکراسی این است که «مردم خودشان را به عنوان مسئول و تعیین‌کنندۀ اصلی بهبود جامعه به رسمیت بشناسند»؛ ظواهر نظام دموکراتیک (انتخابات، مجلس، تفکیک قوا، آزادی سیاسی و غیره) صرفاً «کالبد دموکراسی» هستند [3].

با احترام به هم‌وطن عزیزی که دردِ دل و پرسشش باعث شده دکتر فاضلی سایرین را به چالشِ «او چه کند؟» فرا بخواند، به نظرم، با وجود این که ایشان به جای «چه باید کرد؟»، از عبارت «ما باید چه کار کنیم؟» -که ناظر بر مسئولیت شخصی است- استفاده کرده‌اند، دیدگاه «مسئولیت‌گریزانه» در نگرش ایشان (و میلیون‌ها ایرانی دیگر) موج می‌زند، به طور مشخّص، وقتی به برخی مصداق‌های «خبرهای به ظاهر امیدبخش» اشاره می‌کنند. مثال‌هایی که ایشان ذکر کرده‌اند (مصاحبه‌ها و خطابه‌های اندیشمندان، نامه‌های سرگشاده نخبگان جامعه، جلسات نمایشی محاکمه اکبر طبری، کنسرت آنلاین همایون شجریان، خبر حال جسمی و روحی میرحسین موسوی و غیره) همگی عوامل بیرونی (خارج از دایرۀ وجودی ایشان و کلّیت مردم) هستند.

به نظرم، تا زمانی که ما (یا لااقل بخش قابل توجّهی از ما) از «چشم انتظار عوامل بیرونی بودن» دست بر نداشته و خودمان را به عنوان «نقطۀ شروع» و «منبع امید» به رسمیت نشناسیم، حال و روز ما و جامعه‌مان از «زمستان است شجریان» به «بوی بارانِ استاد» بَدَل نخواهد شد [4].

ایشان گفته‌اند: «معتقدم اساساً آنچه نخبگان جامعه اعم از فاضلی‌ها میگن، جسارتا آب در هاون کوبیدنه». بله، نگارنده نیز معتقدم تا زمانی که ما خودِ «بینهایت کوچک»مان را به عنوان «عامل تعیین‌کنندۀ اصلی و محوری» به رسمیت نشناخته و با این نگرش به آثار اندیشمندان رجوع نکنیم، گفته‌های آنان «آب در هاون کوبیدن» خواهد بود. قابل تأمّل آنکه ایشان (و میلیون‌ها ایرانی دیگر) نظرشان این است که آثار نخبگان «بی‌فایده بوده» و «فقط آگاهی اجتماعیمو بالا میبره و دیگر هیچ»! این در حالی است که «دانستن، توانستن است»، البته به شرط آن که با این نیّت و عزم به «دانستن» بپردازیم که بخواهیم «با کمک دانسته‌هایمان دنیا را تغییر دهیم»، امّا چنانچه خودمان را هیچ انگاشته و به تَبَع آن «به دنبال تأثیرگذاری در محیط نباشیم»، نقطۀ اوجی که ممکن است با افزایش دانایی‌هایمان به آن برسیم «زنبور بی‌عسل» است و بدیهی است که از «میلیون‌ها زنبور بی‌عسل» نیز کام جامعه و (هیچ یک از این میلیون‌ها زنبور) شیرین نخواهد شد.

از تمامی خوانندگان درخواست می‌کنم که در این رابطه، مقالۀ «بینهایت کوچک‌ها» (اثر زنده‌یاد، مهندس مهدی بازرگان در حدود 70 سال پیش) و مقالۀ «نخبگان معمولی و جنبش‌های کوچک اجتماعی در ایران» (اثر دکتر مقصود فراستخواه در سال جاری) را مطالعه بفرمایند. این دو مقاله نقش محوری و تعیین‌کنندۀ ما (تک تک مردم) را خیلی خوب توضیح داده‌اند.

خداوند در قرآن مجید (سورۀ حدید آیۀ 25) به صراحت فرموده‌است که «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم برای برپایی قسط قیام کنند». بنابراین، تا زمانی که خود ما بر اساس رهنمودهای اندیشمندان به حرکت درنیاییم، حتّی تلاش‌ها و توصیه‌های پیامبران و کتاب‌های آسمانی و امثال آنها نیز مرهمی بر دردهای ما نخواهند شد.

ای نسخۀ نامۀ الهی که توئی / وی آینۀ جمال شاهی که توئی

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست / از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

به نظرم، یکی از دلایل استمرار «مسئولیت‌گریزی» حتّی در میان ایرانیانی که مطالب اندیشمندان اجتماعی را دنبال می‌کنند این است که بخش عمدۀ مطالب این نخبگان اجتماعی نیز ناظر بر «مسئولان» و حاوی دیدگاه «اصلاح از بالا به پائین» است. این مسئله به شکل غیرمستقیم به تقویت و استمرار بیماری «خود بی‌اثر انگاری» در میان مردم منجر می‌شود.

3. چرا ناامیدیم؟!

برای شخصی که نقش تعیین‌کنندۀ خودش را به رسمت شناخته و به عبارتی پذیرفته باشد که «همه چیز به خود او بستگی دارد»، ناامیدی موضوعیت ندارد. کسانی ناامید می‌شوند که چشم انتظار عوامل بیرونی هستند. امید و ناامیدیِ چنین کسانی وابسته به شرایط بیرونی است.

به نظرم، اگر می‌خواهیم از «تکرارِ تاریخ» جلوگیری کرده و گشایشی ایجاد کنیم، در اوّلین قدم، باید «چشم امیدمان را از عوامل بیرونی برداشته و بر خود متمرکز کنیم»؛ به جای این که به دنبال «چیزی از این وطن باشیم که به او/آن امید ببندیم»، خودمان چشمۀ امید، لنگر نگهدارنده و سکّوی پیشرفت ایران شویم.

اگر چه «استمرار و تکرار شرایط نامطلوب بیرونی» و «ناامیدی ما» بر یکدیگر اثرگذاری متقابل دارند، امّا نگارنده، بر خلاف عموم، این اثر گذاری را بیشتر از جانب «ناامیدی ما» بر «استمرار شرایط نامطلوب» می‌دانم. یعنی این «ناامیدی، فرافنکی و مسئولیت‌گریزیِ ما» بوده‌است که موجب شده مسائل و بیماری‌های اجتماعی‌مان استمرار پیدا کنند.

به امید فردایی بهتر،

به امید ایرانی آباد.


پانویس‌ها

[1] به عنوان نمونه، نگاه کنید به کتاب «مسئولیت‌پذیری: فضیلت گمشیده» اثر دکتر علی صاحبی.

[2] نگاه کنید به یادداشتِ «دربارۀ نقطۀ شروع فرآیند توسعه؛ آیا ما (من و شما) می‌توانیم یک نقطۀ شروع باشیم؟!»، اثر نگارنده، منتشر شده در ماهنامۀ آینده‌نگر، شمارۀ 93، اسفند 98، صص 66 و 67.

[3] نگاه کنید به «محور دموکراسی: «آزادی» یا «مسئولیت‌پذیری اجتماعی»؟».

[4] پس چرا هیچ کس کاری نمی‌کنه؟! (سایت عدم خشونت، غلامعلی کشانی).


جهت مطالعۀ بیشتر دربارۀ دیدگاه مطرح شده در این نوشتار می‌توانید به یادداشت‌های زیر مراجعه کنید:

دربارۀ نقطۀ شروع فرآیند توسعه؛ آیا ما (من و شما) می‌توانیم یک نقطۀ شروع باشیم؟! (ماهنامۀ آینده‌نگر، شمارۀ 93، اسفند 98، صص 66 و 67)؛

چگونه در مسیر توسعه گام برداریم؟ (نسخۀ خلاصه‌شده (و متأسفانه ناگویای) این یادداشت در کانال شبکۀ توسعه و نسخۀ کامل آن در اینجا منتشر شده‌است)؛

چگونه جامعه را اصلاح کنیم؟ (سخنرانی در شب اوّل محرّم، کرمانشاه، باغ‌نی، منزل مرحوم داریوش پورجعفری). فایل صوتی پرسش و پاسخ بعد از سخنرانی را نیز می‌توانید از اینجا دریافت کنید)؛

تنها راه اصلاح: بینهایت کوچک‌ها را تسبیح کنیم! (گزیدۀ کوتاهی از 8 صفحۀ پایانیِ یکی از آثار ارزشمند زنده‌یاد، مهندس مهدی بازرگان، با عنوان «بینهایت کوچک‌ها»)؛

پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟» از منظر کتاب «ما ایرانیان» اثر دکتر مقصود فراستخواه (تارنمای ویرگول)؛

داستان یک عکس عجیب! (تارنمای ویرگول)؛

چه طور ممکن است «دولت» کوچک شود در حالی که در اذهان ما «بزرگ» است؟! (منتشر شده در سایت فرهنگی نیلوفر

آزاده هستیم یا ستم‌پذیر؟! (منتشر شده در کانال تلگرامی انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران

لطفا مردم را گوسفند فرض نکنید! (منتشر شده در سایت فرهنگی نیلوفر

علّت تفاوت فاحش در زندگی ما و آنها! (منتشر شده در سایت فرهنگی نیلوفر

ایران: جایی مناسب برای تجربۀ یک زندگی فوق‌العاده! (منتشر شده در سایت فرهنگی نیلوفر

تحت هر شرایطی، چراغ خود را افروخته خواهیم داشت! (کانال جلسات کتابخوانی کرمانشاه)؛

و ...


سایر یادداشت‌هایم را می‌توانید از طریق لینک‌های زیر ببینید:

کانال وحید احسانی در تلگرام

صفحه‌ام در اینستاگرام

صفحه‌ام در ریسرچ‌گیت

چه باید کرداصلاح جامعه
دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشت‌نویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید