وحيد احسانی
وحيد احسانی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

قلّۀ ولایت (۳)

چرا گاندی و ماندلا و ... به خاطر پایبندی عملی به عدالت، انصاف و انسانیت مورد توجه و علاقۀ مردم دنیا هستند امّا شخصیتی مانند علی (ع) که بی‌نظیرترین صحنه‌های این قلّه‌های اخلاقی را به نمایش گذاشته است، فقط در میان مسلمانان محبوب است؟!

در بخش اوّل یادداشت، ابعاد مختلف این پرسش مطرح و در بخش دوّم، بیان شد که فطرت پاک بشری، به‌حق، بیش‌از هر چیز دیگری مجذوب «سوءاستفاده‌نکردن از قدرت» (و شاخ و برگ‌های آن) می‌شود، به عبارت دیگر: «در جایی که با فاصله‌گرفتن از صداقت، انصاف و عدالت می‌توانی قدرتت را حفظ کنی، موقعیتت را بهبود بخشی و از رقبا جلو بیفتی، امّا حتّی به قیمت از دست‌رفتن اینها، به آن اصول اخلاقی کاملا پایبندی بمانی».

به نظرم، علی (ع) با فاصلۀ زیادی از سایرین، بر فراز قلّۀ «سوء استفاده نکردن از قدرت» قرار دارد.

پیش از پرداختن به ادامۀ مطلب جا دارد به تناسب حیطۀ موضوعی بحث، دربارۀ «سوء استفاده از قدرت» نکاتی عرض کنم.

قدرت چهار منبع اصلی دارد: ثروت، مقام (پست حکومتی)، سلاح (نیروی نظامی) و جایگاه آئینی.

هر شخصی، به اندازه‌ای که ثروت بیشتر، پست و مقام بالاتر، سلاح بیشتر یا به عنوان یک مرجع آئینی پیروان و مریدان بیشتری داشته باشد، نسبت به سایر مردم اختیارات و امکان‌های بیشتری دارد و بدیهی است کسی که این چهار منبع قدرت‌آفرین را به‌صورت توأمان دارا باشد، بیشترین قدرت را خواهد داشت.

قرارگرفتن در موضع قدرت، اژدهای نفس را بیدار می‌کند و انسان‌ را در معرض «سوء استفاده از قدرت برای منافع شخصی» قرار می‌دهد و چنانچه قدرت و مسئولیت به نام دین باشد، این سوءاستفاده از قدرت رنگ «دینی» به خود می‌گیرد.

خیلی فرق می‌کند انسانی که در موقعیت «معرّف و مفسّر دین» قرار گرفته است، بیرون گود باشد یا وسط گود، مستقل از قدرت باشد یا صاحب قدرت؛ اینکه چگونگی تفسیر دین، روی قدرت، ثروت و شهرتش تأثیر مستقیم داشته باشد یا نداشته نباشد.

انسانی که به نام دین و با عناوین دینی در جایگاه قدرت و مسئولیت قرار می‌گیرد در معرض خطر و آفت بسیار بزرگی است، زیرا برای او «حفظ و تقویت دین» با «حفظ و تقویت جایگاه خودش» روی هم می‌افتند، یعنی برای پیروزی و قدرت‌گرفتن دین، باید خودش پیروز شود و قدرت بگیرد و به همین ترتیب، ارتقاء و قدرت‌گرفتن او حفظ و تقویت دین محسوب می‌شود.

وقتی به فرمودۀ رسول خدا (ص) «راه‌یابی شرک به دل انسان از راه‌رفتن آرام مورچه‌ای سیاه در شب تاریک بر تخته سنگی سیاه پنهان‌تر است»، کدام مدیر و مسئول دینی (شخصی که در نظامی دینی و با عناوین اسلامی مدیر و مسئول شده است) می‌تواند مرز میان «تلاش برای حفظ و تقویت دین از طریق حفظ و تقویت جایگاه خود» را با «تلاش برای حفظ و تقویت جایگاه خود تحت لوای حفظ و تقویت دین» تشخیص دهد؟!

اصطلاحی که برای بیان این مفهوم به کار می‌رود «تضاد منافع» است.

علّامۀ حلّی، وقتی می‌خواست حُکم فقهی چگونگی رفع نجاست را از چاهی که حیوانی در آن مرده است مورد مطالعه و بازنگری قرار دهد، ابتدا چاه منزل خود را پُر کرد تا نتیجۀ اجتهادش در زندگی خودش نفع یا ضرری در پی نداشته باشد و این مهم، ولو به‌صورت ناخواسته و نادانسته، در مطالعه، تفقّه و صدور حُکم او سوگیری ایجاد نکند [۱].

این در حالی است که تأثیر چیستی این حُکم بر سختی و آسانی زندگی علّامه به‌هیچ‌وجه با منافع و مضرّات چگونگی تفسیر دین برای کسی که خودش به نام دین قدرت و مسئولیت را در اختیار دارد قابل مقایسه نیست.

سوءاستفاده از دین برای حفظ و تقویت قدرت، لزوماً با جنایت، تحریف آشکار دین و حتّی دروغ آغاز نمی‌شود؛ در ابتدا، کافی است روی برخی اصول -که در رقابت‌های دنیوی دست خود و طرفدارانت را می‌بندد- تأکید نکنی و روی برخی موارد دیگر -که می‌تواند به نفعت تمام شود- زیاده‌ازحد تأکید داشته باشی.

به امید خدا، در بخش‌های بعدی توضیح می‌دهم که اوّلاً، چرا علی (ع) بر فراز قلّۀ سوءاستفاده نکردن از قدرت ایستاده است و ثانیاً، چرا با وجود این، به جای معرّفی این وجهۀ بشری و جهان‌شمول امیرمؤمنان (ع) (که اگر بیان می‌شد، مردم دنیا و نسل‌های جدید را خیلی بیش از گاندی و ماندلا عاشق او می‌کرد)، ترجیح داده‌ایم بر جنبه‌های ماورائی و درون‌دینی علی (ع) تمرکز کنیم.

پانویس

[1] مجموعه‌آثار شهید مرتضی مطهری، ج ۴، ص. ۴۹۳.


ادامه دارد ...


سایر یادداشت‌هایم را می‌توانید از طریق پیوند‌های زیر ببینید:

کانال تلگرام

صفحه‌ام در اینستاگرام (فعّال نیست)

صفحه‌ام در ریسرچ‌گیت (مقاله‌های علمی)


ولایتقدرتعدالتامامتامام علی
دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشت‌نویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید