چرا مردم دنیا گاندی، ماندلا، مادر ترزا، آلبرت شواتزر و ... را میشناسند و تحسین میکنند امّا علی (ع)، حسین (ع) و سایر امامان و اولیای دین اسلام را نمیشناسند؟! چرا در بسیاری از کشورها، خیابانها و یادبودهای آنان وجود دارد و مجسمههای آنها نصب شده است امّا از علی (ع) و حسین (ع) نام و نشان چندانی دیده نمیشود مگر در میان شیعیان؟!
به همین ترتیب، چرا بخش قابل توجّهی از ایرانیان غیرمسلمان که به هر حال امامان (ع) برایشان ناآشنا نیستند (به ویژه نسلهای جدید)، به آن شخصیتهای بینالمللی نگاه مثبتتری دارند تا به اولیای دین؟!
اصلاً چرا امثال گاندی و ماندلا به چهرههای بینالمللی تبدیل شدهاند امّا درمقایسه با آنها، اولیای دین اسلام فقط وجۀ درون دینی دارند؟!
آیا امتیازات علی (ع) و حسین (ع) فقط در چارچوب اسلام معنا پیدا میکنند؟! آیا امامان ما رفتارهایی ندارند که فارغ از جایگاه آنها در دین و نیز فارغ از اعتقادات مخاطب، هر انسانِ بشردوست و اخلاقمداری را تحت تأثیر قرار دهد و به تحسین وادارد؟!
چرا حتّی شخصیتهایی مانند فردوسی، مولوی و حافظ، هم در میان مردم جهان، هم در میان ایرانیان غیرمسلمان و هم در میان بخش قابل توجّهی از نسلهای جدید ایران درمجموع جایگاه شناختهشدهتر و بالاتری دارند؟!
ممکن است در نگاه اوّل علّت را چیزهایی از قبیل «نظام سرمایهداری، اسلامستیزی، توطئه، پروپاگاندا و لذّتگرایی» بیان کنیم امّا به نظرم، اینها علّت اصلی نیستند؛ علّت اصلی خود ما شیعیان علی (ع) هستیم که نخواستهایم تصویر واقعی اولیای دین را بهعنوان انسانهایی که در قلّۀ اخلاق، انصاف، عدالت، آزادگی و مسئولیتپذیری قرار داشتهاند به نمایش بگذاریم.
بر اساس تصویری که ما از علی (ع) ارائه دادهایم، نام او حتّی برای شیعیان بیشتر تداعی کنندۀ چیزهایی است از قبیل شکافتن دیوار کعبه برای مادرش، زادهشدن در خانۀ خدا، دوستی با شیر، علم غیب، زور بازویی بیش از رستم دستان، شمشیر دو لبه، ارتباط با جنّیان، فهمیدن زبان حیوانات، نوری که قبل از سایر مخلوقات آفریده شده است، شفاعتکنندۀ روز جزا، ساقی کوثر و انواع کرامات و قدرتهای مرموز و فراانسانی دیگر.
دربارۀ موارد بالا قصد مناقشه ندارم؛ فارغ از صحّت داشتن یا نداشتن تمامی یا برخی از موارد بالا (که فقط برای مسلمانان و بهویژه شیعیان باورمند به امامت موضوعیت دارند)، پرسشم این است که آیا علی (ع) یک جنبۀ بشری بسیار متعالی نداشته است که اگر آن را به مردم جهان و نسلهای جدید خودمان معرّفی میکردیم، لااقل به اندازۀ گاندی و ماندلا عاشقش میشدند؟!
اگر چنین است، چرا با وجود این همه عاشق علی (ع) در میان ایرانیان و این همه حکومتهای شیعی و نهادهای دولتی مذهبی با بودجههای فراوان در طول تاریخ ایران لااقل از صفویه تا کنون، در معرفی چهرۀ بشری اولیای دین اسلام و جلب توجه و عشقوعلاقۀ مردم جهان به آن بزرگواران ناموفق بودهایم؟!
در این سلسلهنوشتار، تلاش کردهام ضمن اشاره به برخی از جلوههای بشری و درعین حال متعالی علی (ع) و حسین (ع) (بهعنوان دو نمونه از اولیای دین) به پرسشهای بالا نیز پاسخ دهم، پردههای بینظیری از رفتار اخلاقی، عادلانه، منصفانه و انسانی که اگر به خوبی نمایش داده شوند، مردم دنیا خیلی بیشتر از گاندی، ماندلا و سایر کسانی که بهعنوان سرآمدان اخلاق و بشردوستی شناخته میشوند عاشق این دو بزرگوار خواهند شد. همچنین است در مورد ایرانیان غیرمسلمان و نسلهای جدیدی که از دین فاصله گرفتهاند یا حتّی نسبت به آن لجاجت پیدا کردهاند. علاوه بر اینها، حتّی کسانی که وجود شخصی به عنوان علی ابن ابیطالب را منکر شوند، در مواجهه با این توصیف به عنوان یک شخصیت خیالی و داستانی ابراز علاقه خواهند کرد و معرّفی او را مفید خواهند دانست (مانند شخصیتهای غیرواقعی و داستانی دیگری که عموم مردم جهان آنها را دوست دارند و تبلیغ و ترویج میکنند).
به نهادهای دینی، تبلیغی، فرهنگی و ارشادی که خواهان جلب توجه، احترام و علاقۀ مردم نسبت به اولیای دین هستند پیشنهاد میکنم لااقل در کنار تأکید بر ویژگیهای غیرعادی و فرابشری علی (ع) و حسین (ع)، به معرّفی و ترویج جلوههای متعالیِ بشریِ آنها نیز (که در بخشهای بعدی نوشتار توضیح دادهام) بپردازند.
ادامه دارد ... (به امید خدا)
سایر یادداشتهایم را میتوانید از طریق پیوندهای زیر ببینید:
صفحهام در اینستاگرام (فعّال نیست)
صفحهام در ریسرچگیت (مقالههای علمی)