اول یه بیوگرافی کوتاه از زندگی کاری من.
از زمانی که سربازی و دانشگاه تموم شد:
1 سال کارمند، 1 سال ایجاد کار برای خودم و با شکست و کلی ضرر، دوباره 2 سال دنبال دست و پا کردن یه شغل دیگه برای خودم با نتیجه ی شکست، 2 سال توی یه شرکت کارمند، 2 سال توی یه شرکت دیگه کارمند، دوباره شروع کار برای خودم با نتیجه شکست با کلی ضرر، همینو ادامه دادم و همچنان شکست(این هم 2 سال تقریبا).
شروع ثبات شغلی
تا بالاخره تمام این تجربه ها باعث شد به یه ثبات برسم و از یه جایی به بعد این کار آخر، شروع به سود دهی کنه، اونم با یه تغییراتی که دادم.
از زمان ایجاد تغییر تا سود دهی، سه ماه گذشت و درآمد توی این سه ماه، از صفر رسید به ماهی 10 میلیون.
کاری به اون تغییر یا اینکه چه کارهایی انجام دادم و یا الان شغل و کارم چی هست ندارم.
نتیجه
می خوام این رو عرض کنم، آدمی به هرجا میرسه، یا از شاگردی کردن هست و یا از هزینه دادن برای شکست.
و بهترین مورد اینه که شاگردی کنیم و یاد بگیریم و یاد بگیریم و حالا شکست بخوریم و باز یاد بگیریم تا وقتی که موفق بشیم.
و اینطوری میشه که همه چیز از شاگردی و طی و جارو زدن شروع میشه..
